وزارت آموزش و پرورش بر اساس سند تحول بنيادين، با اجراي طرح هدايت تحصيلي، در تلاش است تا دانش آموزاني که در بدو ورود به دوره دوم متوسطه هستند را راهنمائي و ياريرساني کند تا اين دسته از دانش آموزان در فرآيند انتخاب رشته بهترين عملکرد را داشته باشند و در جايگاهي که مناسب آنان است، قرار گيرند.
همانطور که ميدانيد در فرآيند انتخاب رشته، سه شاخه پيش روي دانش آموزان پايه نهم است؛ شاخه کار و دانش، شاخه فني و حرفهاي و شاخه نظري. هر شاخه شامل چندين رشته تحصيلي است به گونهاي که شاخه کار و دانش 153 رشته تحصيلي، شاخه فني و حرفهاي 41 رشته و شاخه نظري 4 رشته تحصيلي را شامل ميشود؛ در نتيجه براي دانش آموزاني که قصد ورود به پايه دهم را دارند، گزينههاي زيادي وجود دارد اما با بررسي آمار منتشر شده توسط وزارت آموزش و پرورش، ميتوان به عدم توازن در ورود دانش آموزان به رشتههاي مختلف تحصيلي پي برد به طوري که اکثر دانش آموزان، از ميان 198 گزينهاي که پيش رو دارند تنها به يکي از آنها يعني رشته علوم تجربي رغبت نشان ميدهند و اين رشته را براي ادامه مسير انتخاب ميکنند. دليل اين گرايش نيز حاکي از علاقه شديد دانش آموزان براي ورود به رشته پزشکي در دانشگاههاست.
پس از نگاهي کوتاه به نحوه توزيع دانش آموزان در رشته هاي مختلف تحصيلي در مقطع متوسطه، بهتر است نگاهي به آمار داوطلبان کنکور سراسري به تفکيک گروههاي آزمايشي بيندازيم تا بيشتر به معضل عدم توازن در ورود به رشتههاي تحصيلي پي ببريم. طبق آمار تهيه شده توسط سازمان سنجش آموزش کشور، تعداد داوطلبان کنکور سراسري سال 1398 به تفکيک گروه آزمايشي به شرح زير است:
حاکم شدن باوري نادرست در اذهان بيشتر دانش آموزان و داوطلبان کنکور سراسري منجر به بيتوجهي آنان به معيارهاي مهمي همچون استعداد و علاقه (کنجکاوي علمي) در فرآيند انتخاب رشته شده است به گونه اي که يک دانش آموز پايه نهم يا يک داوطلب آزمون ورودي دانشگاه به جاي انتخاب رشته بر اساس نيازهاي کشور، علايق و توانايي هاي فردي، معيارهاي غيرعلمي همچون ميزان درآمد، آينده شغلي و به طور کلي ماديات را ملاک اصلي انتخاب رشته خود قرار ميدهد که اين رويکرد به هيچ وجه علمي نيست و حتي زيبنده يک جامعه اسلامي نيز نيست.
همانطور که ميدانيد جامعه پويا به مشاغل متفاوتي نياز دارد. پزشکان تنها بخش کوچکي از نيازهاي جامعه را رفع ميکنند. در اينجا لازم است از اين دست افراد که از نظر جمعيتي نيز در اکثريتاند و رشته پزشکي را قبله آمال خود قرار دادهاند سوال شود، پس ديگر مشاغل جامعه را چه کساني بايد عهدهدار شوند؟
اين نگرش ماديگرايانه در فرآيند انتخاب رشته، برخي از دلسوزان آينده کشور را نيز نگران کرده و از اين رو شاهد واکنش برخي از مسئولان ذيربط در اين زمينه هستيم. از جمله اين واکنشها ميتوان به صحبتهاي دکتر ابراهيم خدايي رئيس سازمان سنجش در تاريخ 18 مرداد 98 اشاره کرد که با توجه به گرايش اکثر دانش آموزان و داوطلبان کنکور به رشته علوم تجربي و به ويژه رشته پزشکي و بيتوجهي آنها به ساير شاخههاي علمي، تصريح کردند: «رشتههاي علوم پايه به دليل کاهش استقبال از سوي داوطلبان، دچار صدمه شدهاند». رئيس سازمان سنجش آموزش کشور، در بخشي ديگر از صحبتهاي خود ضمن اشاره به تضعيف رشتههاي علوم انساني و رشتههاي فني و مهندسي به دليل گرايش داوطلبان به رشته علوم تجربي، خاطر نشان کردند که به دليل خالي ماندن ظرفيت رشتههاي علوم پايه، با يک فاجعه در کشور مواجه هستيم!
گرايش شديد به رشته پزشکي و به اصطلاح «پزشک محوري» تنها محدود به دانش آموزان و داوطلبان کنکور سراسري نشده و اين پديده ناخوشايند را ميتوان در بين برخي از دانشجويان و اساتيد رشته مهندسي پزشکي نيز مشاهده کرد.
اگر در فضاي اينترنت به پايگاه دادههاي آنلاين متعلق به وزارت علوم و وزارت بهداشت مراجعه کنيد و با ديدي نقادانه و موشکافانه به پاياننامهها و مقالات منتشر شده در حوزه مهندسي پزشکي بنگريد، حتما نبود توازن در پرداختن به مشکلات و نيازهاي موجود در رشته پزشکي از يک سو و رشتههاي ديگر علوم پزشکي مانند پيراپزشکي، پرستاري، مامائي، توانبخشي و دندانپزشکي از سويي ديگر، توجهتان را جلب خواهد کرد.
تا به حال به اين موضوع انديشيدهايد که اصولا چرا رشتهاي به نام «مهندسي پزشکي» طرحريزي شده اما رشتهاي به نام «مهندسي دامپزشکي» ايجاد نشده است!
اگر با نگاهي عدالتمحور به رايجترين تعريف از مهندسي پزشکي که به «کاربرد علوم فني مهندسي در ياريرساني به پزشکان» اشاره دارد، بنگريم، بيمهري که به دامپزشکان، پيراپزشکان، پرستاران و … روا ميشود نمايان ميشود.
در راستاي تحقق توسعه متوازن و حل معضل بيتوجهي برخي از دانشجويان و اساتيد مهندسي پزشکي به رشتههاي دامپزشکي، پيراپزشکي، پرستاري، مامائي، توانبخشي و دندانپزشکي ابتدا بايد در تعريف رشته مهندسي پزشکي بازنگري شود و سپس از مدرسان و پژوهشگران حوزه مهندسي پزشکي درخواست کرد تا از ارزشدهي بيش از حد به يک حوزه و بياهميت قلمداد کردن ديگر حوزهها پرهيز کنند و در جهت رفع نيازهاي فني و ياريرساني به فعالين ديگر شاخههاي حوزه پزشکي نيز همت گمارند.
دیدگاه ها