در فضاي اقتصاد دانشبنيان در کشور، مالکيت فکري بستر و زيرساختي بسيار مهم است. بهخصوص در فضاي تجهيزات پزشکي که بهعنوان يکي از مزيتهاي رقابتي کشور در اين حوزه است و ميتواند به شرکتها در توسعه بازار داخلي و خارجي (بهخصوص در کشورهاي همسايه) کمک کند. يکي از شاخصهاي مهم در رشد علم و فناوري کشورها، ميزان اختراعات ثبت شده در هر کشور و يکي از زيرساختهاي مهم براي ترويج نوآوري و رسيدن به اقتصاد دانشبنيان نيز، برخورداري از نظام حمايت از مالکيت فکري است. در همين راستا با دستور وزارت بهداشت «آييننامه ساختار و خطمشي مالکيت فکري و نوآوري» به تصويب رسيده و براي اجرايي شدن به دانشگاههاي علوم پزشکي کشور ابلاغ شده است. از اين رو ماهنامه مهندسي پزشکي و تجهزات آزمايشگاهي، گفتگويي مفصل پيرامون مباحث اصلي مالکيت فکري، قوانين و استراتژيهاي مربوط به شرکتهاي موفق اين حوزه با سرکار خانم دکتر ميترا امين لو ترتيب داده است. در گزارش ويژه اين شماره علاوه بر خانم دکتر امين لو، تعدادي از مديران و مخترعان اين حوزه نيز به بيان دغدغههاي خود پرداختند.
ماهيت «دانشبنيان» از زبان مسئول اداره توسعه فناوري انستيتو پاستور
ميترا امين لو، دانش آموخته کارشناسي مهندسي شيمي از دانشگاه اميرکبير، کارشناسي ارشد مديريت فناوري دانشگاه علامه طباطبايي گرايش انتقال تکنولوژي و دانشجوي دکتراي مديريت تحقيق و توسعه است.
وي مسئوليت اداره توسعه فناوري انستيتو پاستور و امور مربوط به مالکيت فکري را بر عهده دارد. دکتر امين لو همچنين مشاور و مدرس کانون پتنت ايران در معاونت علمي فناوري رياست جمهوري و عضو کميته فني اختراعات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي است. امين لو در حوزه مالکيت فکري بهعنوان مشاور با معاونت مالکيت فکري وزارت دادگستري و معاونت توسعه صندوق نوآوري و شکوفايي نيز همکاري ميکند.
امين لو در تعريف ماهيت اقتصاد دانشبنيان و شرکتهاي دانشبنيان ميگويد: اقتصاد در عصر جديد از اقتصادِ منبعبنياد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنيان نزديک شده است.
واژه «شرکتهاي دانشبنيان» يـا واژههـاي مشـابه مانند «اقتصاد دانشبنيـان» عبــاراتي نسبتاً جديد درحـوزه ادبيات فناوري و اقتصادي جهان محسـوب ميشـوند که ايرانيان آن را ابداع کردهاند؛ درصورتيکه شما در دنيا کلماتي مانند بنگاههاي کوچک و متوسط SME (Small and Medium-Sized Enterprises) يا در حوزههاي فناوريمحور، NTBF (New Technology Based Firms) را بيشتر ميشنويد.
مرزها، نقاشي خداوند را خطخطي کردند
وي بابيان اينکه با پديدارشدن هر نوع انقلاب، اقتصادش هم تغيير شکل داده است، افزود: ما به خاطر انقلاب فناوري اطلاعات و نفوذي که در جهان داشت وارد فضايي جديد شديم که به آن دهکده جهاني ميگفتند. وسايل ارتباطجمعي توسعه پيدا کرد و مرزها برداشته شد؛ به قول جلال آل احمد «مرزها، نقاشي خداوند را خطخطي کردند» درنتيجه آدمهاي اقتصاد دانشبنيان بايد در دنياي اينترنت فعالتر باشند. هر چه قدر جلوتر ميرويم، با افزايش جمعيت کشور، منابع فيزيکي هم محدودتر ميشود. علم اقتصاد را علم مديريت منابع کمياب تعريف ميکنيم. اينجاست که رويکردهايمان را عوض ميکنيم و براي امرار معاش به فکر فرو ميرويم.
چرخ اقتصاد کشور با کمک مالکيت فکري ميچرخد
وي درباره پيدايش مالکيت فکري گفت: در تجارت، يک مال فيزيکي نميتواند در انحصار دو نفر قرار گيرد؛ يا هديه داده شده يا در قبالش پولي پرداخت شده است ولي در دانش اين گونه نيست. دانش، بايد براي ما يک ارزش افزوده ايجاد کند. شما به دانشِ هر نوع کتاب و مطلبي ميتوانيد دسترسي پيدا کنيد بدون اينکه از اصل مال چيزي کم شده باشد.
پس وقتي ميخواهيم کالايي را خريدوفروش کنيم بايد مالکيت فکري انحصاري داشته باشد. هر محققي ميتواند دانش خود را در قالب يک مقاله چاپ کند. اين مسئله در حوزه مهندسي پزشکي نسبت به صنعت دارو يا صنايع شيميايي رايجتر است. مالکيت فکري از اينجا وارد داستان ميشود. در عصر اقتصاد دانشبنيان با تکيه بر دانش و فناوري بايد بتوانيم چرخ اقتصاد کشورمان را بچرخانيم. اگر اين دانش، موضوعش مالکيتپذير باشد، مسلماً قابليت تجارت نيز دارد.
قوانين مالکيت فکري/ PCT
ميترا امين لو درباره زمان شروع قوانين مالکيت فکري گفت: تاريخچه غير رسمي قوانين مالکيت فکري در سال 1474 ميلادي در شهر ونيز رقم خورد. به گفته پادشاه اين شهر تا 10 سال حق انحصاري هر محصولي در اختيار مخترعش بود. اما تاريخچه رسمي قوانين مالکيت فکري به سال 1873 ميلادي باز ميگردد. داستان آن از اينجا شروع شد که احساس نياز به حمايت بينالمللي از ثبت اختراع براي اولين بار در اين سال، بعد از عدم حضور مخترعان در يک نمايشگاه بينالمللي که با محوريت رونمايي از اختراعات و نوآوريهاي يک سال گذشته بود، به وجود آمد. علت عدم حضور مخترعان در اين نمايشگاه، نبود حمايتها و قوانيني براي جلوگيري از کپي شدن دستاوردهاي آنها بود. وجود اين خلإ خود انگيزهاي بود براي امضا معاهده همکاري ثبت اختراع يا (Patent Cooperation Treaty) که به اختصار PCT ناميده ميشود. اين معاهده تحت نظارت سازمان جهاني مالکيت فکري WIPO فعاليت ميکند.
کنوانسيون پاريس/ Priority Date
دکتر امين لو در ادامه افزود: بعدها، در سال 1883 کنوانسيون پاريس شکل گرفت. برپايه آنچه در اين کنوانسيون مقرر شد، به مخترعان اجازه داده شد اختراعي را که در يک کشور عضو ثبت کردهاند، در کشورهاي ديگر نيز ثبت کنند و از تاريخ اظهارنامه در کشور مبدأ، مورد حمايت قرار گيرند. به تاريخ ثبت اظهارنامه در کشور مبدأ، تاريخ حق تقدم Priority Date ميگويند. مخترع از اين تاريخ، 12 ماه زمان دارد تا اظهارنامه را در کشورهاي هدف ثبت کند. تا ژانويه 2019 تعداد 177 کشور عضو اين کنوانسيون بودند. همه دولتها، اعم از اينکه عضو سازمان جهاني مالکيت فکري باشند يا نباشند، ميتوانند به عضويت کنوانسيون مزبور درآيند، کما اين که ايران، پيش از الحاق به سازمان جهاني مالکيت فکري، از سال 1337 به اين کنوانسيون ملحق شد.
يکي ديگر از توافقنامههاي بينالمللي در حوزه مالکيت فکري و کپيرايت نيز در سال 1886 ميلادي (تنها سه سال پس از کنوانسيون پاريس)، تحت عنوان کنوانسيون برن، براي حمايت از آثار ادبي و هنري، آغاز به کار کرد.
امين لو با بيان اين توضيحات خاطرنشان کرد: اکنون بيشترين مشکل فناوران ما اين است که فکر ميکنند اگر محصول يا اختراعي را در ايران ثبت ميکنند، دليلي بر حمايت جهاني از آن است يا بالعکس. اختراعي که در يک کشور ثبت ميشود تنها در بازه زماني 1 ساله در همان کشور، در انحصار مخترع قرار دارد.
شرکتها بايد استراتژي مالکيت فکري داشته باشند و اين موضوع مخصوصاً در بحث تجهيزات پزشکي که بحث استانداردها از دارو ضعيفتر است، اهميت بيشتري دارد. اگر مثلاً فکر کنيم اختراعي در آلمان ثبت شده و در ايران ثبت نشده، يک شرکت ايراني ميتواند همان کار را به شکل مهندسي معکوس، در ايران نيز توليد کند؛ اين يک فرصت است يعني به اين جنبه مالکيت فکري بهعنوان فرصت نگاه شده است.
استراتژيهاي مالکيت فکري، کپي لفت
امين لو درباره آزادي عمل در مالکيت فکري گفت: در مالکيت فکري، IP(Intellectual Property) يا (Intangible property) مبحثي به نام FTO (Freedom-to-Operate Search) داريم؛ يعني قصد ثبت اختراع محصول را نداريم، فقط ميخواهيم مطمين شويم در صورت توليد آن، حق کسي را نقض نکردهايم. اين موضوع نيز يکي از استراتژيهاي مالکيت فکري است که ما استفاده ميکنيم و اصطلاحاً به آن کپي لفت هم ميگويند.
وي افزود: نکته بسيار مهمي که مخترعان بايد به آن توجه کنند اين است که در حوزههاي سلامت، بهداشت، دارو و امنيت، مجوزهاي اجباري هم وجود دارد. تصور کنيد اکنون که در شرايط کرونا هستيم اختراع و ثبت دارويي کرونايي در انحصار فردي باشد، اينجا دولت ميتواند رسماً مجوز اجباري دهد و بگويد اين اختراع که دارويي موثر است بايد سريعاً توليد شود در غير اينصورت شرکت بازرگاني براي واردات آن محصول اقدام کند؛ اينجا بحث سلامت مردم مطرح است.
براي ثبت اختراع به دنبال بازار مطلوب و کشورهاي رقيب باشيد
مسئول اداره توسعه فناوري انستيتو پاستور براي اينکه درک بهتري از مفاهيم استراتژيهاي مالکيت فکري و تاثير آن در توسعه بازار داشته باشيم از يک شرکت استارتاپي ايرلندي به نام Aerogem نام برد.
به گفته وي اين شرکت در سال 1997 دستگاه نبولايزري ساخت. اين دستگاه، دارو را با استفاده از هوا و ذرات بسيار ريز آب به ريههاي بيمار ميرساند. اختراع آنها ساخت قطعهاي براي فشردهسازي و ريز کردن مايع بود تا قدرت جذب و اثرگذارياش بيشتر باشد. آنها در شروع بازاريابي محصول خود، يک سري استراتژيهاي مالکيت فکري پياده کردند زيرا اين قطعه، جزء اکسسوريهاي دستگاه ونتيلاتور بود. ابتدا اين محصول را در ايرلند پتنت (گواهي ثبت اختراع) ميکنند و به موازات آن به بازار فروش و رقابتي اين محصول در آمريکا و آلمان نيز توجه ميکنند.
وي با تأکيد بر اهميت مدلهاي حمله و دفاع استراتژيهاي مالکيت فکري در پتنت، گفت: اينکه ما کجا، ثبت پتنت کنيم، مهم است. شما بايد اختراعتان را با مدل حمله و در کشوري که بيشترين مشتري و بازار را دارد، ثبت کنيد. از سويي ديگر، بايد اختراعتان را اين بار با مدل دفاع، در جاهايي که توليدکنندههاي اصلي آن محصول خاص وجود دارند، ثبت کنيد زيرا ممکن است آنها محصول مورد نظر را با قيمت بهتري بفروشند و رقيب شما شوند.
خانواده پتنت
به گفته امين لو در بحث مالکيت فکري مفهومي به نام «خانواده پتنت» وجود دارد؛ يعني ميتوان پتنت را در کشورهاي مختلف ثبت کرد. شرکت Aerogem با فروش نبولايزر، فيدبکهاي لازم را از بازار دريافت کرد و سپس اقدام به سرمايهگذاري در بخش تحقيق و توسعه آن محصول کرد. پس از مدتي آنها به اين نتيجه رسيدند که خودشان ونتيلاتور توليد کنند و آن قطعه را هميشه با ونتيلاتور به فروش برسانند.
Aerogem پس از درست کردن سبد پتنت خود به فکر ورود به بازارهاي بينالمللي افتادند. آنها دو راه انتخاب داشتند؛ يا اقدام به ثبت شرکت در کشورهاي مختلف کنند يا با آن دسته از برندهاي مطرح دنيا که سهم خوبي از بازار تجهيزات پزشکي داشتند همکاري کنند. مديران شرکت، مسير دوم را در پيش گرفتند.
طبيعتاً اگر Aerogem مالکيت فکري نداشت بسياري از شرکتهاي طرف قرارداد، محصولش را کپي ميکردند.
نکات قراردادها و مذاکرات مالکيت فکري
مشاور مرکز پتنت ايران در خصوص اين که شرکتهاي ايراني چگونه ميتوانند از استراتژيهاي حقوقي IP استفاده کنند، گفت: درIP ، قراردادهاي لايسنس، زيرمجموعه بحثهاي مديريت فکري است. مثلاً من اين فناوري را دارم و ميخواهم در بازار چين نيز بفروشم. به همان دليلي که خودم در بازار چين زياد توفيق ندارم ميکوشم به شخص يا شرکتي در چين لايسنس بدهم. ما مذاکره را آغاز ميکنيم. در گام نخست پتنت آن محصول بايد ثبت شود و کليه هزينههاي ثبت را بايد شرکت چيني به عهده بگيرد. اگر شرکت چيني خواست تا اين محصول را به صورت انحصاري در اختيار بگيرد، بررسي ميکنيم که کشور چين با يک ميليارد و 700 ميليون نفر جمعيت با يک شرکت نميتواند نياز مردم را تأمين کند بنابراين بهتر است به او نمايندگي غير انحصاري بدهيم. در واقع مناطق شمالي چين را به او داده و براي مناطق مرکزي و جنوبي چين با شرکتهاي ديگري قرارداد ميبنديم. مثلاً اگر من در لايسنس غير انحصاري، مبلغ 1000 تومان پيشپرداخت دادهام، 10 درصد از فروش ساليانهاش را درخواست ميکنم ولي اگر آن شرکت در مذاکره با من موفق بشود از من لايسنس انحصاري بگيرد، ديگر من به 1000 تومان راضي نميشوم. در اين حالت، چون تنها به اين شرکت حق انحصاري دادهام و از جاي ديگري درامدي ندارم، اين شرکت بايد به من 10 هزار تومان بدهد به علاوه 15 درصد از فروش. چون در واقع ايشان بازار من را در آن کشور بسته است. البته بايد دوباره اين قرارداد را مکتوب کرد. ممکن است آن فرد درخواست اجازه ساب لايسنس هم بدهد تا بتواند اين محصول را به هر کسي در چين بفروشد. من اگر اجازه ساب لايسنس بدهم بايد پول بيشتري طلب کنم چون از تجارت من هم استفاده ميشود ولي اگر اجازه ساب لايسنس ندهم باز دوباره قيمت من کاهش پيدا ميکند.
وي افزود: بحث کراس لايسنس يکي ديگر از موارد مورد مذاکره در استراتژيهاي حقوقي IP، است. فرض کنيد يک شرکت بازرگاني تصميم بگيرد روي محصول ما تحقيق و توسعه انجام دهد و تغييراتي در آن ايجاد کند. در اينجا بايد به آن شرکت تذکر داد که لايسنس هرگونه بهبود و توسعهاي در محصول بايد عيناً به شرکت ما بازگردانده شود. اگر من از او کراس لايسنس بک بخواهم دوباره قيمتم پايين ميآيد. اينها همه توافقات و بحثهاي چانهزني بين طرفين است و پايه همه اينها مالکيت فکري است. اگر چنين مقرراتي نبود بازاري در دنيا به وجود ميآمد که در آن همه از روي هم کپي ميکردند.
تخصيص بودجه دانشگاهها به تحقيق و توسعه
امين لو درباره شرکت بازرگاني که لايسنس را دريافت کرده اما پتانسيل تحقيق و توسعه ندارد، گفت: همه اينها به سياست کاري برميگردد. آن شرکت ميتواند بار تحقيق و توسعهاش را روي دوش دانشگاههايي بيندازد که واحد مهندسي پزشکي دارند و براي پروپوزالها و طرحهاي پژوهشي مربوط به آن اختراع، مثلاً گرنت پژوهشي بدهد. اين هم نوعي مالکيت فکري است؛ يعني کساني تحقيق کنند، مالکيت فکرياش متعلق به شرکت باشد و زماني هم که محصول را ثبت کردند، اجازه بدهند که اين محققان، مقاله و کتاب آن را چاپ کنند. وقتي هم به توليد انبوه و تجاريسازي رسيدند، نيم درصد سود ساليانه را نيز به محققان محصول پرداخت کنند.
وي افزود: شرکت ايرلندي Aerogem هم 30 درصد از سود ساليانهاش را روي تحقيق و توسعه سرمايهگذاري ميکند. 30 درصد رقم بسيار بالايي است. اکنون در ايران نيز، اين بهصورت قانون درآمده و در نقشه جامع علمي کشور چنين مصوب شده که تا انتهاي سال 1404 دانشگاهها حداقل 3 درصد از بودجه خود را به فعاليتهاي تحقيق و توسعه تخصيص دهند.
درآمدزايي از راه شکايت از کپي برداران
وي درباره وضعيت فعلي شرکت Aerogem، گفت: هم اکنون اين شرکت محصول خود را در 75 کشور دنيا به شکل قراردادي و غيرمستقيم ميفروشد. جالب است بدانيد اين کمپاني خودش به طور مستقيم وارد بازار هيچ يک از اين 75 کشور نشده است اما در کشورهاي مهمي مانند آمريکا، وکيل و مشاور بازرگاني دارد تا محصولش کپي نشود. در بحث پتنت اينگونه است که به ميزان ادعايي که براي اختراعمان داريم و آن را نوشته و ثبت کردهايم ميتوانيم از کساني که کار ما را کپي کردهاند شکايت کنيم. در واقع اين شرکت در آمريکا وکيل دارد تا اگر کسي حقش را نقض کرد، از او شکايت کرده و او را مجبور به پرداخت جريمه کند.
نگارش پتنت
مشاور مالکيت فکري صندوق نوآوري و شکوفايي، درباره نکات لازم در نگارش پتنت گفت: در نگارش پتنت بايد دقت شود تا همه ويژگيها و پارمترها قيد شود. اين بستگي به دامنه ادعاي من دارد. هر چه دامنه ادعاي من بيشتر باشد من در مالکيت فکري قويتر هستم و ميتوانم محصول را گرانتر بفروشم.
شرکتهاي تجهيزات پزشکي ما اصولاً خودشان دستگاه جديدي توليد نميکنند و دستگاههاي ديگر را ايرانيزه ميکنند و با قيمت پايينتر ميفروشند. اين شرکتها بهتر است روي تغييرات نوآورانه محصولات خود مانور بدهند و به اسم و برند خودشان توليد کنند. پتنت را بايد مانند يک زمين بازي در نظر بگيرند و در نوشتن آن بسيار با سياست عمل کنند. در تجهيزات پزشکي چون راجع به تجارت حرف ميزنيم، هرچقدر که ميتوانيم بايد در بازار قويتر حرکت کنيم و مطمئن باشيم که حق کسي را نقض نميکنيم در غير اين صورت در مباحث فناوريمحور، بازارِ فروش خود را از دست داده و متحمل خسارات بسياري ميشويم.
وي خاطرنشان کرد: درست است که مالکيت فکري را به پتنت ميشناسند اما اتفاقاً يکجاهايي نبايد پتنت ثبت کنيم و موضوع اصلي اين نيست. در تجهيزات پزشکي ظاهر چيزي که درست ميکنيم هم مهم است. بايد به فکر طرح صنعتي هم باشيم. بسياري از فناوريها، اصلي نبودند ولي شکل ظاهري بهتري داشتند. حفاظت ظاهري دستگاهها و جوانب زيباييشناسي آنها مخصوصاً در حوزه تجهيزات توانبخشي نيز مهم است.
استراتژيهاي مالکيت فکري/ جايگاهيابي/RBV/ قابليتهاي پويا/ منطقه جغرافيايي
امين لو گفت: ما بايد فعاليت رقبا را هم رصد کنيم. در اين حوزه يک از استراتژيهاي مالکيت فکري، جايگاهيابي (پوزيشنينگ) است تا ببينيم چه سهمي از بازار جهاني را ميتوانيم داشته باشيم.
همچنين در مسير حرکت به سمت بازار هدف، بايد نگاه مبتني بر منابع (RBV) داشت؛ يعني بايد بعضي وقتها ايستاد و شرايط را سنجيد، شايد تغيير استراتژي لازم باشد. در کنار آن نبايد از قابليتهاي پوياي محصول خود در استراتژيها غافل شد.
ميترا امين لو با اشاره به اينکه هر کشوري در پيادهسازي استراتژيهاي مالکيت فکري خود بايد به توانمنديهاي ذاتي آن حوزه خاص توجه کند، خاطرنشان کرد: با توجه به اينکه من 14 سال در حوزه مالکيت فکري فعاليت کردهام و البته بيشترين تمرکزم در حوزه اختراعات محصولات سلامتمحور است، ميتوانم بگويم در حوزه سلامت چند بخش را ميتوان متصور شد. حوزه درمان، دارو و واکسن جذابيتها و بازار خاص خودش را دارد. حوزههاي فراوردههاي تشخيصي يا همان IVD در فضاي آزمايشگاهي، صنعت، توليد و تحقيقات جذابيت خاصي دارد و ديگري تجهيزات پزشکي است که جايگاه بسيار ويژهاي در حوزه سلامت دارد. بحثهاي مالکيت فکري در حوزه نفت و خودرو با مباحث حوزه سلامت متفاوت است و هرکدام پارادايمهاي (Paradigm) مختلف خودش را دارد. وي افزود: حتي در ورود به جزئيات مسائل حوزه سلامت نيز ميبينيم که استراتژيهاي دارو با استراتژيهاي تجهيزات پزشکي و تشخيص و سلولهاي بنيادي متفاوت است.
نکته ديگر در بحث استراتژي، نگريستن به منطقه جغرافيايي است. مثلاً ايران در منطقه خاورميانه است و کشورهاي همسايه ما مانند افغانستان، عراق، بحرين و سوريه از جمله کشورهايي هستند که دورههايي از جنگ را سپري کردهاند؛ يعني بازار خوبي براي تجهيزات توانبخشي محسوب ميشوند. پس بهتر است اين محصولات توليد شوند. وي تصريح کرد: پس، افرادي که در بازار تجهيزات پزشکي ايران کار ميکنند، متوجه چند نکته کليدي باشند. ما بازار خوبي در اطراف کشورمان داريم. ما در فضايي هستيم که اطرافيانمان لزوماً (در حوزه مالکيت فکري) چندان آدمهاي فرهيختهاي نيستند که حقوق متقابل را رعايت کنند پس بايد دقت کنيم اگر کار نوآورانهاي انجام ميدهيم حتماً آن را ثبت کنيم. در مباحث مربوط به توليد تجهيزات پزشکي، اول بايد به دنبال چيزهايي باشيم که در ايران حفاظت نميشوند، ما ميتوانيم آنها را کپي کنيم يا آنها را بهبود دهيم. امين لو درباره وضعيت محصولات در حوزه فناوري گفت: بهطورکلي محصولات يا مبتني بر تحقيق يا مبتني بر توسعه هستند. کشورها در مالکيت فکري حوزه فناوري يا ليدر (Leader) هستند يعني براي اولين بار چيزي را اختراع ميکنند يا اينکه دنبالکننده (Follower) يا اصطلاحاً بازمانده يا دير رسيده هستند.
حمايت از استراتژيهاي بازار داخل و خارج
امين لو با در پايان با تاکيد بر لزوم شناخت کامل استراتژيهاي بازار داخلي و خارجي گفت: ما از نظر مزيت رقابتي چيزي از اروپا کم نداريم ولي بايد استراتژيهايمان را درست بچينيم. با فرض اينکه عراق و افغانستان نتوانند محصول ما را کپي کنند اما چين به آساني اين کار را کرده و در بازار عراق ميفروشد. شايد بهتر است با رصد بازار داخلي و خارجي، شريک تجاري بگيريم يا در اروپا شرکتمان را با نام ديگري ثبت کرده و محصول را نيز ري برند کرده و با برند اروپايي وارد اروپا کنيم چون بازار ما در اروپا ضعيف است. از آنجا که ايران موقعيت مناسبي در سوريه و عراق دارد، ميتوانيم در اين کشورها شرکت ثبت کنيم. براي مثال، توانستهايم ويلچر توليدي در کرمانشاه را به عراق بفروشيم. حال اگر از اين استراتژيها حمايت نشود تمام زحمات چندين ساله و انگيزه توليدکنندگان و مخترعان به باد ميرود.
حمايتهاي بلاعوض مالکيت فکري صندوق نوآوري و شکوفايي
صندوق نوآوري و شکوفايي با هدف ترويج و توسعه فرهنگ مالکيت فکري و افزايش آگاهي شرکت هاي دانش بنيان علاوه بر نقش حمايتي در حفاظت از مالکيت فکري اقدام به برگزاري دورههاي فصلي مالکيت فکري از بهار سال 1399 کرده است. اولين سري از دوره «کمپ مالکيت فکري تا تجاريسازي» با تمرکز بر اختراعات 24 لغايت 26 خردادماه سال جاري با همکاري کانون پتنت ايران برگزار شد. دومين ماژول از اين کمپ با موضوع علامت تجاري، طرح صنعتي و نشان جغرافيايي در تاريخ 25 تا 26 شهريور 1399 برگزار شد و کمپ ديگر با موضوعات نرمافزار و کپيرايت و مديريت مالکيت فکري در فصول پاييز و زمستان در محل صندوق نوآوري و شکوفايي برگزار ميشود.
الهه بذرافشان کارشناس مالکيت فکري صندوق نوآوري و شکوفايي درباره خدمات مالکيت فکري صندوق براي شرکت هاي دانش بنيان گفت: حمايتهاي بلاعوض مالکيت فکري در زيرخدمتهاي نيازسنجي، تحليل پتنت، تحليل نقض پتنت، ثبت اختراعات داخل کشور، ثبت تقاضانامه PCT، ثبت اختراع آمريکا و ساير کشورها، ثبت نشان تجاري و طرح صنعتي داخل و خارج از کشور است. وي افزود: حمايتهاي بلاعوض 75 تا 90 درصدي در بازه 30 ميليون تا 2 ميليارد تومان براي ثبت خدمات مالکيت فکري به شرکتهاي دانشبنيان داده ميشود.
شرکت دانشبنيان «راهکار هوشمند سرزمين ايده» حفاظت از حقوق مالکيت فکري
مهندس صادق بصيري، مديرعامل شرکت دانشبنيان راهکار هوشمند سرزمين ايده در حوزه تحقيقات، طراحي و ساخت تجهيزات آزمايشگاهي سفارش مشتري، سيستمهاي هوشمند مديريت ساختمان و اينترنت اشياء است. اين شرکت با ساخت دستگاهي پيشرفته به نام Voltage and Ion Sensitive Dye Optical Mapping System دانشبنيان شد.
بصيري گفت: اين دستگاه که در آزمايشگاههاي الکتروفيزيولوژي و کشت بافت حيواني کاربرد دارد به سفارش مرکز تحقيقات دانشگاه علوم پزشکي گلستان ساخته شده است. بهطورکلي اين دستگاه عملکرد الکتريکي بافت را تصويربرداري و مانيتور ميکند.
بصيري با تأکيد بر اهميت مالکيت فکري براي شرکتهاي دانشبنيان و توليدکننده گفت: سند مالکيت فکري همانند سند خانه است که در مسائل فناوريمحور حائز اهميت است. شرکتهاي دانشبنيان بايد به سمت حفاظت از حقوق مالکيت فکري محصول خود حرکت کنند، در اين صورت است که ميتوانيد ادعاي دانش و فناوري در سطح جهاني مطرح کنيد.
مشکلات ثبت اختراع
وي از مشکلاتي که در بحث مالکيت فکري با آن مواجه شدند گفت: مالکيت فکري در ايران آن چنان مفهوم شناختهشدهاي نيست. اگر دقت کنيد ايران از جمله کشورهايي بود که بسيار دير به معاهده همکاري ثبت اختراع (PCT) پيوست. مسئولان اداره ثبت اختراع، قانون ثبت اختراعات، طرحهاي صنعتي و علائم تجاري مصوب 1386 را کاملا رعايت نميکنند.
وي با بيان اينکه اداره ثبت اختراع هيچگونه رسيدگي در قبال يکي از اختراعاتش طي سال 92 تا 98 نکرده است، گفت: مسئولان اين اداره اگر راجع به نبود نوآوري در طرح يا اختراعي مطمئن هستند بايد حرفشان را با دلايل واقعي ثابت کنند، نه اينکه تنها نظر شخصي خود را اعمال و مخترعان را از حق خود محروم کنند. وي تصريح کرد: صندوق نوآوري و شکوفايي و کانون پنت ايران اطلاعات بيشتري در مورد موضوع ثبت اختراع و حمايت از مخترعان دارند، ولي انتظار حمايت از دولت و مسئولان کشور، بيشتر است.
بصيري گفت: با اين همه، نقش معاونت پژوهشي دانشگاهها، وزارت بهداشت و وزارت علوم را در حمايت از مخترعان نميتوان ناديده گرفت اما جالب است بدانيد ثبت اختراع در ايران برخلاف آمريکا که از طريق دولت در آن کشور انجام ميشود، زير نظر قوه قضاييه است ولي باز هم متولي اصلي آن مشخص نيست چون ميبينيد از پارکهاي علم و فناوري نيز استعلام ميگيرند تا اختراعي را تأييد کنند.
گوشي پزشکي ديجيتال شرکت نبض هوشمند سلامت
مدير توليد و ناظر فني شرکت نبض هوشمند سلامت درباره اهميت مالکيت فکري و نحوه ثبت اختراع خود گفت: در دنياي امروز که سرعت تحولات فناوري بالاست، ارزش کمپانيها فراتر از داراييهاي فيزيکي و حسابهاي بانکي آنها محاسبه ميشود، ازاينرو داراييهاي فکري از اهميت خاصي برخوردار هستند و براي حفاظت از آنها بايد تدابير ويژهاي انديشيد. مهدي ختمي نعمتي افزود: گوشي پزشکي ديجيتال شرکت نبض هوشمند سلامت از اين دست محصولات است. از اين رو طرح مذکور در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور بهعنوان يک اختراع و مالکيت فکري ثبت شده است.
ختمي نعمتي گفت: سيستم مالکيت فکري يا پتنت، شامل يک دادوستد ميان مخترع و جامعه است؛ مخترع حق سلب امتياز ديگران از ساخت، استفاده يا فروش محصول يا فرآيند جديد را به مدت بيست سال دريافت ميکند و در عوض، با منتشر کردن جزئيات فني اختراع خود، محصولي نوآورانه به جامعه عرضه ميکند.
نقش اداره کل تجهيزات پزشکي در مالکيت فکري
مهندس امير آزادکسب، کارشناس مديريت تجهيزات پزشکي دانشگاه علوم پزشکي اروميه و مخترع و برگزيده بنياد ملي نخبگان در حوزه تجهيزات پزشکي است. آزادکسب معتقد است زماني که در حوزه تجهيزات پزشکي بحث مالکيت فکري به ميان ميآيد، ناخودآگاه نام اداره کل تجهيزات پزشکي کشور نيز مطرح ميشود. «من در مقام مخترع و کارشناس تجهيزات پزشکي تلاش ميکنم در جهت حمايت از مخترعان و مبتکران صحبت کنم. خوشبختانه اداره کل تجهيزات پزشکي بهعنوان يکي از قويترين و کليديترين ارگانها در حوزه تجهيزات پزشکي به آساني ميتواند تبديل به اثرگذارترين نهاد در بحث مالکيتهاي فکري تجهيزات پزشکي به ويژه اختراعات شود و رهبري يک جريان مؤثر را در اعتلاي هر چه بيشتر حمايتها و فرهنگسازيهاي لازم را بر عهده گيرد.
وي تصريح کرد: بهطور مثال اين اداره ميتواند با قدرت سازماني و قانوني خود حمايتهاي بسيار چشمگيري را از سمت شرکتهاي قدرتمند حوزه تجهيزات، جذب اين بخش کند. بديهي است با داشتن ابزارهاي تشويقي و حتي تنبيهي، مديريت مبحث اختراعات و مالکيت فکري بسيار آسانتر نيز ميشود. همچنين اداره کل ميتواند شرکتها را تشويق به سرمايهگذاري در جشنوارههاي اختراعات کند. اين اقدامات باعث ميشود تا هم مخترعان به اختراع تجهيزات پزشکي راغبتر شوند و هم سرمايهگذاران تمايل و علاقه بيشتري براي ورود به اين حوزه داشته باشند.
اما مهمترين اقدام در جهت توسعه زيرساختها، راهاندازي مرکز مالکيت فکري فعال و قوي در اين اداره، ايجاد شبکه پوياي کشوري با همکاري مراکز مالکيت فکري دانشگاههاي سطح کشور و مراکز خصوصي فعال در عرصه تجهيزات پزشکي است.
آزادکسب در خاتمه خاطرنشان کرد: به هرحال اداره کل تجهيزات پزشکي با راهاندازي مرکز مالکيت فکري و استخدام و تربيت نيروي متخصص اين حوزه ميتواند کارهاي بزرگي انجام داده و تأثير قابل توجهي در تسريع تبديل برخي دانشگاههاي کشور به دانشگاههاي نسل سه و چهار داشته باشد تا سريعتر به دانشگاههاي کارآفرين و خودکفا تبديل شوند.
دیدگاه ها