آخرین خبر

حلقه‌های مفقوده‌ی ارتباط صنعت و دانشگاه

نویسنده: افسانه غفاری

ارتباط صنعت و دانشگاه به دلیل تاثير آن در توسعه دانش هر کشور همواره مورد توجه و بحث بوده است. متاسفانه امروزه این موضوع در کشورهاي کمتر توسعه يافته به درستی دنبال نمي شود. در صورتی که دانشگاه و صنعت باید با هم ارتباط دو سویه  داشته و با هم همکاری کنند. این ارتباط به معنى جارى شدن علم دانشگاه ها در صنایع  و استفاده عملی از دانش و علم دانشگاهیان  است. با این وجود در حال حاضر تنها بخش كوچكى از علم تولید شده در دانشگاه های کشور براى حل مشكلات و برآوردن نیازهای جامعه به كار گرفته مى شود. همانگونه که شاهد هستیم سالانه هزاران دانشجوى دکتری و كارشناسى ارشد از دانشگاه های ایران فارغ التحصیل مى شوند و همه آن ها رساله،  پایان نامه و طرح پژوهشی انجام مى دهند، اما چون بخش صنعت و دولت از این ظرفیت عظیم به خوبى استفاده نمى کنند، در نتیجه پول، زمان و انرژی پژوهشگران به هدر می رود.

در حقیقت دانشگاه و صنعت به عنوان دو بخش پویا و محوری جامعه، نیازمند همکاری متقابل و موثر هستند. با به هم پیوستن دانشگاه و صنعت، دانشگاه‌ها و پژوهشگران قادر خواهند بود با ارتقای همکاری ها، به حل مشكلات و چالش‌هاي پژوهشی، صنعتی و تحقیقاتی کشور كمك كنند و راه را برای پیشرفت سریع و موثر دانشگاه در مسیر نقشه جامع علمی و فناوری کشور هموار کنند.
در کشور ما نیزارتباط صنعت و دانشگاه یکی از حلقه‌های تولید در کشور است.این ارتباط حاصل نیاز بخش صنعت و توانایی تولید علم در دانشگاه‌ها است. دانشگاه می‌تواند برای صنعت نیرو تربیت کند وبرای رفع مشکلات آن مشاوره های علمی ارائه دهد،از سوی دیگر قادر است نیازهای جامعه را به صنعت منتقل کند. بااین حال دانشگاه برای این‌که بتواند پاسخگوی نیازهای صنعت باشد، باید نگاه خود را معطوف به جامعه‌ی ایران و مسائل و نیازهای آن کند و برای جامعه تولید علم  هدفمند کند. در غیر این صورت علم تولیدشده در دانشگاه به درد صنعت و جامعه نمی‌خوردو دانشگاه علمی را تولید می کند که مورد استفاده‌ی کشورهای دیگر قرار می گیرد وکشور خودمان از آن بهره ای نمی برد .دانشگاه برای این‌که بتواند پاسخگوی نیازهای صنعت باشد، باید نگاه خود را معطوف به جامعه‌ی ایران و مسائل و نیازهای آن کند و برای جامعه تولید علم کند. در غیر این صورت علم تولیدشده در دانشگاه به کار صنعت و جامعه نمی‌آید، بلکه دانشگاه علمی را تولید کرده که بی‌استفاده خواهد بود.
‫ اگر در گذشته نيازى به برقرارى رابطه بين اين دو احساس نمي شده ولى امروز لزوم ايجاد چنين ارتباط و تعاملى بين اين دو نهاد، بيش از پيش آشكار شده است. تربيت نيروى متخصص و كارآمد از يك طرف و اشتغال به كار فارغ التحصيلان دانشگاه از سوى ديگر مسائلى است كه امروزه جامعه را درگیر کرده است. کشور ما نيازمند رشد و توسعه اي متوازن و هماهنگ است تا در سايه آن بتواند زندگي بهتر و توأم با رفاه و آرامش بيشتر براي اعضاء خود فراهم آورد. به اين منظور لازم است تا نظام ها و نهادهاي مختلف در این مسیر  از هماهنگي و ارتباط صحیح  برخوردار باشند. دانشگاه  در حقیقت از نهادهاي اصلي علمي هر جامعه است كه بايد تلاشي همه جانبه برای رشد متخصصان علمي از خود نشان دهد. متخصصاني كه بار اصلي توسعه و پيشرفت کشور را در مراکز علمی و تحقیقی بر دوش می كشند. از طرف ديگر هر جامعه نيازمند توليد كالاها، تجهيزات و وسايل مختلفي است و تجربه ثابت كرده است كه هر كشوري اگر بخواهد به رفاه و امنيت دسترسي پيدا كند بايد از بنيه و پشتوانه علمی بالاي توليدي برخوردار باشد و اين پشتوانه توليدي در حقیقت نيازمند صنايعي كارآمد و پيشرفته است. در اين ميان آنچه عقل و منطق آن حكم مي كند و تجربه كشورهاي پيشرفته صنعتي نيز آن را ثابت کرده است لزوم ارتباطي مستمر و محكم ميان اين دو نهاد است. ما در صورتي مي توانيم به سوي توسعه و پيشرفت صنعتي گام برداريم كه از ارتباط متقابل اين دو نهاد غافل نباشيم، صنايع كشور در صورتي به رشد و توسعه واقعي دست خواهند يافت كه از طرح هاي تخصصي و مبتكرانه دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه ها و صاحبان انديشه استفاده كنند و از دانشگاه ها در راه توليد صنعتي خود ياري گيرند و از طرف دیگر دانشگاه ها نيز زمانی به توسعه و پويايي می رسند كه دانش و تخصص خود را در توليدات صنعتي و صنايع استفاده کنند و در راه پاسخگويي به نيازهاي صنايع بکوشند، اساساً دانشگاه ها جايگاه توليد علم و دانش هستند و يكي از ضروري ترين و مهم ترين مكان هايي كه نيازمند مصرف اين علم و دانش است همین صنايع هستند

صنعت از تحقیقات علمی پشتیبانی نمی کند
دکتر فیروزآبادی رئیس انجمن مهندسی پزشکی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به نقش مهم  شرکت های دانش بنیان در ایجاد رابطه بین صنعت و دانشگاه اظهار می دارد:«با تاسیس شرکت های دانش بنیان در چند ساله اخیر تحولات خوبی در  رابطه بین صنعت و دانشگاه شکل گرفته است و در رفع این خلا بسیار مفید بوده است. البته در بین قشر های دانشگاهی تعصب های خاصی وجود دارد مبنی بر اینکه اگر کسی دست به تاسیس شرکت بزند دیگر دانشگاهی محسوب نمی شود به نظر می رسد در صورت اصلاح این فرهنگ مشکلات این حوزه حل می شود. مشروط بر اینکه   کسی که در دانشگاه فعالیت می کند اگر در حوزه های اقتصادی هم وارد شود باید بتواند فعالیت دانشگاهی و اقتصادی را از هم جدا کند.

وی می افزاید:«در خارج از کشور  ارتباط این صنعت و دانشگاه بدین شکل نیست صنعت پول خوبی را به دانشگاه می دهد و دانشگاهی آن کار را برای صنعت انجام می دهد و دانشگاهی توقع پول دیگری را ندارد. صنعت هم کار خود را انجام می دهد، ولی مشکلی که در ایران وجود دارد، این است که استاد فکر می کند اگر تحقیقی را انجام دهد و در اختیار صنعت بگذارد ،صنعت آنچه را حق وی است، به وی اعطا نمی کند ،لذا تصمیم می گیرد خودش وارد صنعت شده و کارش را جلو ببرد، در صورتی که دانشگاهی باید در همان دانشگاه بماند و صنعت هم در همان بخش بماند و این اختلاف زمانی پیش نمی آید که حق طرفین به درستی ادا شود. مثال بارز در این خصوص در همین جشنواره های رازی اخیر پیش آمد که قرار بود یکی از اساتید تقدیر شود ،منتها از آنجائی که وی دارای شرکت بود، بسیاری از داوران خواهان امتیاز منفی برای وی بودند و زحمات وی را تجارت تلقی می کردند نه یک کار علمی. از طرف دیگر چون صنعت ما صنعت واقعی نیست و در حقیقت صنعتی دلالی و بنک داری محسوب می شود، در چنین صنعت واسطه ای خیلی ها بدون اینکه کارمفیدی انجام داده باشند، فقط از طریق دلالی و واسطه گری سودهای کلان می برند، لذا وقتی یک دانشگاهی وارد این صنعت شود، دیگر یک دلال است نه دانشگاهی.با این حال ما امیدواریم حداقل شرکت های دانش بنیان، تولیدی صرف باقی بمانند و اساتید دانشگاه ها  وارد این شرکت ها شوند شاید ارتباط بین صنعت و دانشگاه تا حدی شکل بگیرد.»
وی می افزاید: «از نظر من بهتر است که طبق الگوهای ارتباطی خاصی ،صنعت هزینه تحقیقات را به دانشگاه پرداخت کند  و دانشگاه ماحصل تحقیقاتش را به صنعت ارائه کند. در حقیقت صنعت از مجامع علمی سوالی می کند و  محققان مراکز علمی در ازای دریافت وجه لازم جواب سئوال وی را  پژوهش کرده و می یابد. در خارج از کشور هم وضعیت همین گونه است و به اساتید پول زیادی داده نمی شود ولی حداقل صنعت هزینه تحقیق اساتید را پرداخت می کند و دیگر این گونه نیست که یک استاد نه برای زندگی شخصی خود پول کافی داشته باشد نه برای زندگی معنوی و علمی خود و ادامه تحقیقاتش ابتر بماند! که مجبور به تصمیم گیری شود که با این شرایط همچنان استاد دانشگاه باقی بماند یا وارد صنعت شود و به یک دلال تبدیل شده و موقعیت دانشگاهی و موقعیت صنعتی را با هم قاطی کند .در چنین شرایطی گاهی پیش می اید که برخی از یک طرف سعی می کنند پول بگیرند و تحقیقات کاذب انجام دهند از طرف دیگر با سوء استفاده پشتوانه دانشگاهی خود وام  های صنعتی می گیرند و این اتفاقی است که در ایران در برخی موارد می افتد.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا طرح‌های دانشگاهی ما برای صنایع داخلی کاربردی هستند یا نه؟ اظهار می دارد:« از آنجایی که طرح های کاربردی معمولا مسئولیت زا هستند گاهی  دانشجویان سعی می کنند از آن طفره بروند و به سمت طرح های نظری بروند. اکثرا سعی می کنند طرح های مقاله ای ارائه دهند تا یک کار عملیاتی و کاربردی. البته لازم می دانم اشاره کنم که همیشه هم اینگونه نیست. ما  پروژه‌های کاربردی متعددی را داریم حتی دو تا از پروژه‌هایی که اخیرا در شهریور ماه دفاع شد در حال حاضر کلینیک هایی خواهان انعقاد قرارداد با آن ها هستند.
وی خاطرنشان ساخت:«البته مشکل دیگری که در اینجا وجود دارد این است که  اگراستادی طرح خود را برای اجرا  و تایید بالینی به یک پزشک ارائه دهد احتمالا پس از دو سه هفته بعد از اجرا طرح دیگر متعلق به استاد نیست و هیچ نوع شکایتی هم نمی توان برای پیگیری آن انجام داد .چرا که متاسفانه در حال حاضر طرح ها به نام کسی  ثبت نمی شود درنتیجه  فرآیندی هم برای پیگیری حقوقی و قضایی آن وجود ندارد که اگر غیر از این بود 35 سال بعد از انقلاب فرصت بسیار خوبی برای رشد و شکوفائی علم و صنایع ما بود ولی با وجود اینکه ما از نظر کمی  و نظری رشد زیادی کردیم ولی در زمینه کیفی و صنعتی رشدی نداشتیم و هیچ کار عمیق و تولیدی به مرحله اجرا نرسید.تا جایی که هم اکنون نیز از لحاظ کمی و تحقیقات پایه ای کمبودی نداریم یعنی تعداد مقالات ما حتی بالاتر ازآمار مقالات کشورهای ترکیه و استرالیا و حتی به کانادا در حال نزدیک شدن است ، حتی تعداد دانشجویان  و اساتید هم از نظر کمی به شدت در حال افزایش  هستند، ولی صنعت در مقابل رشد علمی بسیار ضعیف و نارس مانده و اصولا قابل مقایسه با صنایع کشورهای ذکر شده نیست».
کارآموزی فارغ التحصیلان مهندسی پزشکی  نیز مبحث دیگری است که در واقع به مثابه يك حلقه گمشده در دوره‌هاي تحصيلي مهندسي پزشكي برشمرده می شود. امروز اين بحث در بين اساتيد دانشگاه ها وجود دارد كه مباحث درسي دانشگاه‌ها منطبق بر وضعيت بازار كار نيست و اصولاً در تدوين رشته ها چنين بحثي مطرح نبوده است كه دانشجو پس از اتمام تحصيلات بلافاصله كار معيني انجام دهد. ديدگاهي به اسم كارآموزي مطرح شده است و دوره‌هاي كارآموزي وجود دارد كه صرف نظر از اينكه دانشجو از كدام دانشگاه يا رشته‌اي فارغ التحصیل شده، مي‌تواند اين دوره‌ها را بگذراند. البته اين مسأله كه فارغ‌التحصيلي دانشجويان منوط به گذران دوره كارآموزي باشد، ‌زماني محقق مي‌شود كه وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در اين باره به توافقی هماهنگ برسند و با همكاري همديگر تعريفي مشخص از كارآموزي در رشته مهندسي پزشكي ارايه دهند كه متأسفانه در حال حاضر شاهد عدم همگرايي در اين زمينه بين اين دو ارگان هستيم.تا جایی که هم اكنون فقط براي تدريس واحدهاي فيزيولوژي و آناتومي، از اساتيد دانشكده‌هاي پزشكي به صورت مدعو استفاده مي‌شود ، و حتی در مواردی اساتید برای امور آموزشی در گروه های مربوطه جذب می شوند و ارتباط بین این دو حوزه کاملا کمرنگ می شود. در صورتي كه دوره كارآموزي نيازمند رابطه منطقي بين اين دو وزارتخانه است،مثلاً دانشجويان به منظور پروژه‌هاي خاصي با معرفي‌نامه ای به بيمارستان‌ها فرستاده می شوند، اما ميزان همكاري مركز مربوطه با دانشجو بستگي به علاقه مركز به همكاري  با وی دارد.در دوره كارآموزي بايد وضعيت بازار را هم در نظر گرفت،به عبارتي دانشجو در بيمارستان بايد وارد بحث مديريت تعميرات تجهيزات شود نه خود تعميرات، چرا كه مسأله مديريت ارجحيت دارد و  در بحث كارآموزي است كه واقعيت و ماهيت اصلي رشته مهندسي پزشكي نمود پيدا مي‌كند. پس بازار نباید انتظار داشته باشد که مهندسان پزشکی صرفا خدمات تعمیراتی ارائه کنند بلکه می باید نگاه خدمات از گونه فنآوری های نرم و حتی سخت  باشد. خدمات نرم به عبارتی توسعه و ارتقای فرآیندهای بالینی است که در ایران این نگاه مغفول مانده است.

 دکتر فیروزآبادی با اشاره به ضعیف بودن وضعیت کارآموزی دانشجویان مهندسی پزشکی اظهار می دارد:«من به طور صریح اذعان می کنم که وضعیت کار آموزی و کارورزی دنشجویان مهندسی پزشکی کاملا پوچ و  در اکثر موارد بی فایده است ولی چون زمانی که برنامه ریزی می شود کلیه اساتید عقیده دارند کارآموزی چیزی است که باید وجود داشته  باشد ، لذا  شیوه‌ها و قوانین آن را مدام تغییر می دهند، تا درست اجرا شود اما به هیچ عنوان اجازه حذف آن را نمی دهند. حتی ما وقتی مطرح کردیم که دوره های کارآموزی کلا حذف شود ،مخالفت می شود و عنوان می شود که از نظر منطقی و علمی لازم است که دوره های کارورزی وجود داشته باشد، در حالی که همان استاد که مخالف حذف دوره کارآموزی بوده  حتی یک بار  هم به دانشجویان کارآموزی خودش در شرکت ها نمی خواهد و یا نمی تواند سر بزند که ببیند اصلا از نظر فیزیکی  آنجا هستند یا نه! و دانشجویان هم که طبق معمول گزارشی کپی و چندین بار دست به دست شده  را در آستین دارند  که در پایان دوره به استادان خود  ارائه داده  و نمره قبولی را کسب کنند. این چرخه معیوب سال هاست که ادامه دارد ،در صورتی که اگر این چرخه متعادل و اصولی بود،کارورزی  خود به خود حذف می شد   ولی متاسفانه در جامعه ما چیزی که از نظر طبیعی می میرد، ما دوباره آن را به زور منطق احیا می کنیم و زنده نگه می داریم و اسمش را می گذاریم کار آموزی و در جواب اعتراض هم عنوان می کنیم: «درست است که اجرایی نیست، ولی باید باشد!» وی می افزاید:« در آخرین دوره  برنامه ریزی کارورزی که بنده در طراحی آن دخیل بودم  ،این دوره را تبدیل به کارگاه آموزشی داخل دانشگاه کردم و این شاید تنها اقدام موثری بود که توانست  در دانشگاه آزاد اسلامی  در این باره انجام  شود و دانشجویان  از کارآموزی در شرکت ها معاف شدند. این  فرآیند تبدیل به درسی دو واحدی شد که در خود دانشگاه برگزار می شود ودانشجویان  در کلاس هایی شرکت می کنند که استاد فیلمی از عمل جراحی یا …   به دانشجویان ارائه می دهد در پایان نیز سئوالاتی از دانشجویان پرسیده می شود، ولی در دانشگاه های دولتی هنوز که هنوز است مقاومت ها زیاد است وبنده در نهایت معتقدم که این نحوه کارآموزی هیچ بازدهی ندارد و تا زمانی که از نظر اجرایی، توان اجرا کردن کارآموزی را نداریم ، واحد کارآموزی باید حذف شود. چرا که آن بلوغ هنوز در دانشگاه ها و مراکز بالینی و صنعتی ما در زمینه دوره های کارآموزی و کارورزی و اینترشیب در حوزه مهندسی پزشکی وجود ندارد.حتی این بلوغ را در حال حاضر همان برای واحدهای درسی  الکترونیکی که در دانشگاه  تدریس می شود، نیز به دست نیاورده ایم. ما در دوره لیسانس خود سال ها پیش درس الکترونیکی را گذرانده ایم که الان دانشجویان مهندسی پزشکی در حال گذراندن آن هستند و گویا در این  25 سال علم الکترونیک  هیچ گونه تحول و پیشرفتی نداشته  است  و همان جزوه های قدیمی همچنان ترم به ترم و دست به دست بین دانشجویان می چرخد ،  دانشجویان کپی می کنند،  اساتید هم  تکرار می کنند. انگار نه انگار صنعت تجهیزات پزشکی در این سال ها به شدت رشد کرده و تغییر یافته است.»
در نهایت شاید بتوان گفت عمده ترین دلیل جدایی دانشگاهیان ما از صنایع این است که  طرفین نه همدیگر را می شناسند  نه حتی خود را. یکی از مسئولان کشوری  مثالی جالب در این باره زده و گفته مگر می توان دو نفر را مجبور به ازدواج با همدیگر کرد در حالی که قبل از آن دوره نامزدی و آشنایی بین طرفین وجود نداشته است. همین مثال در مورد  ارتباط بین صنعت و دانشگاه هم صادق است، مگر می شود بدون اینکه قبلا این دو نهاد در تعامل با هم  باشند، بین آنها ارتباط ایجاد کرد؟ التبه در حوزه پژوهشی کارهای خوب زیادی شده ولی انتظار این است که این کارها خود را بهتر نشان دهد تا این ارتباط درست شکل بگیرد ولی در حال حاضر این  ارتباط آنقدر محکم نیست که منجر به عقد قراردادی بین صنعت و دانشگاه شود.»
دکتر فیروزآبادی در پاسخ به سوال ما مبنی بر اینکه این عدم ارتباط بیشتر در بخش نرم افزاری است یا حوزه سخت افزار اظهار داشت: «عدم ارتباط و انسجام در هر دو حوزه وجود دارد. در حال حاضر درخصوص نرم افزارهای خدمات بهداشتی درمانی، شما شاهد هستید که شرکت های مختلفی به موازات هم در حال فعالیت هستند که نه استانداردهایشان به هم می خورد و نه نیاز جامعه پزشکی را برطرف می کنند، در صورتی که اگر ما فقط یک شرکت داشتیم که از همان ابتدا این  شرکت های متعدد را دور هم گرد می آورد و با یک برنامه ریزی از بالا تزریق شده، وظایف هر بخش را تدوین می کرد، هم اکنون نرم افزارهای خدماتی ما به مراتب مطمئن تر و قوی تر از نرم افزارهای خارجی  بودند، ولی متاسفانه شاهد هستیم که همین  تعداد شرکتی هم که در سطح کشوردر حال کار هستند ، فقط با رانت و پارتی بازی و نه با سود، موجودیت خود را حفظ کرده و سرپا مانده اند. ولی در خارج از کشور وضعیت به گونه ای دیگر است و شبکه های اجتماعی چون فیسبوک یا گوگل توسط یک فرد طراحی و اجرا می شود که همان یک فرد و یا چند فرد وام می گیرند و کلیه کاربران و کارشناسان را زیر چتر خود گردآوری می کنند و تبدیل به یک شرکت بزرگ و با سهام قابل خرید و فروش در جامعه می شوند. آیا در ایران می توان چنین سیستمی پیاده کرد؟ خوب است بدانیم همین افراد مبتکر هم منحصر به فرد نبوده اند بلکه اولین نفری بوده اند که به سیستم طرح داده و مراجعه کرده اند و وام دریافت کرده اندو اینگونه است که گوگل یا اپل شکل صنعت قوی گرفته است. ولی در ایران اگر بخواهیم چنین کاری انجام دهیم باید هزاران هزار پارتی داشته باشیم.»
دکتر فیروزآبادی در پایان این گفتگو در پاسخ به سوال ما مبنی بر اینکه آیا  در نمایشگاه های داخلی مانند ایران هلث شاهد شکل گیری ارتباط بین صنعت و دانشگاه هستیم یا نه خاطرنشان ساخت:«مشاهدات من از ایران هلث چیزی بیشتر از بروشور، خودکارو یادگاری، شکلات و شیرینی نیست . البته من نمی خواهم قضاوتی بکنم، چرا که این فقط نظرو برداشت شخصی بنده از حوزه ایی صرفا دانشگاهی بوده که در این نمایشگاه ها برداشت علمی و ارتباط صتعت و دانشگاه را مد نظر دارم و نه ابعاد دیگر و مفید این نمایشگاه ها را!!!»

امروز ارتباط بین صنعت و دانشگاه بیش از هر زمان دیگری ضروری است
استفاده از توان علمی دانشگاه‌ها در بهبود و بهره وری اقتصادی در صنعت تجهیزات پزشکی و حمایت از شرکت‌های دانش بنیان از جمله مواردی است که در شرایط بحرانی اقتصادی امروز،  بیش از هر زمان دیگری ضرورت آن احساس می‌شود، چرا که امروز سرمایه و بازار نمی تواند به تنهایی توسعه یک کشور را به همراه داشته باشد،  بلکه فناوری و دانش است که توسعه را ایجاد می‌کندو این  تکنولوژی و دانش است که امروز منجر به ایجاد ثروت در جامعه می‌شود. در حقیقت ایجاد شرایط متناسب برای استفاده از دانش در توسعه فناوری، ایجاد ارتباط میان استادان و متخصصان جهت افزایش خلاقیت و تولید دانش منطبق با نیاز روز، تشکل و تمرکز در کارهای علمی و وحدت اهل علم و کار فرهنگی در تغییر سنت‌ها از جمله مواردی است که در شکل گیری این ارتباط مهم است.از طرف دیگر  همکاری سه جانبه بین دولت، دانشگاه‌ها و بخش خصوصی برای تولید و تبدیل دانش به ثروت ملی و تامین توازن اقتصادی از جمله مواردی است که باید در نظر گرفته شود.در این میان آنچه که فقدان آن شدیدا احساس می شود، برنامه راهبردی و نقشه راه برای ایجاد ارتباط بین این دو نهاد است…همان چیزی که مهندس آبخضر رئیس انجمن صنفی تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی در گفتگو با ماهنامه بر آن تاکید فراوان دارد.حاصل این گفتگو را می‌خوانید:

در حال حاضر چه نیازهایی در صنعت و دانشگاه وجود دارد که این دو نهاد در تعامل با همدیگر قادر به مرتفع کردن آن‌ها هستند؟
بهترین حرکتی که در راستای بهبود روابط صنعت و دانشگاه می‌توان انجام داد، اصلاح ساختار روابط این دو نهاد است .همانگونه که می‌دانید تجهیزات پزشکی،  صنعتی  Hi-Tech محسوب می‌شود که برآیند آن از فارغ التحصیلان آکادمیک دانشگاه هاست. در واقع متولیان صنایع ما از دانشگاه جدا نیستند و خود دانشگاهیان بودند که پایه‌های اولیه صنایع را بنا نهادند. هم اکنون نیز صنعت برای تعیین  خط   مشی و یافتن  مسیر توسعه،  نیازمند علم  دانشگاه است، مثلا کشور ما در حال حاضر قادر است از ده هزار قلم  کالا که  از نیازهای اولیه تجهیزات پزشکی است،  500 قلم را تولید کند و باقی آن نیازمند نقشه راه و فرایندی است که ماموریت هر بخش را مشخص کندومتناسب با تخصص‌ها و انگیزه‌های درونی تقسیم کار کند. دانش فنی مربوط به آن نیز مسئولیتی است که بار آن بر دوش دانشگاهیان است،  ولی به مرحله تولید انبوه رساندن این دانش فنی، مسئولیتی است که بر دوش صنعت سنگینی می‌کند، بنابراین وظیفه ما این است که در ابتدا اولویت نیازهای تجهیزات پزشکی کشور را تعیین کرده و این نیازها را به اطلاع صنعت ودانشگاهیان برسانیم ودانشگاه با استخراج  دانش فنی، این دانش را در اختیار صاحبان صنایع قرار دهد،روشن است که اگر دانشگاه چنین پشتیبانی را از صنایع تولیدی ما به عمل بیاورد، ما نیز در مقابل متعهد می‌شویم که پشتیبانی مالی تحقیقاتی لازم را از دانشگاه‌ها به عمل آوریم و نیاز کشور را در آن زمینه  تامین کنیم. لذا  اساتید دانشگاهی ما باید به این حقیقت واقف باشند که ابتدا باید نیاز جامعه را همگام با علوم و تکنولوژی پیشرفته روز برطرف کنند. ما اگر بتوانیم این علوم را به صورت هدایت شده در اختیار دانشگاه قرار دهیم و دانشگاه را با پشتوانه دانش فنی به صنعت مرتبط کنیم، سهم بازار در دستان آن هاست و کدام صنعت کار و دانشگاهی است که این مسیر را نپذیرد ؟
آیا صنعت تجهیزات پزشکی ما گنجایش تکنولوژی‌های هایتک را دارد؟
تجهیزات پزشکی اصولا صنعتی هایتک محسوب می‌شود .از تولید یک سر سوزن ساده تا گاز پزشکی همه و همه نیازمند علم ودانش است تا یک وسیله کوچک تولید شود که البته دستیابی به همین علم هم ساده نیست ، در واقع تلفیق بین چند گرایش آکادمیک است که می‌تواند کالایی را برای صنعت ایجاد کند و برای سلامت جامعه مورد نیاز باشد. با این وجود چنین گنجایشی در صنعت ما وجود دارد و ما این پتانسیل بزرگ را داریم و همیشه اعلام کرده ایم که افتخار جامعه دانشگاهی ما این است که نزدیک به 30 هزار کارشناس، کارشناسی ارشد و دکترای مهندسی پزشکی در گرایش‌های مختلف داریم که خود این امر سرمایه ای کلان است و یکی از محورهای اصلی اقتصاد کشور محسوب می‌شود .البته  تبدیل به ثروت کردن این پتانسیل نیروی انسانی، وظیفه ای است که بر دوش دانشگاه است وما باید به دانشگاه این  قدرت و امکانات را بدهیم و آن را به صنعت مرتبط کنیم. از سوی دیگر صنعت را نیز تشویق کنیم و به آن قدرت و انگیزه دهیم تا با دانشگاه ترکیب شود. بنابراین هم پتانسیل دانشگاهی وجود دارد و هم بستر صنعت، ولی آنچه که فقدان آن احساس می‌شود، عدم وجود مدیریت و مسیر هدایت است.
آیا در حال حاضر  طرح‌های دانشجویان مهندسی پزشکی قابلیت اجرائی شدن در دل صنایع دارد؟و اصولا این طرح‌ها کاربردی هستند یا خیر؟
اگر مواردی که عرض کردم اجرایی شود، راه درست هم پیدا می‌شود. ما همه چیز داریم، تنها مانع فقدان نقشه راه و برنامه راهبردی در صنعت و دانشگاه است . اگر این برنامه راهبردی تهیه شودو تحت کنترل ستاد ملی قرار گیردو بودجه هایی که به صورت پراکنده هستند در این مجموعه قرار بگیرد هم دانشگاه و هم صنعت بهره خواهد برد.البته ایجاد یک برنامه راهبردی نیازمند پشتیبانی ملی است که همین پشتیبانی عزم ملی را می‌طلبد ،یعنی ابتدا باید این دغدغه در مسئولان پیدا ‌شود که به   صنعت هایتک ارزش و بهای لازم را بدهند و برای آن  یک برنامه راهبردی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت طراحی کنند. ما نزدیک به سه سال است که در شرایط سخت تحریم قرار گرفته ایم .آیااین چند سال  فرصتی مناسب نبود که ده‌ها دستگاه را به مرحله تولید برسانیم و رفع مشکل کنیم؟ من به عنوان نماینده تولیدکنندگان داخلی، بارها اعلام کردم که مسئولان باید با برنامه ریزی به موازات ما حرکت کنند، ما تضمین می‌کنیم که قادریم بسیاری از نیازها و مشکلات کشور را در حوزه تجهیزات پزشکی رفع کنیم ، چرا که بستر صنعت آماده است و اگر این بستر با حمایت مسولان به حرکت درآید، باعث ایجاد اشتغال شده و از خروج نخبگان و مغزها جلوگیری می‌شود، علاوه بر این با بکارگیری پتانسیل نیروی علمی، دانشگاه‌های ما نیز هدفمند می‌شوند، و تمام اینها در واقع به نوعی جذب قدرت و جلوگیری از خروج ارز و به دنبال آن توسعه صادرات است. صنعت تجهیزات پزشکی یک قدرت مهم اقتصادی کشور است و می‌تواند ارزآوری ویژه ای را برای کشوردربر داشته باشد. آیا بهتر نیست ما با یک برنامه  ریزی منسجم دانشگاه‌های خودمان را به حرکت درآوریم؟ یکی از نا امیدی‌های جوانان ما این است که وقتی به دانشگاه می‌روند نمی دانند که در پایان  تحصیلات آیا امنیت شغلی خواهند داشت یا نه.  از سوی دیگر 90 درصد جوانان ما در مشاغلی غیر از تخصص خود مشغول به کار هستند. ، اگر دغدغه این مشکلات در دل مسئولان وجود داشت، قطعا تا به امروز این مسئله حل شده بود. چگونه است که برای کالایی مانند زعفران در کشور ستاد وبرنامه راهبردی ایجاد کرده ا یم، ولی برای صنعت عظیمی  مانند تجهیزات پزشکی که سلامت جامعه به آن وابسته است، کسی پاسخگو نیست؟
در حال حاضر ارتباط اساتید با بخش‌های تحقیق  و توسعه  شرکت‌های تولیدکننده تجهیزات پزشکی چگونه است؟ و شما این ارتباط را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
از آنجائیکه تحقیق و توسعه هزینه بر است، لذا هر شرکتی نمی تواند این بخش را به معنای واقعی آن در شرکت ایجاد کند با این حال اکثر شرکت‌ها برای خود یک واحد تحقیق و توسعه ایجاد کرده اند، که البته  هدایت شده نیست و یک نوع موازی کاری وصرفا جهت دلخوشی است .هم اکنون دل شرکت های تولیدکننده ما به این خوش است که دارای واحد‌های تحقیق و توسعه هستند  و اساتید دانشگاهی نیزجزء واحد R&D آنها هستند. این تصوردر واقع به بازی گرفتن خودمان است ،درصورتی که ما باید واقع بین باشیم  و برای هر کالایی نگاه موازی را برداشته و برایش ماموریت تعیین کنیم تا وقتی که  کالایی  تولید می‌شود، از نظر کیفیت، تغییر ورژن  و رعایت استانداردها پشتیبانی شود و این همان R&D است که دانشگاه عهده دار دانش فنی آن است که به اشتباه امروز صنعت عهده دار آن شده و این اختلافی است که بین صنعت و دانشگاه وجود دارد.
چه راه حلی برای حل این مشکل وجود دارد؟
تنها راه همان تعیین برنامه راهبردی است و این ارزشمندترین حرکتی است که می‌توان آن را  پیاده و قانونمند کرد،ولی از آنجایی که در حال حاضر هدفمند نیست ،کسی آن را قبول نمی کند.
بازار کار چه موقعیت شغلی را برای فارغ التحصیلان این رشته  ایجاد می‌کند؟ و اصولا چه پتانسیل هایی برای فارغ التحصیلان در بازار وجود دارد ؟
همان طور که عرض کردم اگر برنامه راهبردی باشد، دانشگاه دقیقا خواهد دانست که در این صنعت چه تعداد دانشجو و در چه گرایش هایی پذیرش دهد،تافارغ التحصیلان امنیت شغلی لازم را کسب کنند و مطمئن باشند که بعد از فارغ التحصیلی وارد  بازار کار خواهند شد و خودشان را در علم و عمل محک خواهند زد.
در مقابل دانشگاه‌ها چه حمایتی از بخش صنعت می‌توانند به عمل آورند؟
طبیعتا اگر دو نهاد دانشگاه و صنعت در تعامل با همدیگر فعالیت کنند و همدیگر را کامل کرده و پوشش دهند، مشکلات هر دو حوزه رفع می‌شود،که البته تحقق این امر، نیازمند متولی بزرگ و عزم ملی است.
جدا از برنامه راهبردی اگر مشکلات دیگری بر سر راه  ارتباط دانشگاه و صنعت وجود دارد اشاره کنید؟
در این مسیرهمواره مشکلات بروکراسی وجود دارد، متاسفانه مسئولان نه به دانشگاه اهمیت می‌دهند و نه به صنعت .لذا لازم است که  دیدگاه‌های مسئولان  تغییر کندو بروکراسی‌های  اداری تغییر داده شود. در حال حاضر فقدان اطلاعات لازم، نداشتن پشتیبانی‌های مالی،برنامه راهبردی و مشکلات بروکراسی از مهم ترین موانع ایجاد ارتباط بین دانشگاه و صنعت است که باعث کاهش انگیزه هم در صنعت و هم در دانشگاه می‌شودو این یکی از معضلات اساسی حوزه کار و کارگری است که به علت عدم اجرای برخی از قوانین است . همانطور که گفتم برای یک کالای وارداتی 4 عارضه وجود دارد ولی برای یک کالای تولیدی 54 عارضه وجود دارد یعنی 21 برابر عارضه بالاتر است تا این محصول به ثمر برسد و کاملا روشن است که اگر انگیزه داده شود و برنامه راهبردی وجود داشته باشد همه مشکلات حل خواهد شد.

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور