تحریک الکتریکی مغز در واقع نوعی تحریک جدار جمجمهای با جریان مستقیم است. در این روش غیر تهاجمی، از طریق پوست سر، جریانی مستقیم و ضعیف به درون جمجمه وارد میشود. این جریان مستقیم به هیچ عنوان شدید نیست و شدت آن به حدی پایین است که هیچ نوع پتانسیل عملی را در نورونها ایجاد نمیکند بلکه تنها بسته به شرایط جریان الکتریکی عبور داده شده، سبب کاهش یا افزایش آستانه تحریک پذیری آنها میشود. به نوعی این جریان تنها سبب قطبی سازی خواهد شد. این اثرات اگر چه ممکن است تا مدتی به دلیل تغییر در میزان ساخت پروتئینها و سطوح درون سلولی AMP حلقوی و کلسیم، در بدن باقی بمانند اما به طور کلی از نوع برگشت پذیر و بدون عارضه هستند. و اثری سوء بر روی عملکرد و ساختار سلولها به جا نخواهند گذاشت.
دستگاه (Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS
تحریک جریان مستقیم درون جمجمهای (TDCS) دستگاهی مربوط به نوروتراپی است. نوروتراپی در واقع روشی درمانی از طریق عصب یا سلولهای عصبی است. این وسیله این روزها برای درمان بیماریهای مختلفی در بسیاری از کشورهای پیشرفته استفاده میشود. این دستگاه حتی بر روی افراد سالم نیز قابل استفاده است و به کمک آن امکان درمان بسیاری از مشکلات جسمی- مغزی وجود دارد و حتی این روش را میتوان انتخابی مؤثر در زمینه بهبود عملکرد مغز دانست. این دستگاه از باطری تغذیه میکند و جریان الکتریکی ثابت را به وسیله سیمها به دو سنسور یا الکترود انتقال میدهد. این الکترودها درون پارچهای اسفنجی مرطوب شده با محلول آب نمک قرار گرفته و از این رو به خوبی میتوانند جریان الکتریکی را هدایت کنند. هر ناحیه از مغز به لحاظ فیزیولوژیکی عملکرد و وظیفه خاص خود را دارد و بسته به نوع بیماری و نوع درمان مد نظر مشخص خواهد شد که این الکترودها در کجا قرار داده شوند. این دستگاه حتی برای افراد سالم نیز به منظور افزایش توان عملکرد مغزی، تقویت حافظه و افزایش قدرت قابل استفاده است. همچنین این دستگاه برای کمک به بهبود و تسریع روند درمان بیماریهای نظیر افسردگی، اضطراب، بیخوابی، سردردهای میگرنی و… نیز بسیار کارآمد است. این دستگاه بسته به برنامه درمانی که انتخاب شده در زمان مقرر به طور خودکار خاموش خواهد شد و این نکته را با آلارمی به اطلاع درمانگر میرساند. زمان استفاده از این دستگاه بین 10 تا 30 دقیقه است و این زمان به نوع اختلال بستگی خواهد داشت.
نحوه اجرای روش تحریک الکتریکی مغز به روش TDCS
تحریک الکتریکی مغز به صورت زیر انجام میشود:
کاربرد تحریک الکتریکی مغز در درمان اختلالات
به طور کلی تحریک مغز میتواند برای درمان این بیماریها مؤثر باشد:
افسردگی، میگرن، بازتوانی بعد از سکته مغزی، وزوز گوش، پارکینسون، ولع اعتیاد، دردهای مزمن، اختلالات اضطرابی، درمان افسردگی در خانمهای باردار به دلیل محدویت استفاده از دارو، درمان بیش فعالی کودکان و … .
تحریک الکتریکی مغز TDCS همچنین عملکرد شناختی را بسته به منطقه مورد تحریک افزایش میدهد. مثلاً میتوان به عملکرد توانایی گفتاری و ریاضی، گستره توجه، حافظه و … اشاره کرد.
اثرات درمانی روش تحریک جریان مستقیم فرامغزی (TDCS)
امکان تأثیر بر یادگیری و کسب مهارت
برخی شواهد اولیه حاکی از آن است که TDCS ممکن است بر توانایی فرد در یادگیری و آموزش مهارتهای جدید تأثیر داشته باشد. به عنوان مثال، طبق یک پژوهش، استفاده از TDCS در افرادی که سعی داشتند نمادهایی را حفظ کنند، باعث بهبود مهارت پردازش اعداد و دیگر تواناییهای عددی شده است که اثرات آن تا شش ماه پس از درمان اولیه هم ادامه مییابد. به طور مشابه، پژوهشهای دیگری نیز گزارش کردهاند که وقتی قشر حرکتی اولیه مغز با استفاده از TDCS تحریک میشود، یادگیری مهارتهای حرکتی بهبود مییابد.
امکان تأثیر در تسکین و کنترل درد (در بیماریهای مرتبط با درد مزمن)
معمولاً درمان بسیاری از مشکلات مرتبط با درد مزمن مانند فیبرومیالژیا دشوار است. بخشی از این مساله به دلیل آن است که برخی روشهای درمانی متداول مانند استفاده از مسکنهای حاوی مخدر اغلب باعث عوارض جانبی نامطلوب شده و حتی خطر اعتیاد و وابستگی به آنها را بالا میبرد. با این وجود، یافتههای اولیه امیدوارکنندهای وجود دارند که نشان میدهند روش TDCS این قابلیت را دارد که برای درمان (یا حداقل مدیریت بهتر) درد در بعضی شرایط و بیماریها مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود، اگرچه نتایج اولیه امیدوار کنندهاند اما برای آن که روش TDCS بتواند به یک درمان پزشکی رسمی و تأیید شده و گسترده برای مدیریت درد تبدیل شود، تحقیقات بیشتری نیاز است.
امکان تأثیر بر یادگیری و تواناییهای زبانی
برپایه دو پژوهش اولیه، تحریک لوب چپ پیشانی مغز با TDCS ممکن است در بهبود تواناییهای کلامی و زبان نقش داشته و همچنین ممکن است انواع حافظه مبتنی بر زبان را نیز بهبود بخشد.
امکان تأثیر بر علائم افسردگی
برخی پژوهشهای اولیه شواهدی از پتانسیل روش TDCS برای کمک به درمان یا کاهش برخی از علائم افسردگی ارائه کردهاند. اگرچه این یافتههای اولیه امیدوار کننده به نظر میرسند، اما بسیار ابتدایی و مقدماتی هستند و تأیید کامل کارایی و ایمنی این کاربرد بالقوه TDCS، به تحقیقات بیشتری نیاز دارد. تا آن زمان بعید است که TDCS در آیندهای نزدیک به یک درمان پزشکی متداول برای درمان اختلالات خلقی تبدیل شود.
امکان تأثیر بر کیفیت خواب
نتایج یک پژوهش کوچک که روی شش فرد مبتلا به بیخوابی انجام شده، حاکی از آن است که کاربرد TDCS روی قشر خلفیجانبی پیشپیشانی مغز در هنگام خواب باعث بهبود راندمان خواب این افراد شده است به این معنی که این روش باعث کاهش زمان مراحل سبکتر خواب و در عین حال افزایش مدت مراحل عمیقتر خواب شده است. با این حال، باید به خاطر داشت که همچنان محدودیتهای مهم بسیاری برای کاربرد این مطالعات اولیه وجود دارد. به عنوان مثال، تعداد افراد در گروههای نمونهای که این روش برایشان امتحان شده هنوز هم بسیار اندک است و برای تأیید کامل این یافتههای اولیه، به نمونههای آماری بسیار بزرگتری نیاز است. ثانیاً، برخی از این مطالعات فقط برای افرادی با شرایط و بیماریهای خاص (مانند سندرم بعد از فلج اطفال) انجام شده و هنوز مشخص نیست که در افرادی که به آن مشکلات خاص مبتلا نیستند نیز لزوماً نتایج مشابهی مشاهده میشود یا خیر.
امکان تأثیر بر علائم اختلال کمتوجهی – بیشفعالی
(Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD
ADHD یا اختلال کمتوجهی – بیشفعالی اختلالی است که در آن فرد مبتلا دچار افزایش تکانشگری و عدم توانایی در تمرکز روی یک موضوع است. تحقیقات اولیهای درباره امکان تأثیر TDCS در بهبود و احتمالاً کاهش برخی از علائم اصلی ADHD انجام شده است.
امکان تأثیر بر بهبودی بیماران پس از سکته مغزی
یک پژوهش تحقیقاتی حاکی از آن است که هم تحریک آندی قشر حرکتی نیمکره مبتلا و هم تحریک کاتدی قشر حرکتی نیمکره سالم مغز، عملکرد حرکتی بیماران سکته مغزی را بهبود میبخشد. نتایج پژوهش دیگری که به بررسی اثرات TDCS در 10 بیمار سکته مغزی مبتلا به آفازی ناشی از سکته مغزی (یعنی عدم توانایی در درک زبان یا تکلم به دلیل آسیب مغزی ناشی از سکته مغزی) بودند پرداخته، حاکی از آن است که پنج روز تحریک آندی سمت چپ قشر پیشپیشانی مغز به مدت 20 دقیقه، توانایی این بیماران در به زبان آوردن نام اشیاء را به طور قابل توجهی بهبود میبخشد. این تحقیق اگرچه میزان ماندگاری یا دائمی بودن یا نبودن این تاثیرات را به طور قطعی مشخص نمیکند، اما نشان داده که این پیشرفتها تا یک هفته دوام داشتند.
امکان تأثیر بر زمان واکنش/سرعت پردازش اطلاعات
نتایج حاصل از یک پژوهش اولیه روی ۱۲ داوطلب سالم حاکی از آن است که استفاده از TDCS بر سمت چپ قشر خلفیجانبی پیشپیشانی مغز، زمان واکنش کلامی را بهبود میبخشد (کاهش میدهد).
اگرچه نویسندگان این پژوهش این نظر را مطرح میکنند که این تأثیر ممکن است به دلیل افزایش انعطافپذیری عصبی ایجاد شده باشد، اما به تحقیقات بیشتری (روی گروههای آماری بسیار بزرگتری) برای تأیید این یافتهها و نیز به دست آوردن مکانیسمهای اساسی درگیر در این اثرات بالقوه نیاز است.
امکان تأثیر بر حافظه کاری
حافظه کاری نوعی حافظه کوتاه مدت است که به توانایی فرد در نگه داشتن مجموعهای از اطلاعات در حافظه، در حالی که به طور فعال در حال دستکاری و پردازش آنهاست، اشاره دارد. یک نمونه از کاربرد این نوع حافظه آن است که به یک نفر یک شماره تلفن را بگویند و از او بخواهند به هر یک از ارقام آن عدد 1 را اضافه کرده و بعد شماره جدید را تکرار کند. حافظه کوتاه مدت معمولاً فقط به قسمت اول کار (یعنی به خاطر سپردن شماره تلفن اولیه) اشاره دارد، در حالی که حافظه کاری هم این بخش و هم قسمت بعدی (یعنی دستکاری شناختی این اطلاعات) را شامل میشود. نتایج چند پژوهش اولیه حاکی از آن است که تحریک قشر پیشپیشانی مغز ممکن است به بهبود حافظه کاری کمک کند.
امکان تأثیر بر دقت بصری
بر اساس نتایج چند پژوهش اولیه، تحریک قشر پیشپیشانی مغز با TDCS ممکن است به بهبود دقت بصری و همچنین بهبود آگاهی حرکتی کلی فرد کمک کند.
امکان تأثیر بر علائم بیماری پارکینسون
در نهایت، برخی از شواهد اولیه حاکی از آن است که روش TDCS ممکن است بتواند به درمان یا مدیریت علائم برخی از اختلالات عصبی اساسی، مانند بیماری پارکینسون، کمک کند.
دستگاه (Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation (rTMS
تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (TMS) یک روش غیر تهاجمی (Non-Invasive) برای تحریک نورونهای مغزی است. جریانهای ضعیف الکتریکی در اثر میدانهای مغناطیسی که به سرعت تغییر میکنند در مغز ایجاد شده و باعث تحریک سلولهای مغزی میشوند (القای الکترومگنتیک). با این روش فعالیت مغز میتواند با کمترین احساس درد و Discomfort تحریک شده و عملکرد جریانها و ارتباطات درون مغز بررسی شود. مزیت TMS امکان انجام آن در بیمار بهوش (Awake) و دیدن همزمان اثرات تحریک است. rTMS یا (Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation) میتواند اثرات ماندگار (Long Lasting Effects) در مغز ایجاد کند. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که rTMS میتواند یک روش درمانی برای برخی حالات نورولوژیک مانند میگرن، سکته مغزی، بیماری پارکینسون و دیستونی، Tinnitus و حالات روانپزشکی مانند Major Depression و Auditory Hallucinations باشد.
تحریک مغناطیسی مغز دستگاهی است که دارای چند الکترون است و با استفاده از کویل مغناطیسی که روی سر قرار میگیرد امواجی به مغز ارسال میکند. جریان الکتریکی توسط تحریک کننده به کویل فرستاده میشود و جریان الکتریکی ارسال شده به دو طرف مغز به تولید میدان مغناطیسی خواهد پرداخت. میدان الکتریکی با ارسال به سمت مغز به تحریک الکتریکی آن میپردازد. در این روش از یک الگوی الکتریکی خاص استفاده میشود که شبیه جریان الکتریکی مغز است و توانایی تغییر عملکرد مغز را دارد که از این روش برای آن دسته از افراد مبتلا به افسردگی استفاده میشود که داروهای ضد افسردگی تأثیری در بهبود آنها نداشته است. در برخی موارد از این روش به عنوان جایگزین داروهای ضد افسردگی استفاده میشود. از این روش برای درمان افراد مبتلا به وسواس فکری، عملی، اضطراب، افسردگی پس از تروما، اختلال درد مزمن، اختلال دوقطبی و وزوز گوش استفاده میشود. در روش تحریک مغناطیسی مغز، بیمار باید روی صندلی مخصوص بنشیند و سر او در حالت مناسب قرار بگیرد. سپس پزشک یا تکنسین دستگاه را روی سر بیمار قرار داده و آن را تنظیم میکند. معمولاً بیمار هیچ گونه درد را احساس نمیکند و جریان ارسال شده را به صورت ضربه به سر، شوک خفیف یا حرکات عضله احساس میکند که به محض خاموش شدن دستگاه همه این موارد از بین میروند. اگر قرار است با این روش تحت درمان قرار بگیرید باید با پزشک خود در خصوص عوارض جانبی احتمالی صحبت کنید زیرا برخی از بیماران دچار سردرد شدید میشوند. در برخی موارد نادر استفاده از دستگاه باعث تشنج میشود.
کاربرد تحریک مغناطیسی مغز
تحریک مغناطیسی مغز برای درمان برخی از انواع افسردگی شدید مورد تائید سازمان غذا و داروی آمریکا قرار گرفته است. برخی از انواع تحریک مغناطیسی مغز برای درمان دردهای خاص مانند میگرن یا اختلال وسواس فکری-عملی تائید شدهاند. بیماران مبتلا به سکته مغزی، پارکینسون، افسردگی، میگرن، درد مزمن و سرگیجه میتوانند در دوران توانبخشی از این روش بهره بگیرند. برخی از بیماران تمایل بیشتری به درمان با این روش غیر دارویی دارند زیرا در مواردی که روشهای دارویی تأثیری در بهبود بیمار نداشتهاند، تحریک مغناطیسی مغز نتایج مطلوبی را به دنبال داشته است. این روش درمانی فقط در بیمارستان یا کلینیک و تحت نظر پزشک متخصص انجام میشود. rTMS علاوه بر درمان بیماریهای افسردگی میتواند برای افرادی که دچار بیماری همچون قلبی و عروقی، سالمندان، همچنین بیماریهای کلیوی که شرایط بیماری آنها حاد نیست مورد استفاده قرار بگیرد. درمان افسردگی، انواع اختلال وسواس، اختلالهای دو قطبی، آسیبهای مغزی، سردردهایی مانند میگرن، کاهش استرس، صرع، فلج شدن صورت، درمان توهمات از جمله مواردی هستند که این دستگاه در درمان آنها میتواند موثر باشد.
نحوه کار کردن با دستگاه rTMS
TMS بطور کلی القای جریانهای الکتریکی یک کویل حاوی سیم است که در نزدیکی سر بیمار قرار میگیرد. کویل توسط تخلیه سریع یک خازن بزرگ شارژ شده و یک جریان سریع در آن بر قرار میشود. این جریان باعث ایجاد میدانهای مغناطیسی مخروطی شکل در زیر آن میشود که در نهایت منجر به ایجاد جریانهای الکتریکی در مغز در جهت مخالف میشود. این میدان معمولاً 3-2 سانتیمتر در مغز نفوذ میکند. شدت میدان مغناطیسی به کار رفته 2 تسلا در ناحیه Coil و 5/0 تسلا در کورتکس مغز است.
Rise time جریان msec 100-70 است. فرکانس زیر 1 هرتز (Slow TMS) و بالای 1 هرتز (Rapid rate TMS) نامیده میشود. همچنین بر اساس شکل موج میتوان آن را به انواع مونوفازیک Monophonic یا بی فازیک Biphasic تقسیم کرد. در هنگام استفاده از این دستگاه که باید طبق نظریه پزشک معالج صورت گیرد، بیمار به صورت نشسته یا خوابیده قرار میگیرد و بعد از آن دستگاه را نزدیک به سر بیمار قرار میدهند سپس با قرار گرفتن این دستگاه در ناحیه سر، مغناطیس از طریق پالسهایی از پوست، استخوان و پردههای مغز سر عبور کرده و این میدانهای مغناطیسی با عبور کردن از سر، سلولهای عصبی را تحریک میکند و باعث فعالیت در نورونهای عصبی بیمار میشود.
مزایا استفاده از دستگاه rTMS
در زمان کم میتوان تاثیرات زیادی در بهبود درمان افسردگی شاهد بود.
کاربردهای تشخیصی
TMS امروزه برای اندازه گیری فعالیت جریانهای خاص مغزی در انسان استفاده میشود. بیشترین استفاده شایع اندازه گیری MEP (ارتباط کورتکس اولیه مغزی با عضلات) است که شامل پارامترهایی چون MEP Amplitude، MEP Lateny، Central Motor Conduction Time است و بیشترین استفاده آن در Stroke، ضایعات ستون فقرات،MS و MND (بیماریهای نورون محرکه) است. از موارد دیگر، اندازه گیری SICI (Short Interval Intracortiocal Inhibition) که جریانهای داخل کورتس را بررسی میکند است. Plasticity مغز را میتوان با rTMS و تحریک Theta burst اندازه گیری کرد.
کاربردهای درمانی
مطالعات زیادی تأثیرات درمانی TMS و rTMS را در حالات نرولوژیک و روانپزشکی نشان دادهاند.
از موارد گزارش شده میتوان بیماریهای زیر را نام برد:
درمان اوتیسم با rTMS
اختلال طیف اوتیسم یک اختلال نافذ رشد است که دارای نقص تعامل اجتماعی، زبان، رفتارهای کلیشهای و محدودیتهای علایق است. در مطالعات قبلی، rTMS با نتایج مثبت رفتاری و شناختی برای درمان تجربی اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده قرار گرفته است. در این مطالعه، محققین دانشگاه لوئیزویل به بررسی اثر بخشی ترکیب rTMS همراه با نوروفیدبک پرداختهاند. در این بررسی، محققین با ترکیب rTMS همراه با نوروفیدبک به منظور طولانی شدن و تقویت امواج مغزی ناشی از TMS پرداختهاند.
فرضیه اصلی این بوده است که تحریک مغناطیسی فراجمجمه به همراه نوروفیدبک عملکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را بهبود میبخشد. روش کار به صورت جلسات درمانی روی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با استفاده از rTMS-NFB بوده است. بعد از انجام آزمایشات، محققین با بررسی QEEG این کودکان به این نتایج رسیدند که کودکان مبتلا اختلال اوتیسمی که این درمان را دریافت کرده بودند در مقایسه با سایر کودکان، پیشرفت قابل توجهی در عملکردهای رفتاری و شناختی داشتهاند. درنتیجه، این درمان روشی امیدوار کننده و مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است.
درمان TMS برای افسردگی
TMS در درجه اول برای درمان «اختلال افسردگی اساسی» استفاده میشود که گاهی اوقات تنها افسردگی نیز نامیده میشود. به طور کلی برای کسانی که از دارو و روان درمانی رهایی پیدا نکردهاند توصیه میشود. به این حالت افسردگی مقاوم به درمان می گویند. تقریباً 30 درصد از افراد مبتلا به افسردگی به این درمانها پاسخ نمیدهند. با توجه به تحقیقی در سال 2015 ، افسردگی با کاهش فعالیت در قشر پیشپیشانی ارتباط دارد. این قسمت از مغز با علائم افسردگی مانند سطوح پایین انرژی و تغییرات اشتها درگیر است. TMS ممکن است با تحریک سلولهای عصبی و افزایش فعالیت در این ناحیه کمک کند.
درمان TMS برای وسواس
(Obsessive Compulsive Disorder (OCD)
TMS ممکن است علائم اختلال وسواس جبری (OCD) را بهبود بخشد. FDAT در سال ۲۰۱۸ روش TMS را برای درمان OCD تأیید کرد. همانطور که در مورد افسردگی نیز TMS توصیه میشود در صورتی که فرد مبتلا به OCD به دارو و روان درمانی پاسخ نداده باشد. طبق یکی از منابع مورد اعتماد مطالعه، افراد مبتلا به OCD اغلب بین قشر پیشپیشانی و جسم مخطط فعالیت بیشتری دارند. این ارتباط زیاد با علائم شدید OCD همراه است. TMS میتواند برای مهار فعالیت در این قسمت از مغز استفاده شود، بنابراین علائم OCD را کاهش میدهد.
درمان TMS برای اضطراب
از آنجا که TMS اختلالات روانی مانند افسردگی و OCD را درمان میکند، ممکن است اضطراب را نیز کاهش دهد زیرا این شرایط اغلب علائم اضطراب را ایجاد میکنند. TMS همچنین میتواند برای اختلال اضطراب فراگیر (GAD) مفید باشد. در اضطراب، اغلب فعالیت سلولهای عصبی در قشر پیشپیشانی افزایش مییابد. بر اساس یک مطالعه در سال 2019،TMS ممکن است فعالیت در این منطقه را کاهش دهد.
TMS برای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
بر اساس یک منبع معتبر در سال 2019،TMS برای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) کارآیی نشان داد. همانطور که گفته شد،TMS میتواند قشر پیشپیشانی را هدف قرار دهد، که نحوه پردازش ترس و نگرانی را تنظیم میکند. یک منبع آزمایشی در سال 2018 دریافت که TMS در کنار درمان پردازش شناختی برای PTSD مؤثر است. اثر درمانی این ترکیب به مدت 6 ماه ادامه داشت.
TMS برای توانبخشی سکته مغزی
شواهدی وجود دارد که TMS ممکن است به توانبخشی سکته مغزی کمک کند. سکته مغزی زمانی اتفاق میافتد که جریان خون به مغز مسدود شود یا کاهش یابد و باعث مرگ سلولهای مغزی شود. این عارضه میتواند منجر به از دست دادن دراز مدت حرکت عضلات شود. بر اساس تحقیقات، استفاده از TMS پس از سکته مغزی میتواند باعث بهبود حرکتی شود. ایدهای که مطرح شده این است که تکانههای مغناطیسی میتوانند فعالیت قشر حرکتی بخشی از مغز که حرکت ارادی را کنترل میکند، تغییر دهند. مقالهای در سال 2017 همچنین بیان میکند که TMS ممکن است با تحریک قشر حرکتی، دیسفاژی یا مشکل در بلع را بهبود بخشد. آنها میافزایند که دیسفاژی 50 درصد افرادی را که سکته مغزی را تجربه کردهاند ، تحت تأثیر قرار میدهد.
TMS برای اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی یک اختلال روانی مزمن و اغلب شدید است. توهمات شنوایی یکی از علائم اصلی این بیماری است که 75 درصد افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را درگیر میکند. بر اساس یک بررسی در سال 2019، هدف قرار دادن قشر گیجگاهی میتواند برای توهمات شنوایی مفید باشد. این قسمت از مغز که درگیر زبان است معمولاً در اسکیزوفرنی بیش فعال است.
TMS برای بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون یک اختلال عصبی است. این بیماری باعث اختلال در عملکرد حرکتی از جمله لرزش و مشکلات تعادل میشود.
TMS برای بیماری آلزایمر
TMS ممکن است در بهبود بیماری آلزایمر نیز نقش داشته باشد. این اختلال باعث از دست رفتن پیش رونده حافظه و افت شناختی میشود. با توجه به تحقیقات جدیدتر، تصور میشود که TMS میتواند با تغییر ارتباطات عصبی درگیر در حافظه و یادگیری، به درمان بیماری آلزایمر کمک کند. با این حال به تحقیقات بیشتری برای درک اینکه چگونه TMS میتواند بیماری آلزایمر را مدیریت کند نیاز است.
TMS برای درد مزمن
TMS به طور بالقوه میتواند شرایط درد مزمن مانند فیبرومیالژیا را بهبود بخشد. شایان ذکر است که افسردگی و درد مزمن اغلب با هم رخ میدهند. افسردگی میتواند درد مزمن را بدتر کند، بنابراین TMS ممکن است به درمان علائم افسردگی کمک کند.
TMS برای اعتیاد به نیکوتین
نیکوتین دوپامین ترشح میکند، که هورمون شادی نیز نامیده میشود. این سیگنالها به سیستم پاداش مغز، از جمله قشر پیشپیشانی ارسال میشود که منجر به اعتیاد به نیکوتین میشود. بر اساس یک مطالعه در سال 2013،TMS میتواند با هدف قرار دادن قشر پیش پیشانی، به کاهش میل به نیکوتین کمک کند. محققان فکر میکنند TMS باعث آزاد شدن دوپامین میشود که نیاز به نیکوتین را کاهش میدهد.
تأیید FDA
از اکتبر 2008، TMS جهت درمان MD که پیشتر به دارو درمانی پاسخ نداده و نتیجه رضایت بخشی حاصل نشده بود مورد تأیید FDA قرار گرفت. استفاده از آن در سایر بیماریهای نورولوژیک و Stroke Rehabilitation در مراکز تحقیقاتی انجام میشود.
الکتروشوک درمانی (Electroconvulsive Therapy)
در سال 1938 نخستین دوره الکتروشوک درمانی (Electroconvulsive Therapy-ECT) بر روی یک بیمار هذیانی و نامنسجم به کار گرفته شد و او پس از یک جلسه درمان، پیشرفتهایی را نشان داد و بعد از 11 جلسه بهبود یافت. القای الکتریکی درمان تشنجی میتوانست مطمئنتر و کوتاه اثرتر از درمانهای تشنجی القا شده به روش شیمیایی باشد و در اوایل دهه 1940 جایگزین آن گردید. در سال 1940 نخستین کاربرد ECT در ایالات متحده اتفاق افتاد.
کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان اختلال افسردگی اساسی شایعترین مورد مصرف الکتروشوک درمانی اختلال افسردگی اساسی است؛ اختلالی که سریعترین و مؤثرترین درمان موجود آن نیز همین ECT است. برای بیمارانی که از امتحان درمانهای دارویی سودی نبردهاند، دارو را تحمل نکردهاند، علائم تشدید یا روان پریشانه دارند، به شکل حادی میل به خودکشی یا آدمکشی پیدا کردهاند یا علائم برجستهای از سرآسیمگی یا بهت دارند، باید ECT را در نظر گرفت. در مطالعات کنترل شده مشاهده شده که تا 70% از بیمارانی که به داروهای ضد افسردگی جواب نمیدهند، ممکن است به ECT پاسخ مثبت بدهند. الکتروشوک درمانی در افسردگی مربوط به اختلال افسردگی اساسی و نیز اختلال دو قطبی I مؤثر است. از مدتها پیش تصور میشد افسردگی هذیانی یا روان پریشانه به ECT پاسخ بهتری بدهد، اما مطالعات اخیر حاکی از آن بوده که پاسخ دهی حملات افسردگی اساسی همراه با خصایص روان پریشانه به ECT بیشتر از اختلال افسردگی غیر روان پریشانه نیست. با این حال از آنجا که حملات افسردگی اساسی با خصایص روان پریشانه صرفاً به درمان با داروهای ضدافسردگی پاسخ چندانی نمیدهند، به عنوان درمان خط مقدم بیماران دچار این اختلال بیشتر باید به فکر ECT بود.
کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان اسکیزوفرنی
ECT درمان مؤثری برای علائم اسکیزوفرنی حاد است و به نظر میرسد بیمارانی که اسکیزوفرنی با علائم مثبت برجسته کاتاتونی یا علائم عاطفی دارند، بیش از بقیه به ECT پاسخ دهند. اثر بخشی ECT در درمان چنین بیمارانی تقریباً با داروهای ضد روان پریشی مساوی است، ولی در مدت کوتاهتری ممکن است بهبود حاصل شود.
کاربرد الکتروشوک درمانی در بیماری اعتیاد
الکتروشوک درمانی میتواند در بیماران مبتلا به اعتیاد، جهت درمان بیماریهای روانپزشکی همراه و زمینه ساز (هم ابتلایی) و درمان عوارض روانی سوء مصرف مواد مخدر از جمله عوارض روانی مواد روانگردان مؤثر باشد. شوک درمانی به عنوان یکی از راههای خلاص شدن از اثرات مواد مخدر جدید معرفی شده است. در واقع ECT روشی برای درمان اعتیاد نیست، بلکه کمک میکند تا بیماریها و حالتهای عصبی و روانی که با مصرف مواد مخدر ایجاد شده از بین برود که البته این حالتها بیشتر مربوط به مواد مخدر صنعتی و روانگردان هستند.
بررسی تفاوتهای میان روش TDCS با ECT
در مقایسه روش TDCS با ECT باید گفت در روش TDCS از جریانهای کوچک و ثابت بهره گرفته شده و مغز برای تطیبق دادن خود با این جریان فرصتی کافی در اختیار خواهد داشت. حال آن که ECT یک نوع شوک درمانی است. در این روش جریانی کوتاه، پرقدرت، دو سویه و موج مانند به جریانی متناوب تبدیل میشود.
منابع
https://clinicpiroozi.com
https://tehranpain.ir
https://kameshyar.com
https://drfarkhani.ir
https://rahabrainclinic.com
https://www.day-ravan.com
دیدگاه ها