افراد تعاریف متفاوتی از موفقیت دارند و دیدگاههای جالبی نسبت به موفقیت و عوامل دخیل در موفقیت ارايه میکنند. اما شاید بتوان گفت «موفقیت مجموعه تلاشهای کوچکی است که هر روز به طور مداوم تکرار میشوند». افراد بزرگی که به موفقیت میرسند برای دستیابی به هدفی خاص، در جهتی مشخص حرکت میکنند. از جمله افراد موفق حوزه مهندسی پزشکی آقای مهندس رسول عابدی است که چندین مقاله از ایشان در حوزه بیومکانیک در ماهنامه به چاپ رسیده است. مهندس عابدی مهمان «چهره به چهره» این شماره ماهنامه، دانشجوی دکتری بیومکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر و مدرس دانشگاه است.
لطفا خود را بیشتر برای مخاطبان ماهنامه معرفی کنید.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه شما فعالان حوزه مهندسی پزشکی و همراهان عزیز، من رسول عابدی دانشجوی دکترای مهندسی پزشکی، گرایش بیومکانیک از دانشگاه صنعتی امیرکبیر هستم. مقطع ارشد را در گرایش بیومکانیک- طراحی کاربردی زیرشاخه رشته مکانیک دانشگاه شریف گذراندم. همچنین کارشناسی را هم در بیومکانیک امیرکبیر طی کردم. یعنی هدف و علاقه من از ابتدا تا انتهای عمرم مشخص است: بیومکانیک.
همین نکته بسیار مهم است که یک هدف مشخص را در نظر بگیرید و تا جایی که امکان دارد آن را پیش ببرید. در طول این مدت، من کم و بیش مشاغل مختلفی را تجربه و به واسطه آنها درآمدزایی کردهام. از تدریس خصوصی دروس دبیرستان و راهنمایی و تدریس زبان گرفته تا ارائه مشاوره کنکور و برنامه ریزی تحصیلی. منتهی شغل اصلی من از زمانی که علاقهام بیومکانیک پیدا شد و همچنان در این زمینه تدریس دانشگاهی و مؤسسهای، سخنرانی دانشگاهی و فعالیتهای پروژه محور با پزشکان جراح انجام میدهم.
چگونه فعالیت خود را در این حوزه شروع کردید؟
از کنکور سال ۱۳۸۷ که بسیاری از مشاورین انتخاب رشته و اطرافیان به من رشتههای مرسوم و رایج دیگری را پیشنهاد میکردند من با مطالعه در مورد رشتههای مختلف، متوجه یک نوع جذابیت و تنوع جالب و متمایزی در مهندسی پزشکی شدم که در سایر رشتهها آن را نمیدیدم. پس از کنکور ۱۳۸۷ سه انتخاب اول من دقیقاً سه گرایش مهندسی پزشکی بود که در بیومکانیک امیرکبیر پذیرفته شدم. از آن زمان فعالیتم در انجام تحقیقات و پروژههای بیومکانیکی و ارتباط با اساتید این حوزه آغاز شد. دانشگاههای دولتی از جمله امیرکبیر در مورد مسائلی مانند حضور و غیاب دانشجوها سختگیرانه عمل میکنند لذا فرصت زیادی برای تجارب کسب و کار در کنار دانشگاه نداشتم (به غیر از تدریس و مشاوره)، تا زمانی که در دوره دکتری با پزشکان و اساتید و کار آفرینان این حوزه آشنا شدم و شروع به فعالیتهای پروژه محور و درآمد زا کردم.
برای موفقیت در حرفه خود، چه کارهایی انجام دادید؟
«علاقه واقعی» شرط اصلی موفقیت است این را به دور از شعار اعلام میکنم چون به شخصه آن را تجربه کردهام. دقت کنید که بر روی علاقه واقعی پافشاری میکنم! نه اینکه با شنیدن چند تعریف از دوستان و آشنایان، این رشته را دوست داشته باشم. در واقع نام این هوس است نه علاقه. علاقه واقعی زمانی مشخص میشود که با وجود تمام سختیها و مشکلاتی که پیش روی شما است باز به هدف تعیین شده خود در مهندسی پزشکی ادامه دهید. موفقیت متضاد کلمه شکست نیست بلکه متضاد کلمه تسلیم شدن و تلاش نکردن است. حضرت علی (ع) میفرماید: موفقیت با دوراندیشی و اراده پایدار محقق میشود.
برای اینکه در رشته و زمینه مورد علاقه خود به موفقیت برسم علاوه بر آموزشهای تخصصی دانشگاهی در دورهها و سمینارهای آموزشی دیگری از جمله مهارتهای هوش مالی، کسبوکار، تبلیغات و بازاریابی و کارآفرینی شرکت کردم و با اساتید حرفهای مربوطه مشورت کردم و از تجربیات آنها استفاده کردم و آموختههایم را با تخصص بیومکانیک ترکیب کردم تا به درآمد برسم.
آیا در دوران تحصیل در این دورهها شرکت کردید؟ چقدر این کلاسها تأثیر گذار بودند؟
بله، همانطور که اشاره کردم علاوه بر دانشگاه در دورههای آموزشی مجازی شرکت کردم که برخی از آنها عبارتند از: هوش مالی، باورهای مالی و قانون جذب، شخصیت شناسی، مهارتهای شخصیتی (مانند مذاکره و متقاعد سازی)، هوش فضای مجازی و اینستاگرامی، هوش محتوی سازی، هوش تبلیغات و فروش و … .
علاوه بر این کلاسها و دورههای آموزشی نرمافزارهایی بودهاند که در زمینه تخصصی بیومکانیکی برای من کاربردی بودهاند ولی نکته مهم این است که برای همه این موارد کلاس نرفتهام یعنی برخی را در دانشگاه توسط تدریسیارها و برخی دیگر را از طریق جستجو در فضاهای مختلف اینترنتی مانند فرادرس، یوتیوب، آپارات و … فرا گرفتهام. قطعاً آموزههای مذکور در پیشرفت و کسبوکار و درآمدزایی من نقش بسزایی داشتهاند.
ولی باز تأکید میکنم همه آموزشها را تا حد امکان هدفمند و در راستای زمینه مورد نظرم از بیومکانیک فرا میگرفتم. برای مثال اگر آموزش طراحی مکانیکی نرمافزار CATIA یا Solidworks، آموزش برنامه نویسی متلب، آموزش تحلیلی اسکلتی عضلانی با اپن سیم یا آموزش طراحی بیولوژیکی میمیکس را یاد میگرفتم، این آموزهها را هدفمند در راستای انجام پروژه و کسبوکار به کار میبردم. به این شیوه تفکر ناب میگویند که پایه و اساس استارتاپ ناب (Lean Startup) نیز همین است که به میزان مورد نیاز خروجی، منابع ورودی دریافت کنیم.
چه مواردی به دانشجو کمک میکند تا مسیر درست را انتخاب کند؟
در وهله نخست، دانشجو صرف نظر از اینکه ترم چند است باید هدف دقیق خود را در دنیای گسترده مهندسی پزشکی انتخاب کند. اگر این دنیا را نمیشناسد باید تحقیقات مختلف مجازی و میدانی انجام دهد و با زمینههای مختلف آشنا شود و زمینه هدف خود را انتخاب کند.
اگر دانشجویی به بیومکانیک علاقمند است سوالی که پیش میآید این است که به کدام زمینه علاقه دارد. بیومکانیک اسکلتی-عضلانی، ورزش، ارتوپدی، راه رفتن، قلب و عروق، تنفس، ضربه، … . اگر به بیومکانیک ارتوپدی علاقمند است باید زیرشاخه را مشخص کند، ارتز، پروتز، بریس، آتل، ایمپلنت، فیکساتور، … و برای کدام عضو یا مفصل بدن اندام فوقانی، اندام تحتانی، بالاتنه، … . به همین ترتیب اگر به بیوالکتریک علاقمند است کدام زمینه، پردازش سیگنال، پردازش تصویر، ابزار دقیقها، سنسورها، تجهیزات الکترونیکی پزشکی. اگر به بیومتریال علاقمند است کدام زمینه برای او جذابتر است: مهندسی بافت، رهایش دارو، ساخت و تولید مواد ایمپلنتها، ژن درمانی، که بازهم هر کدام زیر شاخههای فراوانی دارند. به عبارتی دانشجو باید از ابتدا تحقیقات جدی مجازی و بازاری در زمینههای مذکور انجام دهد و اطلاعات مورد نیاز را کسب کند. پس از اینکه توانست زمینه هدف مورد نظر خود را انتخاب کند تمامی کتب، مقالات، نرمافزارها، تخصصها و مهارتهای کسبوکاری را که باید فرا بگیرد در همان راستا خود را نشان میدهند. در طی این مدت نیز باید به این موضوع توجه داشته باشد که شخصیتش چگونه است عجول، صبور، درونگرا، برونگرا، مستقل، وابسته، کل نگر، جزء نگر و … حتی اگر لازم باشد تستها شخصیت شناسی بدهد و خود را بشناسد تا دریابد روحیهاش با کدام نوع زمینه و فعالیت شغلی سازگارتر است. در این حین نیم نگاهی هم به آینده پژوهی مهندسی پزشکی داشته باشد که فناوریهای نوین آینده به چه سمت و سویی خواهند رفت به طور مثال فناوریهای هوشمند پوشیدنی یا ابزارهای هوش مصنوعی، … .
به نظر شما این رشته جایگاه خود را در جامعه پیدا کرده است؟
شاید اغلب دوستان این عبارت را شنیده باشند که «مهندسی پزشکی یعنی مهندسی زندگی»، منتهی این مفهوم در جامعه به طور جدی درک نشده است. اهمیت پزشکی برای بسیاری از افراد واضح است ولی اهمیت مهندسی پزشکی خیر. حتی خیلیها شاید ندانند که در این رشته دقیقا چه میگذرد؟ شاید اغلب افراد تصور تعمیرات تجهیزات پزشکی به ذهنشان خطور کند ولی قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست. به عنوان مثال کمکهای بسیار مهم حیاتی از جانب مهندس پزشکی میتواند در خدمت پزشک یا جراح قرار گیرد (از طریق طراحی و ساخت و جایگذاری ایمپلنت، نورومانیتورینگ و پایش سیگنال اعصاب حین جراحی، …) یا همچنین تحلیل بیومکانیکی اثر تمرین درمانی، مکانوتراپی، فیزیوتراپی، هیدروتراپی، کاردرمانی و … بر بهبود وضع بیمار در حوزه توانبخشی تأثیر بسزایی دارد یا در طراحی ارتوپدی با کاربردهای مربوطه در کلینیکهای ارتوپدی فنی یا حتی در ارگونومی و بیومکانیک شغلی و … منتهی اغلب به دلیل عدم شناخت کافی دانشجویان این رشته و عدم کسب و ارائه صحیح مهارتهای لازم، این حوزه جایگاه خود را آنچنان که باید پیدا نکرده است هر چند در سالهای اخیر وضعیت کمی بهتر شده و به لطف خدا رو به بهبود است.
این رشته در کشور ما چقدر کاربردی است و از ظرفیت آن تا چه میزان بهره گرفته شده است؟
تا حدودی در پاسخ به پرسشهای قبلی به این مورد اشاره کردم. چون در زمینه تخصصی خودم یعنی بیومکانیک بیشتر فعالیت داشتهام کاربردهای شغلی این زمینه را در چهار دسته مجزا تقسیم بندی کردهام. بیومکانیک ارتوپدی، بیومکانیک ورزش، بیومکانیک در توانبخشی و بیومکانیک در ارگونومی و مشاغل. از هر مورد مثالی را خدمتتان عرض میکنم.
یک متخصص بیومکانیک در بخش ارتوپدی میتواند به طراحی ابزارهای ارتوپدی (ارتز، بریس، پروتز، ایمپلنت و …) بپردازد یا به روند شبیه سازی و پیش بینی جراحی ارتوپدی کمک کند. در بخش ورزش، میتواند به تحلیل سینماتیک و سینتیک حرکت ورزش حرفهای بپردازد و آن را از منظر مدلسازی اسکلتی عضلانی مورد ارزیابی قرار دهد تا به الگوهای بهینه ورزشی دست یابد یا آسیبهای مربوطه را پیش بینی کند.
در بخش توانبخشی که خود دنیایی بسیار وسیع است و بیومکانیک بخشی از آن را شامل میشود یک متخصص بیومکانیک میتواند با تحلیل تأثیر ابزارهای توانبخشی (تمرین درمانی، مکانوتراپی، هیدروتراپی و …) به یک فیزیوتراپ، مهندس توانبخشی، متخصص حرکات اصلاحی و … کمک کند مانند طراحی دستگاه حمل بیمار.
در بخش ارگونومی و بیومکانیک شغلی یک متخصص بیومکانیک با توجه به حوزه فعالیت شغلی فرد، میتواند از منظر تحلیل بیومکانیکی محیط و ابزار کار وی را مورد بررسی قرار داده و حتی ابزارهای و روشهای کمکی برای کاهش ریسک آسیبهای شغلی فراهم کند مانند طراحی ابزار کمک باربرداری، صندلی ارگونومیک و… .
دقت کنید که هر یک از این موارد مثالهای کوچکی از دنیای گسترده و پرکاربرد زمینههای مختلف بیومکانیک هستند منتهی از آنجا که دانشجویان بیومکانیک به ویژه دانشجویانی که از بخش مهندسی پزشکی وارد بیومکانیک میشوند با این حوزهها کمتر آشنا هستند و کاربردهایشان را آن طور که باید درک نکردهاند لذا ظرفیت زیادی برای فعالیت در این حوزههای بیومکانیکی وجود دارد که هنوز از آنها استفاده نشده است (به شرط تعیین هدف دقیق در حوزه بیومکانیک و کسب مهارتهای لازم عمومی و تخصصی کسب و کار مرتبط با این حوزه).
چقدر خود را فردی موفق میدانید؟
موفقیت از دید من در سه پارامتر تعریف میشود: اول اینکه چه میزان در رشته یا زمینه مورد علاقه خود (بیومکانیک) به نتیجه عملی و کاربردی میرسم (نه صرفاً تئوری)؟ دوم اینکه از زمینه مورد علاقهام چه میزان درآمدزایی و کارآفرینی دارم و خواهم داشت؟ سوم اینکه زمینه مورد علاقه من، چه میزان تأثیرگذاری در جامعه خواهد داشت؟ فراموش نشود که پیش از هر چیز، شرط لازم همه این موارد، توکل بر خدا و جلب رضایت والدین است که زحمات بیدریغ و بی منتشان همیشه همراهم بوده است. پس به طور خلاصه موفقیت را در رضایت مادی و معنوی شغل زمینه مورد علاقهام (بیومکانیک) میبینم.
در مورد اول، از آنجا که تحقیقات و فعالیتهای پروژهای کاربردی و میدانی زیادی انجام دادهام تا حدود 70 درصد خود را موفق میدانم. در مورد دوم، به لطف خدا و یاری دوستان هم رشتهای و تشکیل تیم تخصصی، درآمد و کسبوکاری راه اندازی کردهایم و قصد توسعه آن را داریم ولی از آنجا که تقریباً ابتدای راه هستیم خود را در حدود 30 درصد موفق میدانم و در مورد سوم که تقریباً میتوان گفت هدف نهایی هر متخصص خدمتگزاری در جامعه است میزان موفقیت من به میزان بازخورد و رضایتی که از مخاطبان دریافت میکنم بستگی دارد و از آنجا که ابتدای راه هستم هنوز مسیر بسیار طولانی تا موفقیت و هدف نهایی در پیش دارم.
اگر روزی فرصتی مجدد برای انتخاب رشته پیدا کنید چه رشتهای انتخاب میکنید؟
اگر به عقب بازگردم شک نکنید صد درصد و بیتردید همین زمینه مهندسی پزشکی و بیومکانیک را انتخاب میکنم ولی یادگیری مهارتهای عملی کسبوکار را هم در کنار آن و البته زودتر شروع میکنم. مثلاً از همان ابتدای کارشناسی مهارتهای کسبوکار را هم آموزش میبینم. اگر همچنین اکنون فرصت انتخاب رشته مجدد بهمراه همین رشته خودم (بیومکانیک) را داشته باشم قطعاً رشتهای خواهد بود که مرتبط و مکمل اهدافم و در راستای بیومکانیک باشد و بتوانم برایش برنامه ریزی درست زمانی کنم تا در مسیر رسیدن به اهدافم تأخیری ایجاد نشود؛ مانند رشته توانبخشی، تربیت بدنی، فیزیوتراپی، حرکات اصلاحی، ارتوپدی فنی و زمینههای مشابه بسته به هدف دقیقی که تعیین میکنم.
چه الگوهایی در مسیر شما تأثیر گذار بودهاند؟
پیش از هر چیز باید خدا را بابت این همه نعمت، نتیجه و برکتی که به من عطا فرموده شاکر باشم. متشکرم از زحمات و تلاشهای بیدریغ و بیمنت پدر و مادرم و اعضاء دیگر خانواده که بدون فداکاریهای آنها چنین نتیجهای برای من امکانپذیر نبوده و نخواهد بود. در کنار این موارد، آشنایی با افرادی بزرگ در حوزه مهندسی پزشکی و بیومکانیک مانند دکتر محمد جعفر حسینی شیرازی، دکتر رامین ساکی، مهندس محمدرضا عبداللهی، مهندس فرشاد صنعتی درسها، سرمشقها و ایدههای مهمی به من آموخته است. البته اساتید و متخصصین برجسته زیادی وجود دارند که افتخار آشنایی و الگو گرفتن از آنها را داشتهام منتهی به دلیل محدودیت فضا و زمان، تنها میتوانم از همگی کمال تشکر را داشته باشم و برای این دوستان از درگاه حق، آرزوی سلامتی، موفقیت و برکت روزافزون کنم.
هدف غایی و نهایی شما چیست؟
هدف نهایی من مانند افراد موفق مختلف در هر حوزه (چون میل ذاتی هر شخصی به سمت موفقیت است)، تأثیرگذاری ملی و حتی جهانی در حوزه مورد نظر است؛ اینکه این فرهنگ در جامعه جا بیافتد که «مهندسی پزشکی یعنی مهندسی زندگی» و «بیومکانیک یعنی مکانیک زندگی». امیدوارم روزی بتوانم یک مدرسه، آکادمی یا موسسه بزرگ آموزشی-کاربردی-عملی-صنعتی در زمینه بیومکانیک تأسیس کنم که از دانش آموز، دانشجو، کارمند، کارگر و … هر کسی و در هر سنی به هر زمینهای از بیومکانیک علاقمند باشد بتواند در آن ثبت نام کند، عضو شود و پس از گذراندن دورههای آموزشی واقعا کاربردی، خروجی کسبوکاری و درآمد زایی داشته باشد و بتواند در ادامه به رشد و توسعه سلامت جامعه کمک کند. در حال حاضر من با دو تن از اساتید دیگر دوره کاربردی مهندسی ارتوپدی را راه اندازی کردهایم که البته در برابر این هدف غایی، مانند قطرهای از اقیانوس است. بنابراین هدف غایی تأثیرگذاری بیومکانیک بر ارتقاء سلامت و سیستم درمانی و توانبخشی جامعه در ابعاد وسیع کشوری و حتی جهانی است که به نظرم به لطف خدا امری دست یافتنی است.
چه چالشهایی در این حوزه، کار را برای شما دشوار کرده است؟
برخی از چالشها که بین حوزههای مختلف مشترک است مانند موانعی که بر سر تولید وجود دارد و عدم حمایت لازم و کافی از طرف افرادی که توانایی مالی و حقوقی بالاتری دارند که ما هم به جهت تولید قطعات ارتوپدی و … از این قضیه مستثنی نیستیم (بحث بودجه مالی، سرمایه گذار، قوانین مالیاتی و مجوزهای لازم ثبت شرکت، واردات مواد اولیه مورد نیاز، برآورد سرمایه و هزینه و سود، بازگشت سرمایه، نقطه سر به سر، نرخ تورم و…). برای مهندسی پزشکی و حوزه تخصصی بیومکانیک که هنوز در حال رشد است و تا رسیدن به جایگاه واقعی خودش فاصله زیادی دارد، چالشهای مذکور پررنگتر است. به علاوه اینکه هنوز بسیاری از دانشجویان مهندسی پزشکی و به ویژه بیومکانیک از بازار کار واقعی مربوط به خود مطلع نیستند لذا مهارتهای لازم مربوط به زمینه خود را ارتقاء نمیدهند و دست به دامن جاهایی میشوند که در کل مشاغل غیر مرتبط را رقم میزنند. ضمن اینکه قانون مجوز تأسیس کلینیک را به تنهایی به یک مهندس پزشک یا بیومکانیک نمیدهند (حتی با این وجود که دانش و تخصص و مهارت لازم اداره کلینیک را داشته باشد) و باید یکی از متخصصین حوزه علوم پزشکی (ارتوپدفنی، فیزیوتراپ، …) حضور داشته باشند تا بتوان مجوز تأسیس کلینیک را دریافت کرد. البته نمیدانم قوانین این چنینی با گذر زمان چگونه تغییر خواهد کرد ولی با وجود همین چالشها و موانع انشاءالله با توکل بر خدا و با قدرت به مسیر خود در بیومکانیک ادامه میدهم تا به هدف غایی مذکور برسم.
در نهایت اگر توصیهای برای مخاطبان ماهنامه دارید بفرمایید.
کلام آخر من همان است که در پاسخ سؤال سوم عرض کردم؛ «برای اینکه در رشته و زمینه مورد علاقه خود به موفقیت برسم علاوه بر آموزشهای تخصصی دانشگاهی، در دورهها و سمینارهای آموزشی دیگری از جمله مهارتهای هوش مالی، کسب و کار، تبلیغات و بازاریابی، کارآفرینی و … شرکت کردم و با اساتید حرفهای مربوطه مشورت کردم، از تجربیات آنها استفاده کردم و آموختههایم را با تخصص بیومکانیک ترکیب کردم تا به درآمد برسم».
توصیه من به مخاطبانی که به مهندسی پزشکی و بیومکانیک علاقه واقعی دارند و میخواهند از طریق همین تخصص به شغل و درآمد بالا و موفقیت برسند نیز همین است که علاوه برآموزشهای تخصصی دانشگاهی، دورهها و سمینارهای آموزشی مرتبط را بگذرانند و آنها را با تخصص خود ترکیب کنند که حاصل آن نخبگی و نبوغ تخصصی-مالی را با هم رقم میزند. حضرت علی (ع) میفرماید: بزرگ فکر کن، کوچک عمل کن، همین حالا شروع کن.
برای همه شما مخاطبان و دوستان عزیز بهترینها را از خدا میخواهم. انشاءالله همیشه سلامت و پرروزی باشید و در مسیر رسیدن به موفقیت بدرخشید.
دیدگاه ها
1 دیدگاه در “گپ و گفت با مهندس رسول عابدی؛ علاقه حقیقی شرط اصلی موفقیت”
من گرایشم بیومکانیک هست و واقعا با خواندن مطالب مهندس عابدی دید جدید و خوبی نسبت به گرایشم پیدا کردم. از زحماتتون متشکرم