آخرین خبر

یک مهندس پزشک مخترع ضعف در تولید و نبود حمایتهای قانونی از اختراعات، مشکل اصلی مخترعان است

مهندس «رئوف ميلان نوراني» با وجود داشتن مدرک علوم آزمايشگاهي، به واسطه علاقه اش به مهندسي پزشکي و فعاليت در حوزه تجهيزات پزشکي در اين رشته ادامه تحصيل داد و سال 95 نيز مدرک کارشناسي خود را از دانشگاه آزاد تبريز گرفت.
او که از سال 83 با مدرک کارداني علوم آزمايشگاهي در آزمايشگاه تشخيص طبي شاغل بود، پس از فارغ التحصيلي در رشته مهندسي پزشکي به عنوان مسئول تجهيزات پزشکي بيمارستان مطهري اروميه مشغول به کار شد.
اين مهندس پزشک جوان که علاقه خاصي به حوزه تحقيق و اختراع دارد، در اين مسير موفق به ثبت جهاني اختراعي در سازمان جهاني مالکيت هاي فکري (WIPO) شده است.
آنچه در ادامه ميخوانيد، گفتگوي ما با او درباره تلاش هايش و جايگاه رشته مهندسي پزشکي در ايران است.

چه شد که به رشته مهندسي پزشکي علاقه مند شديد؟
من سه سال مسئول آزمايشگاه زندان مرکزي اروميه بودم. چون رفت و آمد شرکت ها بسيار محدود و سخت بود سعي مي کردم مشکلات دستگاه ها را تلفني حل کنم. يک بار يکي از شرکت ها گفت حاضري با شرکت ما کار کني که همين انگيزه اي شد براي من که به حوزه مهندسي ورود کنم زيرا متوجه علاقه و تمايل جدي خود به اين حوزه شدم. سال 88 کارم را در آزمايشگاه بيمارستان قلب سيدالشهداء (ع) اروميه آغاز کردم و همزمان براي کنکور نيز آماده و سال 90 قبول شدم. با توجه به اينکه شاغل بودم و تغيير رشته داده بودم، تحصيل برايم بسيار دشوار بود و در نتيجه مدرک کارشناسي را پنج ساله گرفتم. پس از فارغ التحصيلي نيز از آنجا که دانشگاه به مهندس پزشک نياز داشت، در بيمارستان شهيد مطهري استخدام شدم و اکنون نيز مسئول تجهيزات پزشکي اين بيمارستان هستم.
پس از اينکه وارد اين رشته شديد، همان چيزي بود که تصور مي کرديد و به نيازهاي شما پاسخ داد؟
بله. به خصوص اينکه من کارم را داشتم و برخلاف ساير دانشجويان دغدغه اشتغال نداشتم، اما اين ريسک هم وجود داشت که دانشگاه من را نخواهد و بگويد در همان آزمايشگاه کارت را ادامه بده. از سوي ديگر چون از سال 90 وارد حوزه تحقيق و اختراع شده بودم برايم چندان حياتي نبود که حتما در واحد تجهيزات پزشکي مشغول به کار شوم. به طورکلي چون شاغل بودم و به اين رشته از بُعد يافتن کار و شغل نگاه نمي کردم، پاسخگوي نياز من بود.

درباره اختراعي که به ثبت رسانده ايد نيز کمي توضيح دهيد.
اولين اختراعم هم در حوزه مهندسي پزشکي با گرايش آزمايشگاه بود. يکي از مشکلات در حوزه آزمايشگاهي، تست تعيين گروه خوني است که با سه لوله انجام مي شود. پروسه انجام آزمايش گروه خون با روش کنوني بسيار دشوار و زمان بر است و موجب مي شود که احتمال و ضريب خطاي آزمايش گروه خوني به شدت افزايش يابد. چون در آزمايشگاه با اين مسئله درگير بودم به فکر حل آن افتادم. ابتدا خواستم دستگاهي طراحي کنم، اما ديدم در وضعيت اقتصادي کنوني چه کسي مي خواهد دستگاهي که طراحي کرده ام را توليد کند. مدتي به دنبال يافتن راه حل ساده اي بودم. سرانجام تصميم به اصلاح خودِ لوله گرفتم و يک سالي بر روي آن کار کردم. بدين ترتيب با طراحي مکانيکي و نرم افزاري و انجام محاسبات درباره قابليت توليد آن، سه لوله آزمايش را در يک لوله جانمايي کردم. اين اختراع اکنون ثبت جهاني شده يعني اظهارنامه بين المللي آن تاييد شده و روي سايت سازمان ملل (WIPO) قابل ردگيري است. اختراع ديگري نيز در حوزه آزمايش هاي سرولوژي است که تاييد نهايي شده است و فقط بايد از سازمان ثبت اختراع گواهي هاي آن را دريافت کنيم. همچنين بر روي چندين پروژه مهندسي پزشکي ديگر نيز همزمان در حال کار هستيم.
علاوه بر اين همراه با «رضا حيدري سورشجاني» درحال راه اندازي يکسري کارگاه آموزش ثبت اختراع با محوريت «سنجه هاي اعتباربخشي بيمارستان ها» هستيم. بيمارستان هاي ما بيشتر بافت قديمي دارند و نمي توانند با سنجه هاي روز دنيا به راحتي يا با هزينه هاي کم آپديت شوند در نتيجه به واسطه اين طرح، مهندس پزشک مي تواند وارد ميدان شود و نيازهاي بيمارستان قديمي را با اختراع و ايده هاي جديد رفع کند.
سعي داريم با برگزاري اين کارگاه ها نقطه جديدي براي تحقيق و فناوري در حوزه نيازهاي واقعي بيمارستاني ايجاد کنيم که داشتن خروجي مالي آن نيز مد نظرمان بوده است.

تاکنون چه مقام هايي را در ارزيابي هاي علمي به دست آورده ايد؟
سال گذشته مخترع و فناور برتر حوزه سلامت دانشگاه علوم پزشکي استان آذربايجان غربي شدم. در مسابقات بيکسپوي سئول کره جنوبي اختراع لوله آزمايشگاهي ام مدال برنز گرفت. همچنين براي کاربردي و کارايي همين اختراعم از دانشگاه علوم پزشکي شيراز، تبريز و اروميه و سازمان پژوهش هاي علمي-صنعتي ايران تاييديه گرفتيم. پارسال نيز اين اختراع در بنياد ملي نخبگان امتياز آورد و جزو اختراعات برگزيده شناخته شد. هم اکنون نيز جزو اختراع سطح سه بنياد است و يکسري کارهاي آن را انجام داده ايم و به احتمال بسيار زياد امسال به سطح دو ارتقاء خواهد يافت.
بعد از شرکت در کارگاه هاي ثبت اختراع داخلي سطح کشور چند مدرک نيز از سازمان ملل گرفته ام؛ مدرک PCT، دوره جنرال مالکيت فکري سازمان ملل که در اين دوره گريد B گرفتم که به دليل دريافت اين نمره از سمت سازمان جهاني مالکيت فکري براي دوره عالي در کره جنوبي دعوت شدم، اما به دليل مشکلات و درگيري هاي کاري نتوانستم پيگير دوره شوم.

به عنوان مخترع در حوزه حمايت از اختراعات با چه مشکلاتي روبه رو هستيد؟
ما در اختراع کردن مشکل نداريم بلکه بيشتر در توليد و حمايت هاي قانوني آن شاهد اصطکاک هستيم. البته زيرساخت هاي قانوني در اين حوزه در حال ايجاد است و قوانين و حمايت هاي ثبت اختراع هر روز بهتر مي شود. با اين حال زماني قوانين بهتر اجرا مي شوند که افراد مخترع بيشتر شده و با اتحادي که دارند پيگير حل مشکلات خود از مقامات مربوطه شوند. يکي از مهم ترين مشکلاتي که باعث شد از اختراع من براي رسيدن به مرحله توليد حمايت نشود اين است که توليدکننده نمي خواهد ريسک کند. زيرا اختراع من از نظر مالي کمي گران تر تمام مي شود. چاره اين است که دانشگاه ها و مراجع دولتي به عنوان حاميان توليد ورود کنند. بنابراين با توجه به اين مشکلات و سطح آگاهي اندک جامعه از مقوله مالکيت فکري و اختراع، بيشتر روي کارهاي آموزشي تمرکز کرده ام به خصوص اينکه در شهرستان ها، رفتن به دنبال توليد اختراع بسيار سخت تر است.

چرا پس از دانش آموختگي وارد بازار کار تجهيزات پزشکي نشديد؟
از ابتدا هدفم تنها ورود به بازار کار خصوصي نبود و بيشتر علاقه داشتم که در حوزه اختراع، کار، آموزش و مالکيت فکري فعاليت داشته باشم در همين راستا اکنون با وزارت بهداشت نيز همکاري دارم و به زودي عضو کميته اختراعات وزارت بهداشت نيز خواهم شد. در سه سال اخير در حوزه مالکيت فکري تمرکز زيادي داشته ام و پيگير جذب اطلاعات و برگزاري کارگاه هاي آموزشي هستم. تاکنون نيز چند کارگاه برگزار کرده ايم و در دو شرکت نيز مشاور مالکيت فکري هستم. خروجي مالي چشمگيري ندارد، اما برايم از نظر رزومه کاري اهميت زيادي دارد.

به نظر شما اکنون مهندسي پزشکي در ايران چه جايگاهي دارد؟
مهندسي پزشکي هنوز جايگاه خودش را به دست نياورده است. هنوز در سيستم دولتي به طور کامل به نقش و جايگاه مهندس پزشک و حوزه تجهيزات پزشکي پي نبرده اند. هرچند که تا حدودي به سمتي رفته اند که از اين متخصصان استفاده کنند. در بيمارستان هاي خصوصي نيز وضعيت تقريبا به همين شکل است و اهميت چنداني به جايگاه مهندسان پزشک در مجموعه درماني داده نمي شود. البته بيمارستان هايي نيز وجود دارند که اين اهميت حضور مهندس پزشک در مجموعه درماني و نقش آن در کاهش هزينه ها را درک کرده اند. اما به طورکلي گرايش بيمارستان ها به سمت توجه به جايگاه مهندس پزشک به دليل سنجه هاي اعتبار بخشي است و به اجبار اين کار را انجام مي دهند. اين وضعيت بيانگر ناآگاهي نسبت به اهميت نقش مهندسان پزشک، کارآمدي و توانمندي آن ها به ويژه در کاهش هزينه هاي بيمارستان است.

با توجه به وجود چنين وضعيتي در بازار کار، شما به علاقه مندان توصيه مي کنيد که در اين رشته تحصيل کنند؟
به عقيده من هميشه براي يک نفر کار وجود دارد در صورتي که به دنبال آن باشد. اگر کسي کار نيابد به نظرم کم کاري خودش بوده است. اما کسي که به اين رشته علاقه نداشته باشد وضعيت برايش بسيار دشوار خواهد بود. فردي که قصد ورود به رشته مهندسي پزشکي دارد بايد از نظر فني، روابط اجتماعي يا اقتصادي يا هر سه مورد قوي باشد. ابتدا بايد توانايي خود و ميزان علاقه اش را بسنجد و ملزومات اين رشته را نيز بشناسد بعد به آن ورود کند.

به نظر شما رشته مهندسي پزشکي گنجايش لازم را براي ورود به بازار کار دارد يا اشباع شده است؟
اين رشته هنوز گنجايش بازار کار را دارد. ضمن اينکه به باور من مهندسان پزشک بايد خودشان را ابراز و ثابت کنند و اهميت نقش و جايگاهي که دارند را به ديگران بشناسانند. آن ها بايد توانمندي هاي خود را در کاهش هزينه ها، توليد، مهندس معکوس تجهيزات، بازرگاني و… نشان دهند. مهندسي پزشکي رشته اي بسيار مهم و پول ساز است، اما اين متخصصان ابتدا بايد خود، رشته و کلاس کارشان را به خوبي بشناسند و باور داشته باشند و هنگام ورود به بازار کار و جامعه به دنبال مطالبات خود بروند. اينکه دانش آموختگان اين رشته چنين وضعيتي دارند مربوط به ضعف افراد بالادستي و سياست گذاران اين حوزه است. با وجود همه اين مسائل من وضعيت را مثبت مي بينم به خصوص اينکه ديدگاه ها حتي در بيمارستان هاي خصوصي نيز در حال اصلاح است و به مرور به سمت جذب مهندسان پزشک رفته است به طورکلي شرايط کاري خيلي بهتر شده است، اما دانشگاه هاي آزاد و خصوصي به شدت در حال جذب دانشجو در اين رشته هستند که رويکرد چندان درستي نيست.

در دوره تحصيل شما، دانشگاه زمينه اي براي ورود دانشجويان به بازار کار فراهم مي کرد؟ يا توانمندي هاي دانشجويان براي سرمايه گذاري روي آن ها شناسايي مي شد؟
نه اينگونه نبود. من چون خودم در حوزه مالکيت فکري کار مي کنم و در حال همکاري با دانشگاه علوم پزشکي اروميه براي تدوين آيين نامه آن هستم، مي دانم که دانشگاه ها اصلا در اين حيطه ورود نکرده اند. دانشگاه ها بايد تفکر اقتصادي داشته باشند و ياد بگيرند ابتدا علم را تبديل به اختراع و ارزش افزوده کنند و پس از فروش اختراع، دست به انتشار مقالات مختلف از آن اختراعات بزنند. نه اينکه مقاله را بنويسد و ترجمه کند و بعد اروپايي ها علاوه بر اينکه براي انتشار مقاله از آن ها پول بگيرند، از روي آن مقالات دستگاه بسازند و آن را به خودمان بفروشند.
بعد دوباره از ما بخواهند درمورد ايرادات آن دستگاه مقاله بنويسيم و آن ها بر اساس مقالات نوشته شده، دستگاه ها را به روزرساني کنند و دوباره به خودمان دستگاه جديد را بفروشند. تا زماني که دانشگاه ها خودشان منبع توليد ثروت نشوند وضعيت همين است. فلسفه دانشگاه نسل سوم اين است که استاد دانشگاه بايد چند پروژه علمي فناوري بردارد، چند اختراع ثبت کند و چند طرح صنعتي از بيرون از دانشگاه را به عهده بگيرد، اما اکنون هيئت علمي خروجي مالي ملموسي ندارد و با وجود داشتن مدارج علمي بالا، فقط تدريس مي کنند. اين کاري است که در دانشگاه هاي موفق دنيا در حال اجراست و نتيجه خوبي نيز به دست داده است و دانشگاه فارغ التحصيلان بازاري داراي تفکر اقتصادي و توليدمحور را تربيت مي کند.
اکنون دانشگاه ها به سمت دانشگاه هاي نسل سه رفته اند. يکي از ويژگي هاي آن حرکت به سمت فناوري و توليد پول از علم است. وزارت بهداشت نيز خوشبختانه در اين چند سال تحول خوبي داشته و فعاليت معاونت فناوري و مديريت توسعه فناوري سلامت بسيار بيشتر و قوي تر شده است.
کار کردن روي آيين نامه مالکيت فکري يکي از نقاط قوت اين معاونت است. اينگونه مسائل باعث مي شود اساتيد دانشگاه علوم پزشکي که به شدت متمايل به مقاله نويسي هستند به سمت توليد ارزش افزوده از علم بروند. اساتيد بسيار قوي در حوزه علوم پزشکي داريم که بايد آن ها را به حوزه مهندسي پزشکي ارتباط بدهيم؛ زيرا استاد دانشگاه نمي تواند به تنهايي اختراع کرده و آن را تبديل به محصول کند بلکه بايد يک مهندس پزشک را در کنار خود داشته باشد. علمي که برون ده مالي و قابل لمس نداشته باشد به درد چنداني نمي خورد.

به نظر شما خروجي دانشگاه ها در رشته مهندسي پزشکي توانمندي و قابليت لازم را در حوزه فني و علمي دارند؟
در حوزه فني به نظرم خيلي ضعيف عمل مي کردند. آن چيزي که دانشگاه ها به دانشجويان مي آموزند با آنچه که در محيط کار مثلا بيمارستان بايد بدانند و اِعمال کنند بسيار متفاوت است. البته نمي توان همه تجهيزات را به دانشجو آموزش داد، اما مي توان فرد را فني بار آورد. اگر تکنسين فني وحرفه اي که ديپلمي شش ماهه دارد وارد محيط کاري بيمارستان شود در عرض چهار ماه راه مي افتد چون فني است، اما دانشجوي مهندسي پزشکي حداقل دو سال زمان مي برد تا بر امور مسلط شود. زيرا به اصطلاح «دست به آچار» مهندسان پزشک دانش آموخته بسيار ضعيف است و از ابتدا تنها ياد گرفته اند که ليسانس مهندسي دارند و بايد پشت ميز بنشينند و مديريت کنند. اين مشکل به ضعف سيستم آموزشي دانشگاه باز مي گردد که مهندسي را پرورش بدهد که مهارت فني نداشته باشد.

بنياد نخبگان حمايتي که بايد، از دانشجويان و دانش آموختگان مهندسي پزشکي مي کند؟
به هيچ عنوان. کادر بنياد ملي نخبگان حمايت مي کنند، اما بودجه هايي که در اختيارشان گذاشته مي شود بسيار اندک است. براي مثال من براي اختراعم دو سال وقت گذاشتم، اما 800 هزار تومان جايزه دادند. اين پول هزينه مراحل اداري ثبت آن نيز نمي شود. البته از سوي ديگر نيز دوره آموزشي چهار روزه گذاشتند که خيلي هم مفيد بود، اما بايد حمايت هاي معنوي شود و امتيازاتي به نخبگان و مخترعان در حوزه اشتغال، مديريت ها و… ارائه کنند. بايد آنقدر در اين حوزه قوي باشند و حمايت هاي خوبي داشته باشند که همه مشتاق شوند به سمت اختراع بروند و تلاش کنند که در اين علم پيشرفت داشته باشند.

به نظر شما مهم ترين چالش صنعت پزشکي چيست و اگر جاي مسئولان بوديد براي آن چه کاري انجام مي داديد؟
اين پرسش را با ذکر مثالي پاسخ مي دهم. ما در شاخص علمي حوزه نانو جزو چهار کشور اول دنيا در توليد علم هستيم، اما وقتي در پتنت هاي آمريکا سرچ مي کنيم مي بينم تا امروز تنها پنج اختراع ثبت کرده ايم. پيشرفت، پرنده اي با دو بال علم و فناوري است و مادامي که اين پرنده تنها با يک بال مي پرد نمي تواند اوج بگيرد. اختراع، شاخص فناوري و مقاله، شاخص علم است. در شاخص مقاله پيشرفت زيادي داشته ايم، اما رشد بي رويه در يک سمت باعث اوج گيري ما نمي شود. کشورهايي مانند چين و هند با ابزار اختراع، گپ تکنولوژي خود را پر کرده اند. آن ها شروع به اختراع و تحقيق در حوزه اختراعات کرده اند. در نتيجه چين که تا ديروز در کمين تکنولوژي ديگران بود به شدت به سمت ثبت اختراع رفته است تا از دارايي هاي نامشهود توليدي خود حمايت کند به گونه اي که بيشتر از آمريکا ثبت اظهارنامه اختراع دارد زيرا سياست کاري خود را تغيير داده است. کشورهايي مانند آلمان که در مهندسي پزشکي قوي هستند چندان تمايل به توليد مقاله ندارند بلکه تمرکزشان بر روي فناوري و اختراع است و پس از توليد نيز مي گويند حالا هرکه مي خواهد از روي آن مقاله بنويسد. بسياري از اساتيد اطلاع ندارند که بايد ابتدا اختراع کنند و سپس مقاله بدهند زيرا زماني که مقاله نوشته شود ممکن است اختراع بسوزد و ديگر نتوان آن را ثبت و از مزاياي بيست ساله اش استفاده کرد.

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور