آخرین خبر

مدیر توسعه فناوری پداسیس از تولید تجهیزی گفت که به افراد ضایعه نخاعی برای راه رفتن کمک می‌کند؛ ساخت نخستین ربات اسکلت بیرونی پایین‌تنه در ایران و خاورمیانه

همیشه اولین‌ بودن دشوار است؛ اما در ایران کم از این اولین‌ها نداریم که از هیچ به همه‌چیز تبدیل شده‌اند. یکی از این اولین‌های ایران تولید ربات اسکلت بیرونی پایین‌تنه به نام «اکسوپد»‌ است. رباتی که توسط مهندسان جوان و خلاق شرکت پداسیس به‌عنوان نخستین ربات اسکلت بیرونی پایین‌تنه در خاورمیانه سال 1395 تولید و به بازار ارائه شد. این محصول نویدی برای افرادی است که دچار ضایعه نخاعی شده‌اند. متاسفانه آمارها نیز گویای این است که اکنون در ایران ۱۰۰ هزار نفر مبتلا به ضایعه نخاعی وجود دارند؛ یعنی در ایران سالانه حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر دچار ضایعه نخاعی می‌شوند که عامل 60 درصد آن‌ها تصادف است. ضایعه نخاعی موجب شده که افراد شانس راه رفتن دوباره را از دست بدهند و به‌کمک ویلچر یا سایر تجهیزات جابه‌جا شوند.
فناوری اکسلیت بیرونی پایین‌تنه تنها تجهیزی است که در حال‌حاضر به راه رفتن افراد دچار ضایعه نخاعی در وهله اول و به‌طورکلی افراد دچار معلولیت جسمی و حرکتی پایین‌تنه کمک می‌کند. چون این تجهیز شبیه اسکلت بدن است، اما روی بدن پوشیده می‌شود، ربات اسلکت بیرونی نامیده می‌شود. در واقع افراد دچار ضایعه نخاعی این ربات را می‌پوشند و با کمک آن راه می‌روند. تولید این محصول فناورانه و نوظهور دنیا در ایران آن هم توسط تیمی جوان و در یک مجموعه کوچک، نوید گام‌هایی بلند در عرصه تجهیزات پزشکی و علم رباتیک را می‌دهد. بنابراین در بازدید ماه این شماره گفت‌‌وگویی با سهند حسین‌پور ملکوتی، مدیر توسعه فناوری شرکت پداسیس ترتیب دادیم تا درباره جایگاه این فناوری در دنیا، تولید دانش‌بنیان آن در ایران، چالش‌ها و بسترهای مورد نیاز توسعه آن صحبت کنیم.

چگونه، چه سالی و با چند نفر شرکت را تاسیس کردید؟
شرکت دانش‌بنیان پویندگان دانش سیستم‌های توان‌افزای پاسارگاد (پداسیس) از سال ۱۳۹۴ فعالیت خود را در حوزه تجهیزات پیشرفته رباتیک به‌ویژه رباتیک توان‌بخشی شروع کرد. شرکت توسط چهار نفر که دو تن آن‌ها عضو هیئت علمی دانشگاه‌های شریف و تربیت مدرس هستند، تاسیس شد. بدین‌ترتیب شرکت با هشت نفر کار خود را آغاز کرد و اکنون با ۱۲ نفر به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

ایده شکل‌گیری و انتخاب این فیلد تولیدی چگونه شکل گرفت؟
سال ۲۰۱۴ برای اولین‌بار این دستگاه در دنیا رونمایی و معرفی شد؛ بنابراین تجهیز بسیار نوظهوری است. وقتی محصولی سال ۲۰۱۴ تجاری‌سازی می‌شود یعنی حداقل از ۲۰۰۱ کار تحقیق و توسعه آن را شروع کرده‌اند. اولین‌بار این ایده برای سربازان اسرائیلی که در جنگ ۳۳ روزه با لبنان دچار ضایعه نخاعی شده بودند شکل گرفت تا برای راه رفتن به‌ آن‌ها کمک شود. اولین اسکلت بیرونی در دنیا توسط اوباما و نخست‌وزیر اسرائیل و یک معلول اسرائیلی معرفی و ارائه شد. هم‌اکنون جدی‌ترین شرکت دنیا نیز «ریواک» است. در ایران نیز یکی از موسسان شرکت ما در یک شبکه اجتماعی، خانمی که ضایعه نخاعی داشت را دیده بود که با به پا داشتن رباتی از خط پایان ماراتن لندن گذشت؛ بنابراین این ایده شکل گرفت و با فناوری اسکلت بیرونی (Exoskeleton) آشنا شدیم و تصمیم به تولید یک نمونه از این فناوری را در ایران گرفتیم. ازآنجا ‌که فعالان این حوزه بیشتر کشورهای آمریکا و اسرائیل هستند و از سوی دیگر قیمت این محصول نیز به‌شدت گران است، امکان دیدن ربات و مهندسی معکوس آن را نداشتیم؛ بنابراین کل ایده از یک عکس و در نهایت یک فیلم شکل گرفت. بدین‌ترتیب شروع به ساخت یک ربات از صفر کردیم بدون هیچ دید و اطلاعی از اینکه داخل این تجهیز چه خبر است؛ بنابراین روند تحقیق و توسعه محصول بسیار طولانی شد؛ زیرا می‌خواستیم یک تجهیز بسیار پیچیده متشکل از ۲ هزار و 500 پارت مکانیکی و الکتریکی بسازیم.

چه زمانی موفق به ساخت این ربات شدید؟
سال ۱۳۹۵ برای اولین‌بار ربات اسکلت بیرونی کلینیکی را ساختیم. موفق شدیم پنج دستگاه از این محصول را به مراکز درمانی دولتی تهران بفروشیم. منتها چالشی که داشتیم این بود که اپراتورها کار با دستگاه که تجهیز پیچیده‌ای است را یاد نمی‌گرفتند. ما نیز پتانسیل نیروی انسانی و مالی را نداشتیم که در هر کدام از این مراکز یک نیرو را مستقر کنیم؛ بنابراین بیماران استقبال چندانی از این محصول در مراکز درمانی نکردند. از سوی دیگر بیماران به‌جای استفاده از این محصول در کلینیک‌ها تمایل داشتند که نسخه‌ای برای خود داشته باشند و بتوانند مدام از آن استفاده کنند؛ بنابراین ایده ساخت ربات شخصی به ذهنمان رسید. از سال ۱۳۹۸ به مدت یک سال روی آن کار کردیم، اما جواب نداد و ناچار شدیم که کلا آن را کنار بگذاریم و پروژه جدیدی را در این زمینه شروع کنیم. سال ۱۳۹۹ طراحی ربات شخصی بر اساس قد و وزن فرد سفارش‌دهنده را شروع کردیم و انتهای ۱۴۰۰ تمام شد و فروردین ۱۴۰۱ نیز از آن رونمایی کردیم.

سرمایه اولیه برای احداث شرکت و ساخت ربات را چگونه تامین کردید؟
چک کپیتال شناسا که یک سرمایه‌گذار خطرپذیر، زیرمجموعه بانک پاسارگارد است با ما همکاری کرد. با شروع سرمایه‌گذاری، شرکت برای اولین‌بار در مرکز موفقیان زیرمجموعه دانشگاه شریف کار خود را شروع کرد. شرکت تمرکز خود را فقط روی بحث فناوری اسکلت بیرونی پایین‌تنه گذاشت تا سرانجام سال ۱۳۹۵ نخستین نمونه اسکلت بیرونی ساخته شد.

معمولا شرکت‌های دانش‌بنیان در شروع و گاهی ادامه مسیر با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند؛ سرمایه‌گذار شما تا کجا همراهتان بود؟
ما مشکلات دانش‌بنیان‌ها را نداشتیم؛ زیرا سرمایه‌گذار با من دانشجو طرف نبود بلکه با چهار فرد شناخته شده روبه‌رو بود. دو نفر از آن‌ها اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های شریف و تربیت مدرس بودند. نفر سوم سابقه‌ای ۲۰ ساله در عرصه رباتیک داشت و دیگری نیز در حوزه حرفه‌ای خود مطرح بود. بدین‌ترتیب در اوایل کار حس بی‌اعتمادی وجود نداشت و اعتبار اولیه را داشتیم. حمایت اولیه نیز واقعا خوب بود، اما ذات سرمایه‌گذاری این است که خیلی سخاوتمندانه نیست. دوم اینکه کار تولید، ریسک دارد؛ چه‌بسا که ما دستگاهی را یک سال کار کردیم و کنار گذاشتیم که چنین چیزی به مذاق سرمایه‌گذار خوش نمی‌آید. چنین مشکلاتی همیشه وجود دارد. منتها ما با دو محدودیت جدی روبه‌رو هستیم؛ یکی کار تولیدی است که پروسه‌ای بسیار زمان‌بر و کم‌سود است؛ بنابراین باید دغدغه‌ای فراتر از تجارت داشت که بتوان در این حوزه سرمایه‌گذاری کرد. نکته دوم این است که اکوسیستم توانبخشی بسیار مهجور است. به‌گونه‌ای که یک فرد توان‌خواه ماهانه ۳۰۰ هزار تومان از بهزیستی مستمری می‌گیرد. تا همین پارسال نیز هیچ خدمت توانبخشی و کاردرمانی زیرمجموعه بیمه قرار نداشت؛ بنابراین در حوزه توانبخشی بیشتر افراد کم بضاعت هستند و درنتیجه سود آنچنانی در این کار وجود ندارد. این مسائل کار با سرمایه‌گذار را دشوار کرده است؛ بااین‌حال ما خیلی مشکلات حادی نداشتیم البته اینگونه هم نبود که هرزمان خواهان پول بودیم، سرمایه‌گذار آن را به شرکت تزریق کند. حتی نیاز شده است که وام‌های متعدد بگیریم. با همه این اوصاف می‌توان گفت تنها شخص و نهادی که جدی از ما حمایت کرد دکتر ستاری و معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری بود.
با این تفاسیر به‌نظر می‌رسد اگر این حمایت‌های دولتی به‌جای اینکه مستقیم به شرکت تعلق بگیرد، شامل حال جامعه هدف محصول شما شود بر روی بازار تاثیر بهتری خواهد گذاشت.
بی‌شک اینگونه است؛ البته حمایت‌های معاونت علمی و فناوری رقم‌هایی نیست که اگر در اختیار بیمار قرار بگیرد، چیزی به‌حال او تغییر کند. زیرا وام‌های چند میلیون تومانی برای پیشروی شروع کار است؛ بنابراین باید دید که کشورهای توسعه یافته در چنین مواقعی چه رویکردی را پیش می‌گیرند. اکنون در این کشورها در بیمه خودرو، چنین چیزی را دیده‌اند؛ برای نمونه در آلمان این گزینه هنگام بیمه خودرو دیده شده است که با پرداخت رقم بیشتری، به فرد درصورتی‌که درون ماشین دچار ضایعه نخاعی شد یک دستگاه اسکلت بیرونی تعلق بگیرد یا اینکه در آمریکا بنیاد VA به افراد دچار ضایعه نخاعی در هر کجای این کشور که باشند و بتوانند از ربات استفاده کنند، توسط شرکت ریواک یک ربات رایگان در اختیارشان قرار می‌گیرد. منتها خیلی هم نمی‌شود به ایران انتقاد کرد؛ زیرا با مسئولان بهزیستی و هلال احمر که صحبت کردیم، منکر لزوم حمایت نبودند منتها می‌گفتند توان‌خواهان ایران در تامین هزینه‌ نیازهای اساسی‌تر خود مانده‌اند.
اما به‌طور کلی فناوری اسکلت بیرونی نیازمند حمایت بیمه و حاکمیت است. افراد توانایی پرداخت هزینه بالای خرید دستگاه را ندارند؛ به‌همین دلیل است که در دنیا سازمان‌های حمایت‌گر متعددی به افراد برای تهیه دستگاه کمک می‌کنند.

قصد ندارید محصولات دیگری را طراحی و تولید کنید تا از وضعیت تک‌محصولی بودن خارج شوید؟
آنقدر اسکلت بیرونی، محصولی پیچیده است که امکان ورود به حوزه دیگری وجود ندارد. بااین‌حال می‌توانیم ورژن‌های مختلفی از این محصول را تولید کنیم؛ برای نمونه ورژنی از این دستگاه را تولید کنیم که برای افراد مبتلا به سکته مغزی کاربرد داشته باشد.

به جز افراد ضایعه نخاعی پایین‌تنه، آیا آن‌هایی که از گردن دچار این ضایعه هستند نیز می‌توانند از این تجهیز استفاده کنند؟
بسیار سعی می‌کنیم در این زمینه با احتیاط و البته فروتنانه صحبت کنیم؛ زیرا مخاطب ما بیماران هستند. بااین‌حال مزیت این ربات ایرانی نسبت به ربات‌های آمریکایی، اسرائیلی و… به‌نظرم در دو چیز است؛ یکی بحث قیمت است که یک‌پنجم رقم نمونه خارجی تمام می‌شود. نکته دوم نیز این است که طیف وسیعی از توان‌یابان می‌توانند از آن استفاده کنند.
جدی‌ترین کاربری کنونی اکسوپد که اتفاقا در استفاده از این ربات بسیار ماهر شده، بیماری با ضایعه نخاعی گردنی است. بااین‌حال همه افراد دچار ضایعه نخاعی گردنی نمی‌توانند از این ربات استفاده کنند. در واقع ما از مهره ششم گردن به پایین را می‌توانیم تست کنیم؛ یعنی افرادی که حتی مچ دستشان کار نمی‌کند، اما می‌توانند از شانه خود استفاده کنند. البته ممکن است افراد دچار ضایعه نخاعی C4 و C5 نیز درصورتی‌که ضایعه کامل نباشد، بتوانند از ربات استفاده کنند. بااین‌حال می‌توانم با احتیاط بگویم که رباتی را در دنیا ندیده‌ام که فرد دچار آسیب گردنی 6C به پایین را پوشش بدهد. در واقع سطح L دیگر نیازی به ربات ندارد و به‌جای آن از تجهیزات دیگری استفاده می‌شود.
خودمان پیش‌بینی نکرده بودیم که فرد دچار ضایعه نخاعی گردنی بتواند از ربات اسکلت بیرونی استفاده کند. اما ازآنجایی‌که در ایران این فناوری مانند کشورهای توسعه یافته پیشرفت نکرده است، به امید همه معلولان جسمی و حرکتی پایین‌تنه تبدیل شده‌ایم. به‌گونه‌ای که از همه جای ایران افراد مبتلا به CP، قطع عضو، MS، ضایعه نخاعی، دیستروفی عضلانی و… به امید پوشیدن ربات زنگ می‌زنند. درحالی‌که همه این‌ها در دسته تخصص‌هایی جداگانه قرار دارند. بدین‌تریب از سوی متقاضیان از ضایعات مختلف به ما بسیار فشار وارد می‌شود. این‌ درحالی است که ربات اسکلت بیرونی مناسب همه نیست و نمی‌تواند پاسخگوی همه بیماران باشد. چه‌بسا که هم‌اکنون در سایر کشورها، ربات اسکلت بیرونی فقط روی افراد دچار ضایعه نخاعی در سطحی محدود تست می‌شود.
این کاربر اکسوپد نیز که دچار ضایعه نخاعی گردنی است با رضایت خودش و پذیرش مسئولیت آسیب‌های احتمالی اقدام به تست ربات کرد. تجهیز ما یک فرد ۱۰۰ کیلویی آسیب نخاعی گردنی با قد ۱۹۰ را بلند می‌کند و راه می‌برد. جلسه اول برای ما و بیمار بسیار سخت بود، اما او تسلیم نشد. سرانجام در جلسه دوازدهم موفق شد مستقل راه برود. خودمان نیز متعجب بودیم که چه شد یک ضایعه نخاعی توانست با اسکلت بیرونی برای اولین‌بار راه برود. بااین‌حال بسیار محتاط هستیم زیرا بیشتر ما مهندس هستیم و پزشک در تیم شرکت نداریم؛ بنابراین نمی‌توانیم این موفقیت را خیلی برجسته کنیم.
در نهایت مجبور شدیم طیف وسیعی از بیماران را به خاطر زیاد بودن تقاضاها پوشش دهیم. حتی تعداد زیادی از بیماران مبتلا به MS از ربات استفاده کرده‌اند. مبتلایان به CP (فلج مغزی) را که بیشتر بچه‌ها را دربر می‌گیرد، خط قرمز خود گذاشته بودیم که آن هم شکست. با اینکه بنا بود به‌هیچ عنوان مبتلایان به CP را تست نکنیم، اما ناچار به این کار شدیم. مادری زنگ زد که دخترم ویدئوهای شما را دیده است و بی‌قراری می‌کند. درخواست کرد بچه‌اش یک جلسه بیاید و ببیند که نمی‌تواند استفاده کند تا از فکرش بیرون برود. آمد و توانست استفاده کند، اما بچه‌ها که متوجه بحث هزینه نیستند. موقع رفتن از مادرش پرسیده بود چرا ربات را ندادند که با خود ببریم. برای همین هم یکی از آیتم‌های مهم برای ما هنگام مصاحبه استخدامی، تحمل‌پذیری فرد در مواجه با چنین صحنه‌هایی است.

بازار اصلی فروش محصول کدام مراکز هستند؟
بازار ربات اسکلت بیرونی به دو دسته کلینیکی و شخصی تقسیم می‌شود؛ یعنی برخی از ربات‌ها به کلینیک و بیمارستان فروخته می‌شوند و افراد در آن محیط از تجهیز استفاده می‌کنند. در مقابل برخی از ربات‌ها که شخصی‌ساز هستند به فرد فروخته می‌شوند. ما اکنون پس از تست فروش به کلینیک‌ها، درحال فروش نسخه شخصی به اشخاص هستیم. به‌طور کلی ازآنجا ‌که این محصول تکنولوژی نوینی در ایران به‌شمار می‌رود، فعلا درحال بازارسازی هستیم نه بازاریابی.

تاکنون چه تعداد نسخه شخصی اکسوپد را در ایران فروخته‌اید؟
از ۱۴۰۱ که شروع کردیم تاکنون توانسته‌ایم ربات اسکلت بیرونی را به چهار شخص بفروشیم. اکنون نیز درحال انعقاد پنج قرارداد جدید هستیم. دستگاه‌ سری‌سازی نیست بلکه نمونه‌سازی است یعنی برای هر فرد ساخته می‌شود. به‌ همین دلیل است که شرکت ریواک که بازار جهانی را در اختیار دارد، سالانه کمتر ۶۰ دستگاه می‌فروشد.

وضعیت بازار این تکنولوژی نوین در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
هیچ آمار دقیق و رسمی از مبتلایان به ضایعه نخاعی و همچنین دیگر بیماران دچار معلولیت جسمی و حرکتی در ایران وجود ندارد. ازآنجایی‌که تمرکز شرکت بر روی افراد مبتلا به ضایعه نخاعی است، توانستیم آماری بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار فرد مبتلا به ضایعه نخاعی را در کشور برآورد کنیم. از این تعداد فقط حدود ۳۰ درصد قابلیت جسمی استفاده از اسکلت بیرونی را بر اساس استانداردهای ما دارند. البته فروش محصول ما به‌دلیل تقاضا از سوی دیگر بیماران مشروط بر رضایت خودشان، بالای 30 درصد به‌شمار می‌رود. بنابراین با جامعه هدفی در حدود 30 هزار نفری روبه‌رو هستیم. از این میزان هم فقط دهک‌ بالای جامعه می‌تواند دستگاه را خریداری کند. زیرا متاسفانه ربات اسکلت بیرونی فناوری بسیار گرانی است و هر کسی توان تهیه آن را ندارد. اکنون پس از اکسوپد، ریواک پیشروترین و ارزان‌ترین ربات دنیا به‌شمار می‌رود و بااین‌حال ۱۰۴ هزار دلار قیمت دارد. با اضافه شدن هزینه ترخیص از گمرک دست نیافتنی‌تر هم می‌شود، اما احتمالا ارزشش را دارد. در واقع یک معلول ضایعه نخاعی باید بگوید که ارزشش را دارد یا نه. از سوی دیگر ربات اسکلت بیرونی کالایی لوکس به‌شمار می‌رود و تحت پوشش بیمه و حمایت‌های دولتی در ایران نیست. درنتیجه فروش دستگاه در داخل کشور چندان سودی ندارد.

بنابراین باید برنامه‌ای برای صادارت داشته باشید؟
تمرکز ما برای صادارت است. منتها برنامه ما این است که ابتدا حتما بازار خود را در داخل کشور پیدا کنیم؛ زیرا تعمیر و نگهداری اسکلت بیرونی مسئله‌ای بسیار مهم و جدی است. به‌گونه‌ای که این تجهیز به‌طور مداوم مانیتور و تعداد قدم‌های آن رصد می‌شود؛ زیرا این دستگاه باید امنیت بسیار بالایی داشته باشد. بر این اساس هر دو هزار قدم برای سرویس دستگاه فراخوان می‌دهیم. با این اوصاف باید ابتدا در ایران به چالش‌ها و احتمالات تعمیر و نگهداری بربخوریم و آن‌ها را مدیریت کنیم. بدین‌ترتیب وقتی در آینده این محصول را صادر کردیم درگیر خدمات پس از فروش آن نباشیم. بنابراین برای صادرات عجله نمی‌کنیم و این برنامه را داریم که ابتدا در ایران با سود بسیار کم محصول را بفروشیم و چالش‌های احتمالی را برطرف کنیم بعد اقدام به صادرات کنیم.

نزدیک‌ترین و محتمل‌ترین مقصدی که می‌توانید برای صادرات داشته باشید کدام کشورهاست؟
فکر می‌کنم کشور ترکیه و کردستان عراق محتمل‌ترین گزینه‌ها هستند. در بازدیدی که از کلینیک‌های ترکیه داشتیم یک ربات روسی را به‌ قیمت ۱۴۰ هزار دلار خریده بودند. به‌گفته متخصص کلینیک این دستگاه یک هفته در میان خراب است. نه اینکه کیفیت پائینی داشته باشد، اما وقتی به سرعت سراغ صادرات بروی، چنین مشکلاتی پیش خواهد آمد. شاید با بستن یک پیچ مشکل ربات حل شود، اما منطقی نیست که نیروی شرکت از لوکزامبورگ برای بستن یک پیچ به ترکیه برود. گذشته از این قیمت این محصول در مقایسه با محصول ایرانی بسیار بالاست. ضمن اینکه از نظر تکنولوژی و کیفیت هم‌تراز محصولات ما بود. در نتیجه ترکیه یک مقصد جدی برای صادارت ما به‌شمار می‌رود.

یعنی از کیفیت و تکنولوژی قابل رقابتی با سایر کشورها در این زمینه برخوردارید؟
بگذارید پاسخ این سئوال را با ذکر یک خاطره بدهم. اوایل ورودم به شرکت، آقایی تماس گرفت و گفت که کاربر ریواک است و در سفر به ایران، رباتش خراب شده است. می‌گفت شنیده است که ما تولیدکننده ربات اسکلت بیرونی هستیم و می‌خواست بداند که می‌توانیم رباتش را تعمیر کنیم یا خیر. هرچند که حرفش را جدی نگرفتم، اما آدرس شرکت را دادم. حدود یک ماه بعد دوباره تماس گرفت و بنا شد که رباتش را بفرستد. وقتی ربات را دیدم خیلی ذوق زده شدم. با دیدن ربات ریواک متوجه شدیم که آن غولی نیست که مجسم کرده بودیم. محصول ما بسیار مشابه آن بود با این تفاوت که ریواک صدا و وزن بیشتری داشت.
نمی‌گویم ما بهتریم؛ بی‌شک کسی که سابقه کار ۲۰ ساله در آمریکا دارد از ما بسیار جلوتر است، اما دیگر فاصله خود با آن‌ها را آنچنان دست‌نیافتنی نمی‌دیدیم. با دیدن ریواک به خودباوری رسیدیم. در نهایت هم توانستیم دستگاه را تعمیر کنیم، اما رسانه‌ای نکردیم تا مبادا شرکت با شنیدن خبر، دستگاه فرد را از سرویس خارج کند.

زمان شروع فعالیت شرکت، فکر می‌کردید به این نقطه برسید؟
زمانی که شروع کردیم به‌ هیچ‌وجه فکر نمی‌کردیم که محصول تولیدی ما اینقدر کاربردی باشد. تصوری نداشتیم بر محقق شدن بسیاری از مراحلی که پشت‌سر گذاشته بودیم؛ برای نمونه گمان نمی‌‌کردیم که این ربات بتواند به فرد دچار ضایعه نخاعی گردنی در راه رفتن کمک کند. اما بچه‌ها واقعا زحمت کشیدند حتی در این مسیر از سلامتی خود مایه گذاشتند.

از‌آنجایی‌که محصول شما برای اولین‌بار بود که در ایران تولید می‌شد، با مشکلی برای دریافت مجوز تولید آن روبه‌رو نشدید؟
چون پیش از این در ایران ربات اسکلت بیرونی وجود نداشت، برای گرفتن مجوز تولید دستگاه هیچ استانداردی تعریف نشده بود. بدین‌ترتیب بچه‌های شرکت اقدام به ترجمه مجوز FDA به‌عنوان معتبرترین و سخت‌گیرانه‌ترین مجوز دنیا کردند تا بر اساس آن بتوانیم مجوز بگیرم. اوایل با مشکلات زیادی روبه‌رو شدیم زیرا قرار بود ۳۰ فرد مبتلا به ضایعه نخاعی را برای انجام تست در ۱۲ جلسه پیدا کنیم. ضمن اینکه نباید هیچ آسیبی هم در طول انجام تست ببینند تا بتوان مجوز را دریافت کرد. پیدا کردن این تعداد بیمار در آن بازه زمانی که هنوز شناخته شده نبودیم، بسیار دشوار بود. با شروع بحران کرونا نیز بیماران برای انجام تست حاضر نشدند. به‌سختی موفق شدیم آزمایش‌ها را بدون داشتن حتی یک مورد آسیب جدی انجام دهیم. درحالی‌که در گزارش‌های شرکت‌های خارجی چندین مورد شکستگی پا یا ایجاد زخم گزارش شده بود. مجوز ایزو را هم گرفتیم و با مسلط شدن به بازار داخلی، برای ورود به عرصه صادرات برای دریافت CE نیز اقدام خواهیم کرد.

مهم‌ترین چالش و مشکلی که سد راه شماست چیست؟
بزرگترین چالش هزینه دستگاه است. دوست داریم این دستگاه را در اختیار طیف وسیعی از افراد بگذاریم، اما هزینه‌ها مانع می‌شود. چالش دوم نیز اعتماد حداکثری به ربات است؛ زیرا تکنولوژی این ربات شبیه هواپیما است و اجازه ریسک نداریم زیرا منجر به فاجعه می‌شود. در ارتباط با این محصول با این محدودیت روبه‌رو هستیم که فرد ناتوان و آسیب‌پذیر از آن استفاده می‌کند؛ بنابراین باید آنقدر از دستگاه مطمئن بود و تست‌های فراوان کرد تا مشکلی نداشته باشد.

چه چشم‌اندازی را برای آینده شرکت متصور هستید؟
بهتر است بگویم که چه رسالتی داریم؛ رسالت و هدف ما استفاده حداکثری و وسیع توان‌یابان از ربات اسکلت بیرونی است. در این راستا تاکنون هیچ فردی را به‌خاطر پول رد نکرده‌ایم؛ دستگاه هم به او نداده‌ایم، اما به‌ کسی هم که خواهان استفاده از دستگاه بوده است، نه نگفته‌ایم. این درحالی است که جلسه اول استفاده از دستگاه هم هزینه دارد. خودمان از نظر مالی شرایط بسیار دشواری را می‌گذرانیم اما دست رد به سینه کسی نزده‌ایم.

به دانش‌آموختگان مهندسی پزشکی که قصد ورود به بازار کار به‌ویژه عرصه تولید را دارند چه توصیه‌ای مي‌کنید؟
راه راهبردی و استراتژیک این است که از انجام فعالیت‌های بین‌رشته‌ای نهراسند. خودم سال ۱۳۹۸ زمان زیادی از وقتم را در کلینیک توانبخشی سپری می‌کردم تا ببینم روال کار چیست و با چه چیزهایی روبه‌رو هستیم. حتی در مقطعی پس از پایان دوره ارشد قصد داشتم در رشته کاردرمانی تحصیل کنم؛ بنابراین تنها توصیه‌ای که می‌توانم بکنم این است که از بین‌رشته‌ای بودن و آموختن سایر رشته‌ها نهراسند. علاوه‌بر اشراف به رشته خود نسبت به سایر تجهیزات نیز شناخت داشته باشند.

حرف آخر؟
من به این حوزه، آینده این کار و تمام افرادی که بی‌چشم‌داشت فعالیت می‌کنند بسیار امیدوارم.

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور