براي آشنايي با فعاليتهاي آقاي مهندس رامين ساکي، يک جلسه مصاحبه اصلا کافي نيست. وي دانشجوي دکتراي کلينيکال بيومکانيک دانشگاه آمستردام هلند، سازنده اولين دريچه مصنوعي قلب در ايران، استعداد برتر 2020 دانشگاه آمستردام هلند، طراح و سازنده اگزواسکلتونهاي توانبخشي در شرکت Rex Bionics نيوزيلند، مولف و پژوهشگر است. در دوران دبيرستان با مطالعه بولتنهاي مهندسي پزشکي به اين رشته علاقه پيدا کرد. در همين دوران ويلچري ساخت که قابليت بالارفتن از پلهها را داشت و اين نقطه آغاز فعاليتش در مهندسي پزشکي بود. اينکه چرا او به اصطلاح «بيومکانيکي» شد هم به رباتهاي درمانگر و عشقش به طراحي و ساخت اين نوع تجهيزات توانبخشي باز ميگردد.
ساکي که متولد 1374 است در دوران تحصيلات آکادميک خود در شهر اهواز پي به اين حقيقت برد که مهندسي پزشکي در دانشگاههاي ما با اصل آن بسيار فاصله دارد بنابراين تصميم گرفت در خارج از کشور به دنبال تحقق رويايش باشد.
براي ادامه تحصيل ابتدا دانشگاه آلبرتا کانادا و سپس دانشگاه آمستردام هلند را برگزيد تا با حقيقت مهندسي پزشکي بيشتر آشنا شود و حالا ثمره اين تحصيلات، اشتغال زايي براي بسياري از مهندسان پزشکي گرايش بيومکانيک است. در ادامه گفتوگوي ما با اين جوان موفق را ميخوانيد.
دستاوردهاي تحصيلي و شغلي خود را به طور مختصر توضيح دهيد.
از ابتداي تحصيلم در رشته مهندسي پزشکي، شروع به مطالعه گسترده خارج از دانشگاه و مهارت آموزي کردم و کوشيدم در علوم و مهارتهاي آموخته شده را به صورت عملي پياده سازي کنم. در ابتداي سال 92 با توليد اولين نمونههاي آتل يکبار مصرف، پا به عرصه توليد گذاشتم و در کنفرانس دستاوردهاي طب نظامي در سال 92
حائز رتبه اول شدم. اين اختراع، اولين دستاورد من پس از ورود رسمي به دنياي مهندسي پزشکي بود. در سال 94 پروژه بزرگي را با عنوان الگوريتم پيشبيني کننده دوزرتو درماني در درمان تومورهاي مغزي و به طور خاص بيومکانيک مغز شروع کردم که نتايج بسيار اميدوار کنندهاي در کاهش خطا و افزايش درصد موفقيت درمان داشت اما به دليل جدايي بعضي از اعضاي تيم متاسفانه به سرانجام مطلوبي نرسيد.
پپس از اين اتفاق تلخ، تصميم گرفتم به صورت انفرادي فعاليت کنم. در همين سال بود که توسط استادم وارد دانشگاه علوم پزشکي اهواز شدم و اين باعث شد تا اهداف و تحقيقاتم را بيشتر به سمت کاربردي کردن مهندسي پزشکي در علوم باليني متمرکز کنم. در دانشکده توانبخشي دانشگاه علوم پزشکي اهواز، مشاور پژوهشي پايان نامهها، تزها و طرحهاي تحقيقاتي بسياري بودم و ارتباط بسيار خوبي با جامعه توانبخشي برقرار کردم که دستاوردهاي بسيار بزرگي نيز داشت. پس از مهاجرت تحصيلي به هلند بر روي اصلاح و ارتقاي عملکرد پنجه پروتزي مکانيکالي که در مقطع کارشناسي طراحي کرده بودم بيشتر کار کردم که در نهايت در سال گذشته به عنوان طرح برتر در شرکت Rex Bionic نيوزيلند پذيرفته و توليد شد.
ثمره همکاري شما با جامعه توانبخشي منجر به چه راهکارهاي درماني شد؟
الزام حضور مهندسان پزشک در جامعه توانبخشي امري انکارناپذير است و اين تنها شامل ساخت ابزار نميشود. اساس شکلگيري رشته مهندسي پزشکي، در واقع مهندسي شدن پزشکي به معناي کاهش خطا در تشخيص و افزايش درصد موفقيت درمان است. به طور خاص اگر تنها بايومکانيک را مورد بررسي قرار دهيم، خواهيم ديد که اساس توانبخشي، بيومکانيک است. تمامي روشهاي درماني و تشخيصي الزاما از فيلتر بايومکانيک عبور کرده و هر روشي خارج از آن معتبر نيست. در ايران به علت نوپا بودن علم بيومکانيک با وجود قدمت حدود 2500 ساله آن، متاسفانه مشاهده ميکنيم که بررسي عارضههاي سيستم اسکلتي-عضلاني از لحاظ جنبههاي بيومکانيک فقير بوده و روشهاي درماني از منطق بيومکانيکي قوي تبعيت نميکند. در عارضههاي سيستم نوروماسکلواسکلتال، تشخيص به دور از اشتباه، رکن اساسي است. در اين عارضهها اساس تشخيص، استفاده از آناليز حرکتي، آشکارسازي پتانسيلهاي عصب – عضلاني، تصاوير پزشکي و غيره است. در نگاهي عميق به پروتکل تشخيص در جامعه توانبخشي مشاهده کردم که تنها شکل بيروني اختلالات حرکتي يا تنها شکل ظاهري پتانسيلهاي عصب-عضلاني ملاک تشخيص است که تاکنون تلاشهاي بسياري کردهام تا آناليزهاي مهندسي را در اين راستا وارد علوم باليني کنم. در اختلالات حرکتي با استفاده از تحليلهاي بيومکانيک و مدلهاي کامپيوتري شخص بيمار ميتوان به عمق آسيب و ارتباط آسيب با اختلال عملکردي اندامهاي ديگر پي برد و ميتوان راهکارهاي درماني معتبرتري ارائه داد. يکي ديگر از مشکلات تشخيصي، عدم ارتباط تستهاي مختلف با هم بود. براي مثال، شکل ظاهري پتانسيلهاي عصبي عضله بيمار و نحوه راه رفتن آن مشاهده شد و درمان براساس همين دو فاکتور ابتدايي شکل ميگرفت. در همين راستا در سال 98 در پژوهشي به سفارش انجمن ارتوپدي اروپا (EORS) بر روي بيماران دراپ فوت (افتادگي پا) تحقيق گستردهاي انجام دادم. در متن درخواست اين پژوهش بيان شده بود که عارضه مذکور نيازمند بررسي دقيق و واکاوي هرچه بيشتر پروتکلهاي درماني است؛ چون موارد شکست درمان در اين عارضه بالا بود و مهمتر از آن در انواع مختلف اين عارضه، بهترين روش درماني آن (انتقال تاندون، جوش استخوان، نوروتراپي و فيزيوتراپي) قابل تشخيص نبود. در نتيجه، اين بررسي روي حدود 70 بيمار انجام شد. تمامي اختلالات ناشي از اين عارضه در مفصل و ساير بخشهاي سيستم حرکتي آشکار شد و مرزهاي هر درمان در انواع شدت اين عارضه تعيين شد.
در صحبتهاي خود به پروتکل پيشبيني کننده تعيين دوز پرتويي در تومورهاي مغزي اشاره کرديد که مثال ديگري در خدمات مهندسي پزشکي به جامعه پزشکي و درمان است. لطفا در اين خصوص بيشتر توضيح دهيد.
معمولا در پرتو درماني، تجويز دوز پرتويي بر اساس تجربه درمانگر و پارامترهاي باليني محدودي صورت ميگيرد که به منظور تشخيص تاثير آن بر رشد تومور، تغيير يا تثبيت دوز، نياز به بررسيهاي دورهاي زيادي دارد. در اين راستا ما با مدلسازي رياضي رفتار تومور، اعم از محاسبه ضريب رشد آن و تاثير داروها و پرتوهاي درماني بر اين ضريب، دقيقترين دوز پرتويي و تعداد دفعات اعمال دوز را پيشبيني ميکرديم.
لطفا کمي هم راجع به نرم افزار تخصصي Opensim توضيح بدهيد. کار با اين نرم افزار را چه زماني شروع کرديد و چه شد که توسعهدهنده آن شديد؟
نرم افزار Opensim يک نرم افزار مدل سازي و تحليل سيستم نوروماسکلواسکتال از دانشگاه استنفورد آمريکاست که از آن به طور گسترده در شبيه سازي جراحي، تحليل حرکت، طراحي اگزواسکلتون ها و … استفاده ميشود.
من دومين توسعه دهنده اين نرم افزار در ايران هستم و اولين توسعه دهنده آن دکتر آرش محمدزاده است. شروع فعاليت من با اين نرم افزار به ميانه دوره کارشناسي باز ميگردد و ابتدا به صورت محدود و درحد امکانات خود نرم افزار با اين پلتفرم کار مي کردم. با شروع مشاورههايم در پروژههاي گوناگون دانشکده توانبخشي اهواز، جنبههاي مختلفي از اين نرم افزار براي من آشکار شد. پس از آن به طراحي اگزواسکلتونها، تحليلهاي حرکات ورزشي، تحليلهاي عصب – عضلاني و غيره روي آوردم و با توجه به تسلط به زبان برنامه نويسي پايتون، جاوا و C++ امکانات جديدي به آن اضافه کردم که ابتدا به عنوان پاوريوزر و سپس توسعه دهنده معرفي شدم. در اين حوزه امکاناتي نيز براي شرکت و نرم افزار AnyBody Modeling ساختم که به صورت محدود بوده و در نرم افزار Visual3D نيز بيشتر به عنوان پاور يوزر فعاليت کردهام. اخيرا هم در توسعه نرم افزار Artysynth گامهايي برداشتهام.
شما موفق به ساخت دريچه قلبي در کشور شديد. لطفا در اين خصوص بيشتر توضيح بدهيد.
خاصترين لحظه زندگي من زماني بود که تمامي تستهاي زيستي دريچه مصنوعي که ساخته بودم تاييد و مجوز تستهاي جانوري گرفت. در ابتدا اين موضوع تنها در قالب پروژه درسي شبيه سازي سه بعدي سيستمهاي بيولوژيکي بود اما پس از آن در زمينه عارضههاي قلبي و اساس عملکرد، مدلسازي و نارسايي مدلهاي ساخته شده پيشين دريچههاي مصنوعي، مطالعه وسيعي داشتم و به نتايج موفقيت آميزي در طراحي زيستي آن رسيدم. در مبحث دريچههاي قلبي، زمان باز و بسته شدن بسيار اهميت دارد و در لحظهاي دريچه قلب بايد بسته شود که تمامي خون موجود در دهليز وارد بطن شده و نبايد اين دريچه تا زمان تخليه بطنها با توجه به کاهش فشار خون بطني باز شود که در طرح من اين قضيه مرتفع شده بود. در بحث ساخت خود دريچه نيز مواد سازنده و نحوه جايگذاري آن در مکان خود در قلب حائز اهميت بود و بايد طرح تازهاي نسبت به طرحهاي پيشين پياده سازي ميشد. پيش از من هم دريچههاي قلبي در ايران توليد شده بودند اما صرفا پژوهشهاي دانشگاهي بودند که هرگز به مرحله تست آزمايشگاهي و توليد نمونه واقعي آن جهت بررسيهاي زيست سازگاري نرسيدند.
جالب است بدانيم که فعاليت در زمينههاي گوناگوني مانند طراحي مکانيکي، شبيه سازي بيولوژيک، برنامه نويسي، تحليل حرکت، هوش مصنوعي، پردازش سيگنال، پردازش تصوير و … چگونه براي شما ميسر شده است؟
فقط مطالعه. من از دوران دبيرستان شروع به فراگيري طراحي مکانيکي و برنامه نويسي کردم و از کتب فارسي موجود بهره بردم. همچنين مطالعه کتب و منابع لاتين خارجي نيز موجب شده تا علم و مهارت مورد علاقهام را با استفاده از چند منبع و برداشت مختلف بياموزم. قرار نيست شما براي هر مهارت يا هر علم، استادي داشته باشيد. متاسفانه مشاهده ميکنم که مهندسان ما به جاي اين که وقتشان را به مطالعه منابع موجود آن مهارت يا علم خاص صرف کنند، بيشتر در جستجوي فردي هستند که آن مهارت يا علم را داشته باشد تا از او بياموزند. در واقع منابع بيشماري در دنيا وجود دارد که با مطالعه آنها دسترسي به هر علمي امکانپذير است. در اين سالها براي بيشتر اين علومي که از آنها نام ميبريم منابع فارسي ارزشمندي وجود دارد که متاسفانه مورد توجه قرار نميگيرند.
برگرديم به فعاليتهاي شما در خارج از کشور. به غير از ساخت پنجه پروتزي مکانيکالي در چه حوزه ديگري فعال بوديد.
من ابتدا مشاهده کردم که در کشورهاي اروپايي مهندسان توانبخشي، طوري فضاي کاري و منزل هر فرد توانخواه با معلوليت جسمي حرکتي را تغيير ميدهند که آن فرد احساس راحتي کند و بتواند به طور مستقل کارهاي خود را انجام دهد. مثلا دربهاي منزل بيماران فلج، پلهها و رمپها، سرويس بهداشتي، ليفترها و به طور کلي کريرهاي بيمار به صورت خاصي طراحي ميشوند. من نيز کوشيدم از آموختهها و ارتباط خود با متخصصين اين حوزه بهره ببرم و در ايران کارگاههاي آموزشي طراحي محيط معلولين براي مهندسين پزشکي و توانبخشي برگزار کنم تا متخصصين اين حوزه مشکلات معلولين عزيز را در محيطهاي منزل و کاري مرتفع کنند. همچنين با مشارکت سازمان بهزيستي به همراه متخصصان توانبخشي به خانههاي معلولين ميرفتيم؛ چرا که با حضور در محيط واقعي، ديد بهتري براي نيازسنجيها و آموزشهاي طراحي و توليد ابزارهاي کمکي حاصل ميشد. هم اکنون سه شرکت به طور تخصصي در زمينه طراحي محيط منزل معلولين فعاليت ميکنند که متخصصان آن از دل همين کارگاههاي برگزار شده بيرون آمدهاند؛ از اين بين ميتوانم به مرکز توانبخشي مهديان اهواز که زير نظر سازمان بهزيستي فعاليت ميکند اشاره کنم.
بعد از ورود افرادي مجرب و امين در زمينه مهندسي طراحي منزل معلولين و گسترش اين علم توسط اين دوستان، زمان برطرف کردن نيازهاي ديگر جامعه توانبخشي رسيد بنابراين وارد حوزه ارتزها و پروتزها شدم. روش ساخت اين تجهيزات پزشکي در ايران مبتني بر قالبهاي گچي، بدون دقت اندازه گيري و مبتني بر تجربه است. در شرح کامل اين موضوع ميتوانم بگويم که بيمار قطع عضو، براي ساخت پرتز يا بيمار دچار انحراف اسکوليوز، براي ساخت ارتز اصلاحي به متخصصين ارتوپدي فني مراجعه ميکند که اين عزيزان از اندام مورد نظر قالب گچي تهيه ميکنند. تصور کنيد براي ساخت يک ارتز اصلاحي انحراف اسکوليوز بايد تمام بالاتنه فرد گچ گرفته ميشد که فرآيندي طولاني و عذاب آور براي متخصصين و به ويژه بيماران بود. در نهايت اگر قالب گچي فرد در مرحله اصلاح قالب دچار مشکل نشود-که در اين صورت مراحل قالب گيري از ابتدا مجددا بايد انجام شود-ارتزي قابل تست بر روي بيمار آماده ميشود که تازه نوبت به دفعات مکرر حضور بيمار و اصلاح ارتز يا در موارد قطع عضو، اصلاح پروتز ساخته شده است تا براي بيمار قابل استفاده باشد؛ زيرا به دليل عدم اندازهگيري دقيق نقاط حساس و اصلاحي در مرحله قالب گيري، عدم کنترل بر فرآيندهاي اصلاح و ساختي غير مهندسي و دور از استانداردهاي بيومکانيکي، محصول نهايي با محصولي استاندارد فاصله زيادي دارد.
بارها شاهد نارضايتي و عدم استفاده بيماران از پروتز يا ارتز ساخته شده بودم. اگر به ياد داشته باشيد در آغاز سال 94 بحث ارتزها و پروتزهاي سه بعدي در خارج از کشور بسيار داغ بود، حتي اخبار آن در ايران هم منتشر شده بود. با وجود اين که ابتدا تصور ميشد تنها ويژگي خاص آنها، ساخت به وسيله پرينتر سه بعدي است اما نظرات مخالفي هم وجود داشت مبني بر اين که اين دسته از پروتزها و ارتزها، به دليل استفاده از مواد غير استاندارد ميتوانند به بدن آسيب بزنند.
اين موضوع باعث شد من از همان زمان، شروع به برگزاري همايشها و کارگاههايي کنم. ببينيد طراحي مهندسي و اصطلاحا طراحي بيومکانيکي امتياز اصلي اين ارتزها و پروتزها است؛ چيزي که پيش از اين در ساخت پروتزها و ارتزها وجود نداشت و پرينتر سه بعدي تنها به تسهيل فرآيند ساخت ارتز يا پروتز کمک ميکرد و متريال آن را تغيير نميداد. براي مثال اگر در ساخت اين ابزار به روش سنتي از ورقهاي پليکربنات استفاده ميشد در ساخت با پرينتر سه بعدي از فيلامان پليکربنات استفاده ميشود و تنها فرآيند ساخت تغيير کرده که در گذشته هم پيش از ورود دستگاههاي اتو و پرس از آب جوش و حرارت براي تغيير شکل ورقها استفاده ميکردند. امروزه هم بايد پرينترهاي سه بعدي نقش دستگاههاي توليد را داشته باشند. پس از جا انداختن نياز به علم طراحي مهندسي در ارتزها و پروتزها، نحوه طراحي اين ابزارها را به بيش از 300 متخصص در طول اين سالها آموزش دادم که نتيجه آن ايجاد 11 مرکز فعال در کشور بود. ميتوانم به جرات بگويم در اين زمينه پتانسيل بالايي براي بازار کار مهندسان پزشک از فروش تجهيزات پرينت و اسکنرهاي سه بعدي پزشکي تا شرکتهاي طراحي و ساخت آنها وجود دارد. اميدوارم در سالهاي آينده شاهد ورود متخصصان بيشتري به اين زمينه شغلي باشيم.
در سومين اقدام خود کوشيدم علم بازي درماني را معرفي کنم. بازي درماني از ديرباز در ايران وجود داشت ولي هرگز به صورت سيستماتيک و علمي به آن نگاه نشده بود و در درمان اختلالات حرکتي، يادگيري حرکتي، اختلالات شناختي، توانبخشي پس از سوختگي، توانبخشي اسکلتي عضلاني و کنترل استرس کاربرد دارد. در زمينه بازي درماني و از نگاه اشتغال زايي، پتانسيلي به مراتب بزرگتر از کارهاي نام برده شده در کشور وجود دارد و چيزي جذابتر از يک سرگرمي همراه با سلامت محسوب ميشود.
به عنوان چهارمين و جديدترين کار هم با توجه به نيازهاي صنعت خودروسازي و شرکتهاي بيمهگر جهت کاهش صدمات ناشي از تصادفات، مشغول توسعه علم تحليل و طراحي بيومکانيک در خودروسازي کشور هستم.
تا اينجا به نظر ميرسد که آموزشهاي شما در قالب علوم جديد وگوناگون مرتبط با توانبخشي بسيار متنوع و بيشتر شبيه کارآفريني بوده است. آيا اين آموزشها منجر به توليد تجهيزات پزشکي هم شده است؟
شايد بزرگترين فعاليت من اين بوده که به طور گسترده طراحي و ساخت تجهيزات توانبخشي را در کشور به متخصصان عزيز اين حوزه آموزش دادهام که ثمره آن تشکيل 7 کارگاه توليد ابزارهاي توانبخشي براي اولين بار در کشور است. اين مراکز براي تعداد زيادي مهندس پزشک و تکنسين شغل ايجاد کرد. شايد برايتان جالب باشد بدانيد ميانگين سني مديران اين کارگاهها حدود 26 سال است. براي مثال ميتوانم از دو استارتاپ خوب در اين زمينه نام ببرم. سفير وابسته به دانشگاه تبريز و ربوطب وابسته به دانشگاه چمران اهواز که اين استارتاپ در ابتداي پاندمي کرونا با ساخت ونتيلاتورهاي اورژانسي و اسپيرومترهاي تشويقي، يکي از پيشگامان توليد تجهيزات فيزيوتراپي تنفسي و به طور کلي تجهيزات پزشکي مقابله با کرونا بود. استارتاپ سفير هم ابزار توانبخشي در داخل کشور توليد کرد که متاسفانه تا زمان عرضه آن نميتوانم عنوانش را بگويم ولي ايران سومين کشوري خواهد بود که اين تجهيز خاص و مهم را توليد ميکند. با مشارکت يکي از همين کارگاهها موفق به توليد دوربين مراقبت از بيمار با استفاده از الگوريتمهاي بينايي ماشين و يادگيري ماشين شدم که پيش از اين تنها در آمريکا توليد ميشد. اکنون با توجه به شرايط کرونا، وجود اين دوربين در مراکز درماني و عمومي کاملا ضروري است. اين دوربين حرکات غير عادي بيمار مانند سرفه، بيتحرکي طولاني، افتادن و … را به اطلاع مراقبين بيمار ميرساند. متاسفانه توليد انبوه اين دوربين به علت عدم مشارکت ارگانها ذينفع در کشور ترکيه انجام ميشود.
لطفا از کتابهاي منتشر شده خود بگوييد.
من در سال 96 کتابي با عنوان «آشنايي با ارتزها و پروتزها» نوشتم و در سال 99 هم کار بر روي يک مجموعه کتاب در حوزه مهندسي پزشکي را آغاز کردم که جلد اول آن با عنوان «کاربرد نرم افزار 3d doctor در مدلسازي بافتهاي بدن و تحليلهاي بيومکانيک» با همکاري خانم مهندس ناصري و ويرستاري علمي دکتر شريف نژاد به چاپ رسيد. ساير کتابهاي اين مجموعه انشالله در سال پيش رو به چاپ ميرسد.
در پايان چه توصيهاي به دانشجويان مهندسي پزشکي داريد؟
همانطور که ميدانيد در سال 98 بخشنامهاي از سوي وزارت بهداشت تنظيم شد که اختيارات مسئولين فني عزيز ما را سلب ميکرد. در ابتداي اين اقدام، جامعه مهندسي پزشکي استان خوزستان جلسه هم انديشي ترتيب داد تا هرکس به حد توان در احقاق حقوق ضايع شده مهندسي پزشکي تلاش کند. حاصل اين هم انديشي هم تنظيم نامهاي بود که بخش حقوقي آن برعهده من گذاشته شد. در واقع بخشنامه صادر شده را از کلمه اول که واژه «بخشنامه» بود تا نقطه آخر بررسي کرديم و مغايرات قانوني آن را ارائه داديم. لازم ميدانم در اين راستا از زحمات سرکار خانم مهندس رضوي که سکان دار اصلي اين کار بودند تشکري ويژه کنم. اين نامه از زمان انتشار تا امروز به دست بسياري از مهندسين پزشکي رسيده و باعث شده با توجه به ماده و تبصرههاي قانوني از حقوق خودشان مطلع باشند.
به طور يقين معتقدم اگر مهندسي پزشکي و ظرفيتهاي واقعي آن در جامعه ما، به درستي شناخته ميشد هرگز سلب يک حق، لرزه بر پيکره اين رشته بزرگ نميانداخت. اين لرزه به صورتي بود که بسياري از دانشجويان ما قصد انصراف از اين رشته را داشتند چون تنها موقعيت شغلي را مسئول فني بيمارستان ميدانستند. حتي اگر موقعيتهاي شغلي ديگري در آينده پديد آمد، نبايد از ضايع شدن حقوق خود به سادگي بگذريم. در واقع ظرفيت رشته ما بسيار بيش از آنچه که وجود دارد است. ميتوان به جرأت گفت تاکنون شايد تنها حدود 5 درصد از مهندسان پزشکي در کشور ما به عنوان متخصصين اين رشته شناخته شدهاند مهندسي پزشکي يک خانواده است و هر مشکلي براي هر بخش يا تخصص از اين خانواده رخ داد ما به عنوان اعضاي اين خانواده بايد از آن بخش حمايت کنيم. البته انتقاد در درون خانواده باعث رشد آن خواهد شد.
در سيستم آموزشي ما خلاهاي بسياري وجود دارد. در کوريکولوم رشتههاي دانشگاهي ما درسي به عنوان حقوق شغلي وجود ندارد. دانشجويان ما بعد از اتمام تحصيل نميدانند بايد صاحب چه شغلي بشوند و براي اشتغال چه چيزي نياز است، در صورتي که رشتههاي دانشگاهي خصوصا شاخه مهندسي به طور کامل وارداتي هستند و کوريکولومهاي آنها ترجمهاي است. حالا چرا دروس حقوق شغلي از آن حذف ميشود سوالي است که من هم در جستجوي جواب آن هستم. ما دقيقا پس از ارسال نامه، تا همين الان بر روي مجموعه حقوقي با عنوان «حقوق مهندسي پزشکي» کار کردهايم. اين مجموعه به صورت کتابچه در آمده است و حدود سه ماه پيش براي وزارت علوم و تحقيقات جهت ورود به کوريکولوم اين رشته حتي به عنوان درس اختياري يا پيشنهادي مباحث ويژه ارسال شده است. ما به آگاهي بخشي در دانشگاه بيشتر اعتقاد داشتيم؛ براي مثال اين که چرا مجوز تاسيس شرکتهاي توليدکننده اقلام ارتوپدي به مهندس پزشک داده نميشود يا اين که چرا در فرايند توليد پلاکهاي ارتوپدي حوادث زيادي رخ ميدهد، همگي از جمله موضوعاتي هستند که در اين کتاب آورده شدهاند.
سخن آخر …
در پايان مايلم اين اطمينان را به شما بدهم هر آنچه در اين مصاحبه و موارد مشابه ديگر از زبانها جاري و منتشر ميشود، صرفا شرح عملکرد شخصي ما نيست، بلکه زمينههايي است که شما به عنوان مهندسين پزشکي ميتوانيد در آن وارد بشويد، پس خوب جستجو کنيد و مطالعه، مطالعه و مطالعه.
دیدگاه ها