آخرین خبر

گفتگو با دکتر هانيه نوجه دهيان، اولين زن ايراني فعال در مهندسي بافت عصب

نویسنده: نيلوفر حسن کارشناس مهندسي پزشکي Hassan.niloufar.bme@gmail.com

 

روزي که قرار شد براي گفتگو با خانم دکتر، به دفترش بروم کمي زودتر رسيدم. دکتر درجلسه دفاع دو دانشجوي کارشناسي بيومتريال که استاد راهنمايشان بود حضور داشت. آن دو در دفتر استاد در حال آماده سازي نهايي مطالب خود، زير نظر خانم دکتر بودند. در نهايت جلسه ي دفاع آنان با حضور خانم دکتر و داور مربوطه  و مهمانان به خوبي برگزار شد که البته شاهد بودم کمک هاي فکري و روحي دکتر در موفقيت آنان در دفاع تاثير به سزايي داشت. پس از صرف شيريني دفاع و تبادل تبريکات معمول که مرا به دوران تحصيل خودم برد، نوبت به مصاحبه ي ماهنامه با دکتر رسيد.

يک سالي مي شد که فارغ التحصيل شده بودم اما نشستن در برابر خانم دکتر نوجه دهيان که  درس معادلات ديفرانسيل را با وي پاس کرده بودم کمي مرا از فضاي کاري خارج کرد. يادم آمد خانم دکتر آن زمان ها خيلي سخت گير بود ومن آن ترم سر جلسه امتحان، فرمول ها را فراموش کرده بودم و استرس زيادي پيدا کرده بودم. اما به گفته ي خود خانم دکتر که ذهنيت خوبي در کلاس درس از من داشت، توفيق پاس کردن درس معادلات را پيدا کرده بودم. خدا رو شکر!
صحبت ما با توضيحات مربوط به سوابق علمي و پژوهشي دکتر شروع شد. وي ليسانس مهندسي مواد-سراميک را از دانشکده فني دانشگاه تبريز گرفته است. سال 80 در رشته ي مهندسي پزشکي بيومتريال دانشگاه اميرکبير پذيرفته شد. به گفته خودش اين لطف خدا بود که در اين رشته قبول شد، چون ويژگي اين رشته اين است که اول بايد بدن  و بافت ها و سلول ها را بشناسي بعد به فکر رفع مشکل باشي. پروژه ي وي هم در زمينه بيوسراميک و سمان هاي دنداني با عنوان بررسي اثر “يون فلورايد بر خواص سيمان کلسيم فسفات” به راهنمايي دکتر مضطرزاده و دکتر ميرزاده با مشارکت پژوهشگاه مواد و انرژي ايران و پژوهشگاه پليمر و پتروشيمي ايران بود. سال 82 در همان دانشگاه وارد مقطع دکتري در رشته مهندسي پزشکي- گرايش بيومتريال مي شود و با توجه به علاقه اي که به مهندسي بافت پيدا کرده بود، تصميم مي گيرد در زمينه مهندسي بافت عصب فعاليت کند. در آن زمان به گفته دکتر ميرزاده، او اولين زن ايراني فعال در مهندسي بافت عصب بود. دکتر نوجه دهيان در يکي از کنگره ها با فعاليت هاي علمي  گروه دکتر بهاروند در پژوهشگاه رويان (که آن زمان به اندازه امروز شناخته شده نبود) آشنا شده و بدين ترتيب جهت انجام پروژه دکتري خود با عنوان “تمايز عصبي سلول هاي بنيادي روي ميکروسفرهاي PLGA حاوي فاکتور تمايز رتينوئيک اسيد” از سال 1385  تا 1388 در پژوهشگاه رويان شروع به فعاليت مي کند.
دکتر هانيه نوجه دهيان از سال 84 در دانشگاه آزاد اسلامي به عنوان هيئت علمي شروع به همکاري کرد. سال 88 استاديار شده و در سال 90 به عنوان هيئت  علمي گروه مواد دنداني دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي استخدام شد.
وي در رابطه با مشکلات و معضلات  رشته ي بيومتريال گفت: “رشته ي مهندسي پزشکي بيومتريال با توجه به گستردگي آن (مواد زيستي- مواد دنداني- مهندسي بافت)  به تجهيزات وآزمايشگاه احتياج دارد و بسيار هزينه بر هستند. دانش محققان ما کمتر از محققان خارج از کشور نيست، حتي بايد اذعان داشت که با تلاش هايي که در سال هاي اخير شده است، تجهيزات خوبي در کشور موجود است و از لحاظ وسايل و دستگاه ها، امکانات خوبي در دانشگاه ها ومراکز تحقيقاتي وجود دارد، فقط مشکل اصلي به نظر من اين است که من استاد يا رئيس مرکز تحقيقاتي گاهي فراموش مي کنم که بايد هدفم ارتقاء ايران باشد نه فقط ارتقاء شخص خودم يا مرکز تحقيقاتي خودم. دستگاهي که براي مرکز من خريداري شده، متعلق به همه ملت ايران است، زيرا با بودجه اين مملکت خريداري شده است.
بايد اين را در نظر بگيرم که دانشجوي ايراني علاقه مند را درگير مسائل بين دانشگاهي نکنم. من خودم کسي هستم که از اين مسئله ضربه خورده ام و متأسفانه در نهايت، بسياري از داده هاي پروژه دکتريم را که شبانه روز (حتي جمعه ها و روزهاي تعطيل رسمي تا دير وقت در پژوهشگاه رويان با عشق و علاقه فراوان) کار کرده بودم و البته اساتيدم نيز بسيار زحمت کشيده بودند، منتشر نکردم و حتي مقاله چاپ شده از پايان نامه ام را تا مدت ها نگاه نکردم. البته الان پس از گذشت پنج سال هنوز هم نوآوري دارد و قابليت چاپ هم دارد ولي خاطرات تلخ روابط بين مراکز علمي اجازه نشر آن را از من مي گيرد. اين مسئله را به کرات در پروژه دوستانم (دانشجويان دانشگاه هاي معتبر کشور) و حتي در مورد شاگردانم مي بينم. اين مسائل باعث مي شود، دانشجو به جاي تمرکز بر فعاليت علمي خود، تمام توانش را بر روابط بين اساتيد و مراکز متمرکز کند و در نتيجه بازده کار مسلماً پايين مي آيد. هدف من از مطرح کردن اين مسئله، اين است که به عنوان يک دانشجو و معلم ايراني، مسئولان دلسوز کشورم را که حقيقتاً به فکر پيشرفت ايران اسلاميمان هستند، در جريان اين مسئله مهم و مانع بزرگ قرار بدهم. شما مطمئن باشيد با حل اين مشکل، پله هاي ترقي سريع تر طي خواهد شد. ما تمام امکاناتي را که درآزمايشگاه هاي معتبر دنيا وجود دارد در ايران  داريم. فقط کمي فرهنگ سازي لازم است، بايد باور کنيم که مهم اين است ايران در زمره بهترين هاي جهان باشد نه صرفاًاسم مرکز دانشگاهي من!”
خانم دکتر در بهبود روند پژوهش هاي دانشجويانش که پتانسيل و انرژي زيادي دارند کمک بسياري مي کند. معتقداست نبايد انرژي دانشجويان صرف رفت و آمد هاي بيهوده براي پيداکردن کسي شود که با آنها همفکري کند يا مواد آزمايشگاهي بدهد.
دکتر به نکته ي جالب ديگري که در مورد خودش و ساير دانشجويان اشاره کرد اين بود که وقتي از محيط دبيرستان که محيطي ايمن  بوده وارد دانشگاه شده احساس مي کرده وارد مدينه ي فاضله شده است. به همين دليل شور و اشتياق زيادي جهت يادگيري داشت ولي گاهي برخي اتفاقات اين مسئله را کم رنگ مي کرد.
اولين تجربه ي کاري وي در دوران دانشجويي فوق ليسانس، مسئوليت آزمايشگاه بيوسراميک زير نظر استادش بود. وي براي پروژه ي ارشد به پژوهشگاه مواد و انرژي مشکين دشت کرج که آن موقع ها مسير پژوهشگاه، مسير راحتي نبود، مي رفت و بعضي وقت ها از آنجا  با مترو به پژوهشگاه پليمر و پتروشيمي ايران در بلوار پژوهش کرج مي رفت، در ضمن به کلاس دانشگاه هم بايد مي رسيد. کلاً در راه تست و آزمايش هاي مکرر براي رسيدن به جواب، شور و شوق و انرژي زيادي داشت که سختي اين مسير را حس نمي کرد.  جالب اينجا است که دکتر، خود به دانشجويانش اجازه اين کار را نمي دهد!!
اين چنين بود که خانم دکتر پايان نامه ي کارشناسي ارشدش  را در زمان کوتاه با تلاش فراوان به ثمر رساند و باعث تعجب شد.
خود خانم دکتر با وجود اينکه تمام مدارج علمي را پشت سر هم طي کرده است اما در اين جلسه ي دفاع که استاد راهنما بود به عنوان نصيحت رو به آن دو نفر تاکيد کرد که بچه ها همه چيز درس نيست! همه چيز بايد با هم پيش برود. دركنار درس خواندن از زندگيتان هم لذت ببريد.
دکتر نوجه دهيان اساتيد و دانشجويان رشته ي بيومتريال دانشگاه علوم تحقيقات و نيز آزمايشگاه ها و کارگاه ها و مسئولان آن را در کل خوب ارزيابي کرد. به خصوص اين که در سال هاي گذشته تعداد قابل توجهي از دانشجويان کارشناسي دانشگاه علوم تحقيقات تهران موفق به ادامه تحصيل در مقطع فوق ليسانس در دانشگاه اميرکبير و ديگر دانشگاه هاي وزارت علوم شده اند. وي کار در پژوهشگاه با حقوق اندك را بيشتر پيشنهاد مي کند تا کار درشرکت هاي تجهيزات پزشکي به عنوان بازاريابي. البته اگر شرکتي معتبر و شناخته شده باشد، کار در بخش R&D براي پيشرفت و انتقال دانش و تجربه، از نظر وي خوب است.
و صحبت پاياني ما در مورد کتاب “مقدمه اي بر زيست سازگاري بيومتريال ها” ي وي که به همت و همکاري مهندس فرناز قرباني، انتشارات رويان پژوه به تازگي چاپ شده شکل گرفت. دکتر مي گويد: اين کتاب دربرگيرنده نکات مهم در رابطه با زيست سازگاري بيومتريال است و حقيقتاً بر خود لازم مي دانم که از اساتيدم ” آقايان دکتر فتح اله مضطرزاده، دکتر حميد ميرزاده، دکتر حسين بهاروند و خانم دکتر نرگس زارع مهرجردي” که مرا با علم زيست سازگاري بيومتريال ها به صورت نظري و عملي آشنا کردند، کمال تشکر را داشته باشم.  البته تلاش ها، زحمات و نگارش خوب دانشجوي عزيزم خانم مهندس فرناز قرباني منجر به چاپ اين کتاب شد. اميدوارم مورد استفاده دانشجويان قرار بگيرد.
از دکتر هانيه نوجه دهيان بابت حضور در اين گفتگو و در اختيار گذاشتن وقتشان سپاسگزاريم و آرزوي موفقيت روزافزون برايشان داريم.

3/5 (2 دیدگاه ها)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور