آخرین خبر

نقش ژنتيک در ابتلا به بيماری ها

امروزه تئوري‌هاي بسياري در مورد علل بروز بيماري‌هاي ژنتيکي وجود دارند اما پزشکان معتقدند که دو فاکتور ژنتيک و محيط زيست همزمان با هم نقش مهمي در بروز و پيشرفت اين بيماري‌ها ايفا مي‌کنند هرچند چگونگي اين اثرگذاري هنوز به طور دقيق مشخص نيست. در حال حاضر ميليون‌ها نفر در سراسر جهان به بيماري‌هاي ژنتيکي مبتلا هستند و وراثت و سابقه خانوادگي مهمترين فاکتور براي پيش‌بيني خطر ابتلا به بيماري‌هاي ژنتيکي است. همچنين تاکنون تحقيقات متعددي براي شناسايي و درمان اين بيماري‌ها انجام شده است. يک اختلال ژنتيکي از طريق ايجاد ناهنجاري‌هايي در فاکتورها و عناصر تعيين کننده صفات و ويژگي‌هاي ژنتيکي فرد شامل مولکول‌هاي دي‌ان‌اي يا ژنوم (توالي ژن‌ها) ظاهر مي‌شود و اين ناهنجاري‌ها به چهار گروه جهش تک‌ژني، چندژني، تغييرات کروموزومي و ميتوکندريال تقسيم‌بندي مي‌شوند. همچنين محققان دريافته‌اند که برخي نژادها مستعد ابتلا به اختلال‌هاي ژنتيکي خاص هستند به گونه‌اي که ابتلاي آن‌ها به اين بيماري‌ها از پيش تعيين شده است. به طور مثال ساکنان مناطق مديترانه‌اي اروپا بيشتر مستعد ابتلا به نوعي کم‌خوني ژنتيکي هستند و برخي اختلال‌هاي ژنتيکي همچون کم‌خوني داسي شکل، حاصل واکنش بدن براي مقابله با محرک‌هاي محيط زيست است. در واقع در بيماران مبتلا به کم‌خوني داسي شکل، نوعي جهش ژنتيکي که موجب مي‌شود گلبول‌هاي قرمز خون تغيير شکل دهند در به حداقل رسيدن خطر آلوده شدن فرد به انگل مالاريا کمک‌کننده است.

بيماري‌هاي عفوني از نظر عوارض و مرگ و مير يک مشکل عمده بهداشتي در سراسر جهان هستند. نقش ژنتيک در بيماري‌هاي عفوني بسيار مهم و تعيين کننده است. با شناخت عوامل ژنتيکي مي‌توان بسياري از بيماري‌ها را درمان يا کنترل کرد. ترکيبي پيچيده از عوامل ژنتيکي و باکتري‌هاي بيماري زا، نقش مهمي در تعيين حساسيت به ميکروب‌هاي خاص و سير عفونت دارند. در حال حاضر مطالعات بي شماري با استفاده از انواع رويکردهاي خانوادگي و مبتني بر جمعيت، ژن‌هاي مرتبط را آزمايش و شناسايي کرده‌اند. اين آزمايشات نشان مي‌دهند اهميت عوامل ژنتيکي، باليني و سبک زندگي، نقش حياتي در ميزان سطوح پروتئين موجود در خون دارد که در پي آن نيز مي‌توان چنين نتيجه گرفت که اين عوامل سهم عمده‌اي در کاربرد بيومارکرها (نشانگرهاي زيستي) براي تشخيص بيماري‌هاي سرطاني و عفوني ايفا مي‌کنند.

محققان با بررسي 92 بيومارکر عفونت در 1000 شخص سالم، متوجه نقش غير قابل انکار عوامل ژنتيکي، باليني و سبک زندگي در بين افراد شده‌اند. جالب است بدانيد عوامل ارثي نقش قابل توجه 75 درصدي را براي پروتئين‌ها ايفا مي‌کنند که در اين ميان نيز ثابت شده است 16 ژن تأثير عميقي را بر سطوح پروتئين مي‌گذارند. در واقع ژنتيک و سبک زندگي با يکديگر سهمي بيش از 50 درصدي در تنوع سطوح پروتئين‌ها در بدن افراد سالم ايفا مي‌کنند. در حال حاضر بسياري از داروهاي مورد استفاده در درمان بيماري‌هاي عفوني مانند داروهايي که براي مقابله با گونه‌هاي مقاوم به درمان عامل مالاريا به کار مي‌روند، از طريق شناخت الگوي خاص ژنتيکي و تعيين ژن‌هاي بيماري زا تهيه شده‌اند و مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

در ادامه اين تحقيق به بررسي شايع‌ترين و کشنده‌ترين انواع بيماري‌هاي ژنتيکي پرداخته مي‌شود و تأثير وراثت در ايجاد بيماري تشريح خواهد شد.

سندرم داون

سندرم داون  (Down Syndrome) يک ناهنجاري کروموزومي شايع است که از تکثير اضافي ژن‌هاي موجود در کروموزوم 21 ناشي مي‌شود. از هر 800 تا 1000 نوزاد، يک نوزاد به اين سندرم مبتلا مي‌شود که مي‌توان در آزمايش‌هاي پيش از زايمان آن را تشخيص داد. همچنين برخي از مشخصه‌هاي ظاهري اين بيماري همچون تغيير در شکل صورت، کاهش انعطاف عضلات و نارسايي سيستم گوارشي و قلب بلافاصله پس از تولد ظاهر مي‌شوند. احتمال ابتلا به اين سندرم در تمام نوزادان وجود دارد اما در نوزاداني که مادرانشان در سن بالا آن‌ها را باردار شده‌اند اين احتمال بيشتر است.

سندرم ايکس شکننده

سندرم ايکس شکننده (Fragile X Syndrome) با شايع‌ترين نوع عقب‌افتادگي ذهني و اختلال ارثي تأخير در رشد مرتبط است. اين اختلال رشدي و مشکلات ذهني مي‌تواند از نوع خفيف تا شديد متفاوت باشد و گاهي اوقات نيز با اوتيسم همراه است. آمار نشان مي‌دهد که از هر 1500 مرد و 2500 زن يک نفر به اين سندرم مبتلا مي‌شود. به طور معمول مردان يک کروموزوم X و زنان دو عدد از اين کروموزوم دارند اما در مبتلايان به سندرم ايکس شکننده، بخشي از کروموزوم X از هم جدا مي‌شود. اين شکنندگي روي کروموزوم X اگر در نقاط ديگر همين کوروموزوم تکرار شود، بيماري وخيم‌تر مي‌شود.

اختلال ارثي لختگي خون

فرآيند لخته شدن خون يکي از پديده‌هاي زيست شيميايي پيچيده در بدن است و انواع مختلفي از اختلال ارثي لختگي خون وجود دارد. اين مشکل مي‌تواند به خونريزي‌هاي بسيار و تشکيل لخته‌هاي خوني غيرعادي در تمام نقاط بدن و عمدتاً در رگ‌ها بينجامد و مشکلات و ناراحتي‌هاي جدي براي فرد مبتلا به وجود آورد.

ديستروفي ماهيچهاي

بسياري از موارد ديستروفي ماهيچه‌اي که با ضعيف شدن ماهيچه‌ها شناخته مي‌شود جزء اختلالات وراثتي به حساب مي‌آيند. اين اختلال به دو نوع ديستروفي ماهيچه‌اي «دوشن» و «بکر» تقسيم مي‌شود. در نوع اول اين بيماري، علائم آن پيش از سن شش سالگي ظاهر مي‌شود که شامل خستگي، ضعف ماهيچه و عقب‌افتادگي ذهني است. همچنين مي‌تواند با علائم ديگري همچون مشکلات قلبي، تنفسي و بدشکلي سينه و پشت ظاهر شود. به گفته پزشکان، پسران بيشتر اين بيماري را به ارث مي‌برند. نوع دوم ديستروفي ماهيچه‌اي نيز علائمي مشابه با نوع اول دارد با اين تفاوت که با سرعت و شدت کمتري ظاهر مي‌شود.

تالاسمي

بيماري‌هاي تالاسمي گروهي از اختلال‌هاي ارثي خوني را شامل مي‌شوند که به موجب آن گلبول‌هاي قرمز به درستي هموگلوبين توليد نمي‌کنند. در اثر ابتلا به اين بيماري کم‌خوني ظاهر مي‌شود که شايع‌ترين علائم آن شامل خستگي، شکستگي استخوان، درد استخواني، تنگي نفس و بزرگ شدن طحال است. همچنين بروز عفونت‌ در مبتلايان به اين بيماري شايع است.

فيبروزسيستيک

فيبروزسيستيک شايع‌ترين و مرگبارترين بيماري ژنتيکي است که تنها در آمريکا نزديک به 30 هزار نفر به آن مبتلا هستند. اين بيماري باعث مي‌شود بدن مخاط‌هاي غليظ و چسبنده‌اي توليد کند که سبب مسدود شدن ريه‌ها شده و فرد را دچار عفونت مي‌کند و بر عملکرد پانکراس نيز تأثير مي‌گذارد. تنفس در اين بيماران به سختي انجام شده و با متوقف شدن فعاليت آنزيم‌هاي گوارشي از جذب مواد مغذي جلوگيري مي‌شود.

بيماري تاي ساکس

اين بيماري موجب مي‌شود تا افراد مبتلا به آن در هر سني جان خود را از دست بدهند، هرچند معمولاً سن بروز اين بيماري پنج سالگي و دليل آن نيز فقدان آنزيم «هگزوزآمينيداز» است. بيماري تاي ساکس موجب تخريب سيستم عصبي و مغز مي‌شود که غير از کنترل کردن علائم بيماري، راه ‌حل درماني براي آن وجود ندارد.

الکليسم

اعتياد به الکل که يک بيماري در نظر گرفته مي‌شود از طريق ترکيب‌هاي ژنتيکي به نسل بعد منتقل مي‌شود. در صورتي که يکي از والدين يا هر دوي آن‌ها به مصرف الکل اعتياد داشته باشند، احتمال آنکه فرزندان آن‌ها به مصرف الکل اعتياد پيدا کنند نيز افزايش مي‌يابد که در بسياري از موارد مي‌تواند سرطان‌زا و کشنده باشد.

سرطان سينه و روده

احتمال داده مي‌شود از هر 9 زن، يک نفر به سرطان سينه مبتلا شود. وجود نسخه‌هاي ژني BRCA1 و BRCA2 که از والدين به ارث مي‌رسد، زنان را در معرض ابتلا به سرطان سينه و تخمدان قرار مي‌دهد. با اين حال تمام موارد ابتلا به سرطان‌هاي سينه از دلايل ژنتيکي ناشي نمي‌شوند. همچنين نقش سابقه خانوادگي در ابتلا به سرطان روده به اين معني است که مي‌تواند آن را به عنوان يک بيماري ارثي در نظر گرفت.

کمخوني داسي شکل

وجود حالت تک ژني براي سلول داسي شکل به خودي خود عامل بيماري نيست و اين ژن فرد را در برابر ابتلا به بيماري مالاريا محافظت مي‌کند اما دريافت اين ژن از هر دوي والدين موجب مي‌شود گلبول‌هاي قرمز حالت غيرعادي پيدا کرده و داسي شکل شوند. اين سلول‌هاي داسي شکل به مويرگ‌هاي کوچک مي‌چسبند و به تخريب مفاصل و اعضاي بدن منجر مي‌شوند.

چاقي

چاقي بيماري پيچيده‌اي است که بر اثر محرک‌هاي زيست محيطي و ژنتيکي ناشي مي‌شود. فرزندان والدين چاق، بيشتر در معرض خطر ابتلا به چاقي هستند.

بيماري قلبي

بسياري از انواع بيماري‌هاي قلبي از طريق فاکتورهاي ژني به نسل بعد منتقل مي‌شوند. به طور خاص سندرم «بروگادا» به عنوان بيماري ژنتيکي قابل درمان است. در صورتي که يکي از اعضاي خانواده به اين بيماري که با ضربان نامرتب قلب همراه است مبتلا شود، احتمال ابتلاي افراد ديگر به اين بيماري نيز افزايش پيدا مي‌کند.

هموفيلي

اين اختلال شامل خونريزي ناشي از فقدان فاکتورهاي ژنتيکي لخته کننده خون است که از پدر يا مادر يا هر دوي آن‌ها به ارث مي‌رسد. جايگزين کردن اين فاکتور، راه کنترل اختلال‌هاي متعدد خونريزي است. همچنين از آزمايش‌هاي خاصي براي تعيين و شناسايي فاکتور لخته شدن خون که در بدن فرد مبتلا وجود ندارد، استفاده مي‌شود.

بيماري هانتينگتون

اين بيماري ژنتيکي به آرامي و با تاثيرگذاري بر عملکرد شناختي و وضعيت نورولوژي فرد مبتلا، منجر به مرگ وي مي‌شود.

هموکروماتوز

بيماري هموکروماتوز بر توانايي بدن در تنظيم جذب آهن تأثير مي‌گذارد و عدم درمان آن مي‌تواند آسيب‌هاي جدي به اعضاي بدن وارد کند. خارج ساختن خون سرشار از آهن از بدن، سريع‌ترين و امن‌ترين شيوه براي درمان اين بيماري است.

کوررنگي

بررسي‌ها نشان مي‌دهد حدود 10 ميليون مرد آمريکايي نمي‌توانند رنگ قرمز را از سبز تشخيص دهند، هرچند اين اختلال در زنان آمريکايي کمتر از 600 هزار نفر است. دليل ابتلاي فرد به اين عارضه اين است که ژن‌هاي دريافت کننده نور قرمز و سبز در کروموزوم X کنار يکديگر قرار مي‌گيرند. مردان، تنها يک کروموزوم X دارند که از مادر خود به ارث مي‌برند. در حالي که زنان دو کروموزوم X دارند و يک ژن طبيعي روي کروموزوم X ديگر، عملکرد ژن معيوب را متوازن مي‌سازد و به همين دليل مردان بيشتر در معرض ابتلا به اين اختلال هستند.

خشونت در رفتار

محققان معتقدند ژني که افراد را در معرض انجام رفتارهاي خشن قرار مي‌دهد، شناسايي کرده‌اند. به گفته محققان، احتمال ارث بردن رفتارهاي تهاجمي در پسران، بيش از رفتارهاي ديگر است. هرچند در زناني که دست به سرقت مي‌زنند، نقش ژن‌ها بيشتر است.

آکنه

بررسي‌ها نشان مي‌دهد پسراني که در سن مدرسه به بيماري پوستي آکنه مبتلا مي‌شوند در سوابق پزشکي خانوادگي‌شان نيز اين بيماري وجود دارد.

عدم تحمل لاکتوز

ابتدا تصور مي‌شد بي‌ميلي مردم چين به خوردن شير عاملي فرهنگي است اما محققان در دهه 1960 ميلادي عدم تحمل لاکتوز را در ميان ساکنان آسيا، آفريقا و اروپاي جنوبي شناسايي کردند که عاملي ژنتيکي است و ريشه در نژاد آن‌ها دارد.

طاسي

طاسي معمولاً در مردان شايع است. هر چند ژن‌ها در بروز اين بيماري نقش دارند، مادران تنها علت بروز آن در فرزند به حساب نمي‌آيند. طاسي معمولاً بر اثر وجود ناهنجاري در چندين ژن منتقل شده از پدر و مادر يا هر دوي آن‌ها اتفاق مي‌افتد.

نوروفيبروماتوز

نوروفيبروماتوز گروهي از اختلال‌هاي ژنتيکي هستند که از طريق رشد تومورها در سراسر سيستم عصبي بدن شناخته مي‌شوند و سه نوع اصلي آن نوروفيبروماتوز 1، نوروفيبروماتوز 2 و اسکوآنوماتوز هستند که نوع اول آن شايع‌تر است. در هر سه نوع از اين بيماري، ژن معيوب از توليد پروتئين‌هاي ضروري جلوگيري مي‌کند که منجر به تقسيم سلولي غيرکنترل شده مي‌شود. همچنين از آنجا که اين تومورها مي‌توانند در هر نقطه از سيستم عصبي ظاهر شوند، تاثيرات بيماري نوروفيبروماتوز به طور قابل توجهي بين بيماران متفاوت خواهد بود. اين بيماري معمولاً کشنده نيست اما مي‌تواند مشکلات جدي همچون کم شنوايي، سرطان، تغيير شکل استخوان يا مشکلات شناختي براي فرد به وجود آورد.

سندرم آنجلمن

اين سندرم اختلالي است که با ويژگي‌هايي همچون بروز مشکل در سيستم عصبي يا تأخير در تکامل شناخته مي‌شود و علائم اين بيماري معمولاً در اولين ماه‌هاي تولد ظاهر مي‌شوند. افراد مبتلا به اين بيماري معمولاً براي خوردن غذا دچار مشکل مي‌شوند. حدود سن دو سالگي فرد دچار تشنج شده و قادر به صحبت کردن نيست. با بزرگ ‌تر شدنِ کودک مبتلا به سندرم آنجلمن، مشکلاتي در مهارت‌هاي حرکتي، بيش فعالي، اختلال خواب و کوچک شدن سر مشاهده مي‌شود. اين بيماري ارثي کشنده نيست اما درماني هم براي آن کشف نشده است. همچنين افراد مبتلا به اين سندرم، بي‌اختيار مي‌خندند و هميشه لبخند مي‌زنند که دليل آن مشخص نيست.

بيماري پليکيستيک کليه

اين بيماري اختلالي ژنتيکي است که موجب مي‌شود چندين کيست غيرسرطاني در کليه‌هاي بيمار تشکيل شوند. در حالي که اين تومورها خوش خيم هستند، مي‌توانند مشکلاتي همچون سنگ کليه، نارسايي کليوي و فشار خون بالا را در فرد ايجاد کنند. اغلب مبتلايان به اين بيماري از آن آگاهي ندارند و زماني به پزشک مراجعه مي‌کنند که وزن کليه‌هايشان به 14-9 کيلوگرم رسيده باشد.

نقش ژنتيک در بيماري سل پوستي (لوپوس)

لوپوس به بيماري خودايمني گفته مي‌شود که بر روي بسياري از قسمت‌هاي بدن تأثير مي‌گذارد. طبق آمار جهاني از هر ده هزار نفر تقريباً سه نفر به اين بيماري  مبتلا مي‌شوند. زماني که يک باکتري يا ويروس وارد بدن انسان مي‌شود، سيستم ايمني براي مبارزه با آن فعال مي‌شود و به مقابله با ويروس مي‌پردازد و زماني که اين عامل خارجي شکست خورد ارگانيسم ايمني بدن مبارزه را متوقف مي‌کند. طي نتايج تحقيقات پزشکي، جهش يک ژن خاص، به نام TNFAIP3 مي‌تواند سيستم ايمني را حتي پس از مبارزه عليه باکتري يا ويروس، به شدت فعال نگه دارد. زماني که اين ژن به درستي عمل نکند سيستم ايمني هرگز خاموش نمي‌شود.

اين نتايج مي‌تواند روش‌هاي جديدي را در مقابله با بيماري‌هاي خود ايمني به خصوص بيماري لوپوس ارائه کند. بيماري لوپوس در اثر حمله سيستم ايمني به اندام‌ها و بافت‌هاي سالم خود ارگانيسم است و علائم تشخيص آن، التهاب پوست همراه با درد مفصلي است تاحدي که منجر به ازکارافتادگي اندام مي‌شود. در افراد سالم، نسخه طبيعي ژن TNFAIP3، پروتئيني را با عنوان A20  توليد مي‌کند که از کار افتادن سيستم ايمني را پس از پايان مأموريت تنظيم مي‌کند. در بيماران مبتلا به لوپوس، حامل اين گونه ژن جهش يافته TNFAIP3، سيستم ايمني در بازگشت به حالت فعاليت طبيعي دچار مشکل مي‌شود.

مي‌توان گفت ژنتيک و شناخت ساختار ژنتيکي عوامل بيماري زا و ناقلين آن‌ها، در پيشگيري و ابتلا به برخي از بيماري‌هاي عفوني يا حتي درمان و کنترل اين بيماري‌ها نقش مهمي دارد. به صورتي که بسياري از بيماري‌هاي عفوني و سرطان به دليل جهش ژن‌ها ايجاد مي‌شوند، به همين دليل در حال حاضر تلاش‌هاي زيادي براي بررسي ژنتيک و مداخلات ژنتيکي در راستاي تشخيص، پيشگيري، درمان و کنترل بيماري‌هاي عفوني انجام مي‌شود.

 نقش ژنتيک در بيماري آلزايمر

بيماري آلزايمر شايع‌ترين بيماري زوال مغزي -عصبي بين افراد مسن است به طوري که تا سال 2107 پنج ميليون مورد از اين بيماري در ايالات متحده کشف شده و انتظار مي‌رود اين ميزان تا سال 2050 سه برابر شود. مجموعه‌اي از عوامل اپي ژنتيکي، ژنتيکي و فاکتورهاي محيطي باعث بروز آلزايمر مي‌شوند. رابطه ژنتيک در اين بيماري قابل توجه است. مطالعه مروري نظام مند از طريق جست و جوي کليد واژه‌هاي آلزايمر، ژنتيک و مروري نظام مند در پايگاه‌هاي معتبر خارجي PubMed، Scopus، Google Scholar  در سال 2014 تا 2019 صورت گرفت. در جستجوي اوليه تعداد 400 مقاله به دست آمد که با غربالگري از نوع مطالعه ريويو و کلينيکال تريال به 100 مقاله رسيد که 30 عدد مناسب مطالعه بوده است؛ از بين اين مقالات 70 درصد به بررسي رابطه ژنتيک وآلزايمر و 30 درصد به بررسي اپيدميولوژي و فيزيوپاتولوژي پرداخته بودند. جنبه‌هاي مختلف آلزايمر مورد بررسي قرار گرفت و افزايش سن، واضح ‌ترين عامل در بروز آلزايمر است ولي پايه ژنتيکي اين بيماري هنوز مشخص نيست. باتوجه به مشاهداتي که براساس وراثت‌هاي پدري ومادري به دست آمده، احتمال آلزايمر براي مردان نسب به زنان در شرايط سابقه فاميلي يکسان بيشتر است. همچنين احتمال بيماري براي افرادي که حداقل يکي از خويشاوندان درجه يک آن‌ها آلزايمر داشته، بيشتر است. علي رغم اشتراکي که در فنوتيپ بيماري آلزايمر وجود دارد ولي منشأ ژنتيکي آن متفاوت است. آلزايمر به دو نوع تک گير و خانوادگي تقسيم مي‌شود. در نوع خانوادگي موتاسيون در ژن‌هاي PSEN1, PSEN2, APP  گزارش شده است. موتاسيون اين سه ژن در حالت اسپوراديک به ندرت ديده مي‌شود. ارتباط نوع تک گير با موتاسيون آلل APOE.e4 بيشتر بوده است به طوري که احتمال آلزايمر را تا سه برابر افزايش مي‌دهد. همچنين اخيراً ارتباط آلزايمر با ژن‌هاي نادري مثل TERM2, SORL1, ABC7  نيز کشف شده است.

بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت وراثت تأثير وسيعي در آلزايمر دارد؛ هرچند مطالعات گسترده‌اي در اين زمينه صورت گرفته اما هنوز پايه ژنتيکي آلزايمر مشخص نيست. داشتن سابقه کامل فاميلي دقت و سودمندي تخمين ريسک فاکتورها را افزايش مي‌دهد. با توجه به رابطه معناداري که بين ژنتيک و آلزايمر وجود دارد اميد است در اين زمينه مطالعات بيشتري صورت گيرد و يافته‌هاي درماني سودمند به دست آيد.

نقش ژنتيک در ابتلا به کرونا

محققان موسسه ملي تحقيقات سلامت و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي تهران با بررسي شواهد موجود مي‌گويند ژنتيک مي‌تواند با علائم بيماري مانند تب و اسهال، از دست دادن حس چشايي، بويايي و ميزان ابتلا به بيماري کوويد-19 ارتباط داشته باشد و برخي از افراد به دليل ساختار ژنتيکي خاص نسبت به ابتلا به بيماري مقاوم هستند يا دچار علائم خفيف مي‌شوند.

در سراسر دنيا ميليون‌ها نفر به ويروس کرونا آلوده شده‌اند، اما بسياري ديگر بيمار نشده‌اند. افرادي که اين بيماري را تجربه مي‌کنند، مي‌توانند علائم متعددي از جمله از دست دادن حس بويايي يا چشايي، مشکلات گوارشي، تب، سرفه و مشکلات تنفسي را داشته باشند. اگر چه افراد سالخورده و افرادي با شرايط خاص از قبيل بيماران قلبي و ديابتي، احتمالاً عوارض شديدي را متحمل مي‌شوند اما صدها نفر از افراد جوان و سالم نيز علائم شديدي را تجربه کرده و بر اثر اين بيماري درگذشته‌اند. حال سؤال اينجاست که چرا برخي از افراد نسبت به کوويد-19 حساس هستند؟ آيا اين علائم و ميزان ابتلا با ژنتيک افراد در ارتباط است؟ محققان موسسه ملي تحقيقات سلامت و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي تهران مي‌گويند «عده‌اي از بيماران مبتلا به کوويد -19 داراي علائم شديدتري از بيماري هستند، بدون اينکه داراي بيماري زمينه‌اي باشند يا سالخورده باشند». چندين مطالعه در کشورهاي مختلف در اين زمينه انجام شده است؛ براي مثال در کشور انگليس، محققان مطالعه‌اي بر روي بيش از 2600 دوقلو انجام دادند تا دريابند آيا علائمي که توسط افراد مبتلا به کوويد -19 پيش‌بيني مي‌شود مربوط به ساختار ژنتيکي افراد است يا خير.

نتيجه مطالعه نشان داد که عوامل ژنتيکي، حدود 50 درصد تفاوت بين علائم افراد مبتلا به کوويد-19 را تعيين مي‌کند. به طور خاص، اين تيم، تأثير ژنتيکي قابل توجهي براي علائم تب، اسهال و از دست دادن حس چشايي و بويايي را در اين مطالعه نشان دادند. در مقابل آن، سرفه، درد قفسه سينه و درد شکم با ساختار ژنتيکي مرتبط نبودند. اين نتايج همچنين مي‌تواند به محققان سراسر جهان در توضيح اينکه چرا برخي از افراد علائم کوويد-19 را به صورت شديد يا خفيف نشان مي‌دهند، کمک کند. محققان ديگر از مدل‌هاي رايانه‌اي براي تحليل تغييرات ژنتيکي شناخته شده در سيستم ايمني بدن استفاده کردند. نتايج مدل ‌سازي نشان داد که تفاوت‌هايي در DNA افراد وجود دارد که مي‌تواند توانايي آن‌ها در پاسخ به عفونت کوويد-19را تحت تأثير قرار دهد. براساس اين مطالعه، تنوع در ژن‌ها، بخشي از توضيح تفاوت‌هاي زياد در شدت عفونت در بسياري از بيماران مبتلا به کوويد-19 است. درک چگونگي تغيير در انواع ژن‌ها بر دوره باليني کوويد-19 مي‌تواند به شناسايي افرادِ در معرض خطر بيماري، کمک کند. در يک مطالعه که در زمينه ارتباط بين علائم بيماري کوويد-19 و ژنتيک انجام شد متخصصين ژنتيک ايتاليايي، نمونه‌هاي DNA بيماران را از 11 بيمارستان جمع آوري کردند. نتيجه به دست آمده حاکي از آن است که تفاوت‌هاي ژنتيکي يک عامل کليدي براي ابتلا به ذات‌الريه شديد حاد است. با توجه به شواهد موجود، ژنتيک مي‌تواند با علائم بيماري مانند تب و اسهال، از دست دادن حس چشايي و بويايي و ميزان ابتلا به بيماري کوويد-19 ارتباط داشته باشد و برخي از افراد به دليل ساختار ژنتيکي خاص نسبت به ابتلا به بيماري مقاوم هستند يا دچار علائم خفيف مي‌شوند.

نقش ژن در اختلال دو قطبي

اختلال دو قطبي، (Bipolar Disorder) که به آن بيماري شيدايي ـ افسردگي نيزگفته مي‌شود، نوعي بيماري رواني است که با ايجاد تغييرات اساسي در خلق‌وخو، نيرو و فعاليت فرد، توانايي او را براي انجام بسياري از فعاليت‌ها تحت ‌تأثير قرارمي‌دهد. دراين بيماري، خلق‌وخوي فرد از حالت فوق‌العاده سرخوشي به وضعيت نااميدي و افسردگي شديد تغييرمي‌کند.

به‌درستي نمي‌توان علت و عوامل دقيق مؤثر در اختلال دوقطبي را معرفي کرد، اما پژوهش‌هاي دانشگاهي به عوامل متعددي که در اختلال دوقطبي نقش‌ دارند، اشاره ‌کرده‌اند. در اين ميان نقش انتقال دهنده‌هاي عصبي، هورمون‌ها، استعداد ارثي، عوامل زيست محيطي و نيز ژن مورد توجه قرارگرفته است. پژوهش‌هاي ژنتيکي اخير در دانشگاه‌هاي معتبر جهان نشان داده است که مي‌توان نقش ژن را نيز در بروز اختلال‌هاي دوقطبي جدي گرفت. يکي ‌از پژوهشگران آمريکايي اخيراً به اين‌ نکته تأکيد کرده است که نسخه‌هاي مختلفي در ژن‌هاي گوناگون  فعاليت مي‌کنند که خطر ژنتيکي ابتلا به بيماري دوقطبي را افزايش‌ مي‌دهند و ممکن ‌است مبتلايان به اختلال دوقطبي، چندين مورد از اين ژن‌ها را به ارث برده باشند. تحقيقاتي که اخيراً در دانشگاه بن آلمان و وايندياناي آمريکا و نيز در دانشگاه‌هاي ديگر اروپايي و آمريکايي انجام شده، نقش ژن را در بروز اختلال دوقطبي برجسته کرده است. البته بايد توجه داشت که يک ژن را نمي‌توان تنها عامل ايجاد بيماري دوقطبي دانست و بايد به نقش ژن‌هاي زيادي در اين بيماري توجه داشت، پژوهش‌هاي انجام ‌شده نشان ‌داده است که ژن ADCY2‌، روي کروموزوم 5 و ناحيه ژني MIR2113-POU3F2 روي کروموزوم 6 در بروز اختلال‌هاي دوقطبي مؤثر هستند. پژوهشگران اروپايي و آمريکايي با بررسي وضعيت ژنتيکي عده زيادي ‌از بيماران و مقايسه اطلاعات ژنتيکي آن‌ها با DNA افراد سالم، گزارش‌هاي جديدي منتشر کرده‌اند که بسيار جالب است. آن‌ها با بررسي وضعيت ژنتيکي 2266 بيمار مبتلا به جنون ادواري و 5028 بيمار به‌عنوان گروه شاهد، اطلاعات ژنتيکي آن‌ها را ارزيابي و تجزيه و تحليل کردند و با بررسي بيش از دو ميليون ناحيه DNA، به نواحي خطر نزديک شدند. اين پژوهشگران براي نشان ‌دادن نقش ژن در بروز اختلال دوقطبي، درمجموع اطلاعات ژنتيکي 9747  فرد بيمار را با اطلاعات 14278 فرد سالم مقايسه کرده و پنج ناحيه خطر را در DNA تشخيص‌ دادند که دو ناحيه، يکي شامل ژن ADCY2 روي کروموزوم 5 و ديگري MIR2113-POU3F2 روي کروموزوم 6 در اين بررسي مشخص ‌شدند. البته در گزارش دانشگاه بن آلمان نواحي خطر ANK3,TRANK1 و ODZ4 قبلاً شناسايي و معرفي شده بودند. پژوهش‌هاي مشابهي که در آمريکا، روي 8452 بيمار مبتلا به بيماري انجام ‌شده است، همان نتايج تحقيقات اوليه را نشان‌ مي‌دهد. ژن ADCY2‌، آنزيمي را کد مي‌کند که  Adenylyl Cyclase Type 2 نام دارد و معمولاً در مغز انسان فعاليت مي‌کند. اين آنزيم به خانواده 3 ـ Adenylyl Cyclase Class تعلق دارد. همان‌طور که اشاره شد ژن ADCY2 روي کروموزوم 5 قرارگرفته است. اين ژن با کد کردن آنزيم مذکور، در انتقال پيام‌ها به ياخته‌هاي عصبي نقش مهمي دارد. به‌ همين ‌ترتيب MIR2113-POU3F2، که روي کروموزوم شماره 6 است اثر جدي در بيماري دوقطبي ايفاء مي‌کند. با توجه به اين‌که بررسي‌هاي مختلف نشان ‌داده است که انتقال پيام‌هاي عصبي در بخشي ‌از مغز بيماران دوقطبي دچار اختلال شده است، کارکرد ژن ADCY2 در اختلال دوقطبي قابل توجيه است.

 البته همان‌طورکه اشاره شد پيدايش اختلال‌هاي دوقطبي به اثر عوامل متعدد ارتباط دارد. اين عوامل که مي‌توانند زمينه خطرساز اختلال دوقطبي باشند، شامل اضطراب و ساير اختلال‌هاي رواني و عاطفي، وجود زمينه خانوادگي مانند ابتلا پدر يا مادر يا خواهر و برادر بيمار، اعتياد به مواد مخدر و الکل، وجود اختلال‌هايي در سلامت عمومي مانند بيماري‌هاي مربوط به کارکرد غدد درون‌ريز و غيره هستند و درنهايت اثر جهش‌هاي ژني در اختلال دوقطبي به آن‌ها افزوده مي‌شود.

ژن درماني

ژن درماني تکنيکي آزمايشگاهي است که از ژن‌ها براي درمان يا جلوگيري از بيماري استفاده مي‌کند. در آينده اين تکنيک به پزشکان اجازه مي‌دهد تا به جاي استفاده از دارو يا جراحي، يک ناهنجاري را با درج ژن به سلول بيمار درمان کنند. محققان در حال بررسي روش‌هاي مختلف ژن درماني هستند که عبارتند از:

  جايگزيني يک ژن جهش يافته بيماري زا با يک نسخه سالم از آن ژن

  غير فعال سازي يا ناک داون کردن ژن جهش يافته‌اي که عملکرد درستي ندارد.

  ورود يک ژن جديد به بدن براي کمک به مبارزه با بيماري

هرچند ژن درماني براي تعدادي از بيماري‌ها (شامل ناهنجاري‌هاي وراثتي، برخي انواع سرطان و عفونت‌هاي ويروسي خاص) يک گزينه درماني اميدبخش محسوب مي‌شود، اين تکنيک همچنان پر ريسک و براي اطمينان از ايمن و مؤثر بودن هنوز تحت مطالعه است. ژن درماني در حال حاضر فقط براي بيماري‌هايي تست مي‌شود که درمان ديگري ندارند.

ژن درماني براي تعيين اينکه آيا مي‌تواند براي درمان بيماري‌ها استفاده شود يا خير تحت مطالعه است. تحقيقات فعلي در حال بررسي ايمني ژن درماني هستند؛ مطالعات بيشتر تست خواهد کرد که آيا ژن درماني يک گزينه درماني مؤثر محسوب مي‌شود يا خير. مطالعات بسياري نشان داده که اين روش مي‌تواند ريسک‌هاي بسيار جدي نظير مسموميت، التهاب و سرطان به همراه داشته باشد. از آنجا که اين تکنيک‌ها نسبتاً جديد هستند، برخي ريسک‌ها نيز غير قابل پيش بيني‌اند؛ اما محققان علوم پزشکي، مؤسسات و آژانس‌هاي قانون گذاري در تلاشند تا اطمينان حاصل کنند که  تحقيقات ژن درماني تا حد ممکن ايمن هستند.

تحقيقات فعلي ژن درماني بر درمان افرادي با هدف سلول‌هاي بدني مانند مغز استخوان و سلول‌هاي خوني متمرکز است. اين نوع ژن درماني نمي‌تواند به کودکان آن شخص منتقل شود. اما اگر ژن درماني سلول‌هاي تخمک و اسپرم (سلول‌هاي زاينده) را هدف قرار دهد اجازه مي‌دهد تا ژن‌هاي درج شده به نسل بعد منتقل شوند. اين روش را ژن درماني سلول‌هاي زاينده مي‌گويند. ايده ژن درماني سلول‌هاي زاينده بسيار بحث برانگيز است. در حالي که اين کار مي‌تواند نسل‌هاي بعدي يک خانواده را از داشتن ناهنجاري ژنتيکي خاصي نجات دهد، همچنين مي‌تواند سبب تکوين جنين به شيوه‌هايي غير منتظره‌ شود که عوارض جانبي بلند مدت داشته باشد؛ اين عوارض هنوز شناخته شده نيستند زيرا نسل‌هاي بعدي که از  ژن درماني سلول‌هاي زاينده تاثير گرفته‌اند هنوز به دنيا نيامده‌اند و نمي‌توانند انتخاب کنند که از اين درمان استفاده کنند يا نه. به دليل اين مسائل اخلاقي، دولت ايالات متحده اجازه مصرف بودجه فدرال براي تحقيقات ژن درماني سلول‌هاي زاينده در افراد را نمي‌دهد.

منابع

1- parsehgenex.com

2- civilica.com

3- isna.ir

4- pezeshkyemrooz.com

5- mendel-lab.com

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور