نویسنده: مهندس نيلوفر حسن Hassan.niloufar.bme@gmail.com
گفتگوي اين شماره ي ماهنامه ي مهندسي پزشکي به دکتر علي فلاح، دانشيار و عضو هيئت علمي دانشگاه صنعتي اميرکبير (دانشکده مهندسي پزشکي) اختصاص دارد.
دکتر فلاح حدود 30 سال سابقه تدريس در آموزش و پرورش را دارد و به دليل شخصيت و اعتقادات ويژه و منحصر به فرد مورد احترام دانشجويان مهندسي پزشکي به ويژه دانشجويان دانشگاه امير کبير است. شايسته ديديم در فرصتي مناسب به ديدار وي در طبقه ي چهارم دانشکده رفته و گفتگويي کوتاه با وي در دفتردانشکده که دنيايي از خاطرات، عکس، کتاب و لوح هاي تقدير فراوان رادرخود داشت، انجام دهيم.
دکتر علي فلاح مدرک ديپلم را از دبيرستان دکتر نصيري تهران و سپس مدرک کارشناسي خود را از دانشگاه اميرکبير در رشته ي برق -الکترونيک کسب کرده است. البته ناگفته نماند که اولين جايي که استاد در آنجا شاغل بود دبيرستان دکتر هوشيار و دبيرستان هدف بود که امروزه همان شاگرد هاي استاد، به افرادي صاحب نام تبديل شده اند.
در سال 64 کليه شاگردان اول دانشگاه امير کبير طبق روال، موفق به کسب بورسيه ي دکترا شدند اما به دليل پاره اي از تنگ نظري ها بورسيه به دکتر فلاح تعلق نگرفت با اين حال اين عامل تاثيري در عشق وي به کشور وتدريس نگذاشت. لذا وي هيچ گاه کشور را ترک نکرد و رشته ي مهندسي برق الکترونيک را در دانشگاه امير کبير ادامه داد. (در آن دوران رشته ي مهندسي پزشکي وجود نداشت) سپس در سال 69 دکتري را در دانشگاه تربيت مدرس رشته ي مهندسي پزشکي گرايش بيوالکتريک آغاز کرد. دکتر فلاح در خصوص تفاوت دانشگاه هاي آن دوره با زمان حال اظهار مي دارد: « در دانشگاه امير کبير از بدو تاسيس تحرکي زياد در مسايل سياسي ديده مي شد و اين به رشد فکري دانشجويان کمک مي کرد چرا که اگر نسل جوان، فهميده و روشنفکر از اجتماع ايزوله شوند آسيب آن به جامعه بازمي گردد.» وي دانشگاه اميرکبير را در مقايسه با دانشگاه هاي ديگر از نظر احترام به دانشجو و رشد طبيعي و اثرات فرهنگي و اجتماعي برتر مي داند و معتقد است که اين دانشگاه از نظر علمي هم دانشگاه بسيار موفقي در مهندسي پزشکي است.
در سال 66 دکتر هاشمي گلپايگاني پروژه دست سيبرنتيکي را با حضورتيمي 20 نفره از متخصصين رشته هاي گوناگون براي انجام پروژه اي تحت عنوان دست سيبرنتيک که هدف ساخت دستي بود که از مغز فرمان مي گيرد، آغاز کرد. دکتر فلاح نيز پروژه هاي کارشناسي ارشد و دکتري خودو پژوهش هاي بعدي را به مدت حدود 10 سال به همين موضوع اختصاص داد واطلاعات غني پژوهشي را از اين راه کسب کرد که ثمره ي کار اين گروه ساخت دست سيبرنتيکي، توليد مقالات بسيار در سطح ايران و جهان، فارغ التحصيلي دانشجويان بسيار،تربيت پژوهش گران زياد، تاسيس رشته مهندسي پزشکي در سطح ايران وايجاد دانشکده مهندسي پزشکي در دانشگاه صنعتي امير کبير به همت پدر مهندسي پزشکي ايران، دکتر هاشمي گلپايگاني بود.
دکتر فلاح حدوديک سال در دانشگاه آزاد واحد جنوب به عنوان مدير گروه مهندسي پزشکي و يک سال به عنوان مدير گروه بيوالکتريک در واحد علوم و تحقيقات مشغول به فعاليت بود و به خاطر اينکه در اين دانشگاه هميشه گسترش کمي بر گسترش کيفي برتري داشته و نتوانسته از موقعيت ها و پتانسيل خوبي که به خاطر قبول نشدن بچه ها در سراسري و نرفتن به شهرستان عايدش مي شود، استفاده کند، دانشگاه آزاد را براي تدريس انتخاب نکرد. شيوه ي کار و آزمون هاي استاد در نوع خودش جالب و منحصر به فرد است زيرا به دانشجويان در مدت چهار ساعت فرصت داده مي شود روي مسايل فکر کنند و به سوال هاي آزمون پاسخ دهند و در اين مدت اجازه خروج از جلسه وبازگشت مجدد را دارند.
خانواده ي استاد فلاح شامل همسري زحمتکش ومعلم نمونه آموزش و پرورش و دو فرزند دختر است که دختر اول وي دانشجوي رشته ي صنايع امير کبير بوده و دختر دوم وي چهار ساله است. استاد و همسرش تلاش زيادي را در جهت مسايل تربيتي و اجتماعي فرزندانشان بدون ايجاد محدوديت انجام مي دهند. اينکه چگونه يک ايراني مسلمان باشند و اينکه در خانواده آنقدر تاثيرگذاري ها به جا و درست باشد که از دنياي تبلت، موبايل و سرگرمي هاي کامپيوتري افراطي دور باشند و به سمت شبکه هاي ماهواره اي که تاثيرات ناخود آگاه بر روي ذهن مي گذارند کشيده نشوند. دوچرخه سواري و شنا نيز از ورزش هاي مورد علاقه دکتر فلاح است.
استاد فلاح در خصوص مشکلاتي که پيش روي جامعه مهندسي پزشکي وجود دارد و راه حل هاي آن از شهيد چمران به عنوان شاگرد ممتاز دانشکده ي فني چه در ايران و چه در خارج نام برد و اظهار داشت: «شهيد چمران از نظر اعتقادي فردي بي نظير بود و در جبهه هاي جنگ راه حل هاي مهندسي ارائه مي داد لذا مي توان وي را الگوي کاري -رفتاري براي دانشجويان قرار داد.» وي خاطرنشان ساخت: «دانشگاه بايد از شيوه ي استعماري خارج شود. دروس مهندسي پزشکي بايد بومي شود و همانطور که دنيا تغيير مي کند دروس هم بايد تغيير کند. زماني دانشکده برق به دانشکده مهندسي پزشکي سرويس هاي آزمايشگاهي نمي داد، ايشان به کمک دانشجويان وهمکاران نظير دکتر مالکي (دانشجوي آن دوران) و مهندس سلطاني آزمايشگاه هاي به روز را با حداقل امکانات طراحي کرد تا نشان دهد ايراني مي تواند. اضافه مي کنم که در زمينه طراحي، نگهداري و توليد تجهيزات پزشکي، وزارت بهداشت به ما شديدا نياز دارد ولي نه تنها کمکي نمي کند و دانشجويان را به خدمت نمي گيرد، حتي گامي هم در جهت حل مشکلات بر نمي دارد و اين ويژگي جوامع جهان سوم است و ما در يک انقلاب علمي بايد آن را ريشه کن کنيم. مثلا با يک دستگاه MRI، ما قادر هستيم حدود 500 پروژه گوناگوني بسازيم طرح کنيم که اولين ثمره ي آن به نفع وزارت بهداشت است.»
وي افزود: «لازمه آموزش اصولي دارا بودن دستگاه هاي لازم است اما دانشگاه با بودجه ي بسيار کم در حد صفر چه طور مي تواند چنين تجهيزات گران قيمتي را تهيه کند؟!. گسترش رشته هايي مثل مهندسي پزشکي، کشتي سازي و نفت که شاهرگ هاي فني حياتي ما هستند باعث نهادينه کردن انقلاب و پيروزي ما در مقابل امريکا است. مقاله ي ISI دردي را از کشور ما درمان نمي کند. تنها پروژه هاي کاربردي در راستاي نياز هاي جامعه مشکل گشا خواهد بود ولي اين پروژه ها بودجه وحمايت مي خواهند. مثلا از پروژه ي دست سيبرنتيکي با وجود نياز شديد جامعه حمايت نشد واکنون در انبار خاک مي خورد يا پروژه دکتر رشيدي با عنوان «امضاي بر خط (آنلاين)» با دقت 99.99% که در بانک ها کاربرد دارد حمايت نمي شوده!!! اگر تحولات علمي- فرهنگي و صنعتي اتفاق بيفتد و وزارت خانه ها موظف بشوند که درصدي از درآمد خود را صرف پژوهش و تحقيقات کنند،ايران اسلامي جايگاه بلند گذشته دور را به دست خواهد آورد و غربي ها از اين مي ترسند! »
دکتر فلاح در ادامه در خصوص بازار کار رشته مهندسي پزشکي اظهار داشت: «دراين رشته کار به وفور يافت مي شود البته اگرمافياي درون و بيرون اجازه دهند و به قول دکتر شريعتي که همواره استاد و راهنما والگوي مذهبي و زندگي بنده است بايد نان بخوريم که نام آور شويم نه اينکه نام آور شويم که نان بخوريم”. البته ايجاد شرايط کاربراي دانشجويان وظيفه دولت است که متاسفانه سرمايه گذاري در بعضي زمينه ها مثل برق چندان داراي بازدهي نبوده است. امادر زمينه پزشکي راه باز است و در زمينه طراحي، تعمير، نگهداري و خريد تجهيزات پزشکي به دليل هزينه هاي ميلياردي ما مي توانيم حضوري شايسته داشته باشيم. در بيمارستان ها و در سطح معاونت تجهيزات وزارت بهداشت نيز بايد از متخصصان مهندسي پزشکي بهره گرفته شود که تا کنون به قدر کافي نشده است. به گفته ي دکتر چمران: تقوا از تخصص لازم تر است آن را مي پذيرم اما مي گويم آن کس که تخصص ندارد و کاري را مي پذيرد بي تقواست.»
استاد فلاح در ادامه اين گفتگو در پاسخ به سوالي در خصوص وضعيت ادامه ي تحصيل در خارج خاطر نشان ساخت: «متاسفانه بعضي اساتيد تحت تاثير افکار غرب قرار مي گيرند و اصالت خود را از دست مي دهند از اين رو در داخل در مواجهه با مشکلات پايداري کمتري دارند و در اکثر موارد نمي توانند دردي را از جامعه دوا کنند در حالي که بسياري از افرادي که در داخل تحصيل کرده اند داراي تحمل ودردمندي بيشتري هستند از اين رو در صورت شرايط مناسب قادرند همان گونه که شهيدچمران و قاضي و…. وديگران در جنگ خلاقيت داشتند در ساخت اين کشور نيزنمونه باشند اگر چه با رعايت تعادل مي توان از هر دو گروه در جاي خود استفاده کرد. اگر ولاسکو و کي روش توانستند تغييرات بنيادي ايجاد کنند و جوانان ايران را اين گونه سر بلند کنند ما هم با بهره گيري مناسب از دانش غربي و پيشينه غني ايراني–اسلامي مي توانيم.»
وي ادامه داد: «در دانشگاه هاي خارج سطح کارشناسي را خيلي ساده مي گيرند. ما هم اکنون در سطح کارشناسي ارشد با کشورهاي نظير آمريکا و کانادا مساوي هستيم اما پروژه هاي آنان به دليل بازدهي مناسب در رفع معضلات جامعه موثر است. اما در ايران به دليل بي توجهي عده اي ظاهرا معضلي نداريم که بخواهيم با پروژه هاي ارشد و دکتري آن را حل کنيم!!!!!!! اينجاست که متوجه مي شويم در جهان سوم دانشگاه را براي رفع مشکلات مردم نساخته اند بلکه براي توليد مقالات بي ثمر ISI تاسيس کرده اند.»
تلاش استاد تازمان بازنشستگي ابداع و به کار گيري شيوه هاي جديد آموزشي بوده است. وي در زمان 15 ساله معاونت آموزشي دانشکده، مديريت استعدادهاي درخشان و مدير کل تحصيلات تکميلي دانشگاه امير کبيرنشان داد مي توان تحولات اساسي ايجاد نمود که يکي از آنها تحصيل هم زمان در دو رشته مهندسي براي دانشجويان ممتاز و ديگري ورودممتازها به دکتري و ارشد بدون کنکور است واين همه براي آن است تا ثابت کنيم ما مي توانيم.
براي اين استاد گرانقدر آرزوي توفيقات روزافزون داريم.
دیدگاه ها