آخرین خبر

کرونا، کارآفرينی و دانشگاه‌های کارآفرين

دانشگاه‌ها از قديم‌الايام، مهد علم و دانش بوده‌اند ولي رسالت اصلي آن‌ها علاوه بر توليد علم و دانش، مقوله مهمتري است که خود محصول «علم» است يعني توليد ارزش‌ افزوده از علم؛ به عبارت ساده‌تر تبديل علم به ثروت از مأموريت‌هاي اصلي هر دانشگاه است و علم زماني به ثروت تبديل خواهد شد که اين علم يا محصول آن، قابليت به تجسم درآمدن در قالب‌هاي مالي و توليد پول را داشته باشد. براي نمونه محصول فکري يک مهندس پزشک مي‌تواند تبديل به تجهيز پزشکي شود و سپس از فروش آن درآمدي حاصل شود و اين نقطه همان‌جايي است که علم به ثروت تبديل شده است. با تبديل علم به محصول باارزش ريالي، ناخواسته انواع فرصت‌هاي شغلي به‌ صورت چند شاخه در کنار اين محصول رشد خواهند کرد. براي نمونه دستگاه MRI را در نظر بگيريد که مهندسان بسياري مي‌توانند در امور توليد قطعات و نرم‌افزار آن مشارکت داشته باشند و نهايتاً پس از فروش، شاهد توليد ارزش‌افزوده در محل راديولوژي براي پزشک و کارشناسان راديولوژي خواهيم بود. پس رسالت و هدف هر دانشگاهي توليد ثروت است نه فقط توليد علم. اما دانشگاه براي توليد ثروت نيازمند توليد علم به‌ عنوان يک محصول رده اولي است تا به ‌عنوان يک دانشگاه کارآفرين معرفي شود. ناگفته نماند گاهي علم را به ‌عنوان يک ماده اوليه خريداري مي‌کنند تا در وقت يا هزينه‌ها صرفه‌جويي شود.

دانشگاه‌هاي کارآفرين، دانشگاه‌هاي «نسل سوم» هستند که پس از دانشگاه‌هاي نسل اول و دوم (دانشگاه‌هاي آموزش محور و دانشگاه‌هاي پژوهش محور) ايجاد مي‌شوند يعني يک دانشگاه بايد بتواند استادان و دانشجويان خود را به نحوي مديريت کند که هم بياموزند، هم پژوهش کنند و نهايتاً محصول اين علم و پژوهش را به ثروت تبديل کنند.

زماني که موضوع کارآفريني در مسائل پزشکي مطرح مي‌شود به ‌طور ناخواسته پاي دانشگاه‌هاي علوم پزشکي به ميان مي‌آيد، چرا که اطلاعات اصلي درباره بيماري‌ها به طور معمول نزد اين نوع دانشگاه‌هاست و گاهي تنها اين دانشگاه‌ها مي‌توانند مجوزهاي لازم براي اين‌ گونه پژوهش‌ها را بدهند؛ لذا کارآفريني در حوزه کرونا ناخودآگاه پيوند محکمي با دانشگاه‌هاي علوم پزشکي و مهندسان پزشکي دارد.

در حالي ‌که دنيا درگير بحراني به نام اپيدمي کرونا است، هم ‌زمان شاهد رشد صنايع مرتبط با کرونا بوده‌ايم؛ صنايعي که به علت توليد محصولات مورد نياز جهت کنترل کرونا از ارزش بسيار زيادي برخوردار شده‌اند که من لقب «صنعت کرونا» را براي اين وضعيت انتخاب کردم؛ يعني صنعتي که به واسطه ظهور اين ويروس، رشدي غير منتظره پيدا کرد و اين رشد به معني کارآفريني در اين حوزه نيز بوده است. از آنجا که دانشگاه‌ها در اين قضيه مجبور شدند بيشتر وارد گود همکاري با شرکت‌هاي فعال در حوزه کرونا شوند، کم‌کم بحث دانشگاه‌هاي کارآفرين به ميان آمد و حتي برخي دانشگاه‌ها موفق به کسب منابع مالي بسيار زيادي از اين حوزه شدند. آن‌ها با حمايت از پروژه‌ها و پژوهش‌هاي اين حوزه توانستند خود را در قامت يک دانشگاه کارآفرين بيشتر حس کنند و با چشيدن لذت اين حس پس از کرونا نيز اين رويه را در ساير حوزه‎‌ها ادامه خواهند داد. بنابراين کرونا مي‌تواند شروع و توفيقي اجباري براي حرکت مستمر و مداوم براي مهندسان پزشک و دانشگاه‌هايي باشد که طعم شيرين کار، کارآفريني و توليد داخلي را چشيد‌ه‌ا‌ند.

ساخت واکسن از نظر مالکيت فکري، اثري بسيار خاص و ويژه در خصوص تبيين و تعيين جايگاه جديد کشور در حوزه توليد تجهيزات پزشکي در داخل و جهان خواهد داشت. شهرت و اعتبار به ‌عنوان يکي از انواع «مالکيت فکري» است. به ‌طور مثال برخي شرکت‌ها در حوزه ساخت تجهيزات تصويربرداري فعال هستند و در اين حوزه به شهرت خاصي رسيده‌اند پس در صورت توليد محصولات جديد تصويربرداري يا حتي تجهيزات پزشکي ديگر، نياز کمتري براي جلب اعتماد و توجه مشتريان خود دارند. حال در خصوص واکسن کرونا نيز اين قضيه صدق مي‌کند؛ يعني با توليد واکسن استراتژيک و مهم کرونا در کشور، جهانيان ايران را به‌ عنوان يک کشور مقتدر در حوزه تجهيزات پزشکي قبول خواهند کرد زيرا وارد باشگاه انحصاري توليدکنندگان يک واکسن مشهور و خاص شده‌ايم. با ورود به اين باشگاه، حسن شهرت کشور ما در توليد تجهيزات پزشکي و دارويي باعث جلب مشتريان خارجي خواهد شد که خود به معناي کارآفريني پرسود و مستمر است. گذشته از اين‌ کشور ما به‌ عنوان کشوري که «يا راهي مي‌يابد يا راهي نو مي‌سازد» تا مشکلات پزشکي خود را حل کند، شناخته مي‌شود. در نتيجه خواهيم ديد کشورهاي پيشرفته خواهان تعامل با دانشمندان داخلي ما خواهند بود و خيلي آسان‌تر اطلاعات جديد فناوري‌هاي پزشکي خود را در اختيار ما قرار خواهند داد تا بتوانند از اين همکاري سود ببرند، چرا که متوجه شده‌اند در صورت انحصار در نهايت دانشمندان داخلي ما به آن علم دست مي‌يابند.

پس از جلب اعتماد خريداران در حوزه واکسن مي‌توانيم محصولات ديگري مانند ونتيلاتور، سي‌تي‌اسکن، دستگاه اکسيژن ساز، کيت‌هاي آزمايشگاهي و انواع مانيتورهاي علائم حياتي را به آساني‌ صادر کنيم و پر واضح است کشوري که چنين تجهيزات مهم و استراتژيکي را صادر مي‌کند مشکل کمتري براي عرضه و فروش وسايل حفاظت فردي مانند ماسک خواهد داشت.

بايد توجه کنيم يکي از شروط اصلي کارآفريني و توليد ملي در حوزه کرونا اين است که مردم و دولت تمام تلاش خود را جهت مهار اين ويروس انجام دهند. اين قضيه از چند نظر اهميت دارد؛ اول اينکه نياز داخلي کشور باعث کاهش صادرات خواهد شد و دوم اينکه در صورت مهار نشدن ويروس و افزايش بيماران، شاهد کاهش ساعات کاري و حتي بيماري نيروهاي کاري خواهيم بود. سوم اينکه ميزان موفقيت کشور در کنترل بيماري کرونا خود شاخصي است که باعث مي‌شود کشورهاي بيشتري به محصولات ساخت کشور اعتماد کنند. در خصوص اين اعتماد، نمونه بسيار ملموس و بارز آن واکسن‌هاي توليدي برخي کشورهاي ديگر بود که آمار بالاي بيماران داخلي آن‌ کشورها اثر رواني خاصي بر صادرات آن‌ها گذاشت و حتي گاهي اعتماد بازار داخلي خود را نيز نتوانستند به‌طور کامل به دست بياورند.

نکته کليدي مهم درباره کرونا و کارآفريني آن، اهميت پايداري اين مقوله در گذشت زمان خواهد بود؛ يعني تا مدت‌ها مي‌توان از موقعيت‌هاي پول‌ساز اين قضيه به‌ صورت مستقيم و غير مستقيم بهره برد؛ چون به طور دقيق مشخص نيست اين ويروس نحس چه زماني حذف يا ناپديد خواهد شد و مراقبت‌هاي فردي و اجتماعي تا چه زماني بايد ادامه داشته باشد.

از طرفي بعد از مهار کامل اين ويروس با دست‌يابي به تکنولوژي‌هاي مربوط به اين بيماري و ورود به حوزه‌هاي علمي جديد مي‌توان از اين دانش و تجربه در جهت کنترل ساير بيماري‌ها استفاده کرد. به ‌طور مثال دستگاه‌هاي اکسيژن ساز که غالباً از خارج کشور تأمين مي‌شدند هميشه مورد نياز سيستم درماني و بيمارستان‌ها هستند و با تکميل پازل توليد دستگاه‌هاي اکسيژن ساز، کيفيت و ميزان توليد آن بالاتر رفته و مراکز بيشتري از اين تجهيز مهم برخوردار مي‌شوند. مهم‌ترين مسئله اين است که در کنار کاهش قيمت توليد اين تجهيز حياتي، آسيب‌پذيري سيستم درمان کشور تحت تاثير تحريم‌ها کاهش مي‌يابد و شاهد کاهش ميزان وابستگي به کشورهاي توليدکننده اين تجهيز خواهيم بود. همچنين با ورود مهندسان به عرصه ماسک‌هاي جديد، باکيفيت ‌99N تکنولوژي نانو، شاهد استفاده از اين علم در  توليد فيلترهاي پزشکي و صنعتي خواهيم بود؛ ورود به حوزه ساخت انواع فيلتر هودهاي آزمايشگاهي، مثالي از اين دست است.

ارتباط کليدي و بسيار مهمي بين وزن و جايگاه سياسي کشورها و موفقيت آن‌ها در کنترل کرونا وجود دارد. اين جايگاه به لحاظ ملي و بين‌المللي داراي ارزش بالايي است. کشورهايي که توانسته‌اند کرونا را مهار يا کنترل کنند علاوه بر افزايش شأن خود در بين ملت خود، شاهد افزايش استقلال ملي نيز بوده‌اند، چون دست گدايي جلوي کشوري دراز نکرده‌اند. البته  نياز هم نيست که همه محصولات را توليد کرد؛ با توليد برخي محصولات مي‌توان ساير محصولات را ساده‌تر خريداري کرد زيرا اگر کشوري نتواند کل تجهيزات يک اپيدمي را توليد کند به شدت تحت فشار قرار خواهد گرفت و ممکن است امتيازات سياسي نيز در اين رابطه بدهد؛ براي مثال در مورد کرونا قرار بود از آن به ‌عنوان اهرم فشار برجام پزشکي استفاده شود ولي تبديل به توليد ثروت و عزت براي ملت شد.

4/5 (1 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور