آخرین خبر

به بهانه انتشار نامه رئیس کمیسیون بهداشت و درمان به رهبری؛ مهاجرت پزشکان، بحران نظام سلامت یا سیاست؟

رسانه‌ای شدن نامه رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به رهبری درباره موج مهاجرت پزشکان، تازه ترین بازتاب رسانه‌ای این موج است.
پیش از این رئیس سازمان نظام پزشکی اعلام کرده بود که طی سال گذشته حدود 3000 پزشک درخواست مهاجرت داشته‌اند و مسئولان دیگر مانند معاون آموزش و پژوهش و نیز معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی از این واقعه خبر داده و گوشه‌هایی از مصائب دنیای پزشکان در مراکز آموزشی را بازگو کرده بودند.
نامه رئیس کمیسیون به رهبری، با محور قرار دادن خواست‌های مالی، راه حل‌ها و فرمول‌های معطوف به بهبود نسبی دریافتی پزشکان (عمدتا در بخش دولتی) را به عنوان راهکار و کلید مشکل‌گشای این بحران، پیشنهاد می‌کند. در حالی که همه می‌دانیم در اروپا، آمریکا و کانادا خبری از فرصت‌های شغلی و حقوق سطح بالا حتی برای پزشکان متخصص ایرانی نیست.
بحران مهاجرت پزشکان در واقع نوک کوه یخ مهاجرت ایرانیان است. گذشته از جزئیاتی که در جامعه پزشکی می‌توان برشمرد، این مهاجرت‌ها نشات گرفته از همان عواملی است که بحران مهاجرت نخبگان و حتی بدنه کارشناسی کشور را موجب شده است؛ همان عواملی که چاره‌جویی در نظام سلامت را به بن‌بست می‌رساند تا رئیس کمیسیون بهداشت و درمان پیشقدم شود و چنین نامه‌ای را برای رهبری بنویسد.
اولین پرسش درباره این نامه این است که چرا برای چنین موضوعی باید به رهبری نامه نوشت و آیا بردن طرح راهکارهایی مثل تعیین ضریب K برای پزشکان مستقر در مناطق محروم و پرداخت وام 4 تا 12 درصدی به پزشکان و تبدیل مالیات پلکانی از 35 درصد به 10 درصد و غیره، به محضر رهبری، چه تصویری از مدیریت نظام سلامت در برابر ما می‌گذارد؟
در این نظام سلامت، حقوق دستیاران با کشیک‌ها و شب بیداری‌های پیاپی، کمتر از حداقل حقوق یک کارگر مبتدی است. وضع اینترن‌ها از این هم بدتر است. اما این تنها درد این طیف از خدمتگزاران جامعه پزشکی نیست. بنا به گفته معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی، «رزیدنتی که طی 24 ساعت شاید نتواند حتی دو ساعت هم استراحت داشته باشد، از طرف دولت بیمه نمی‌شود. این شرایط در هیچ جای دنیا نیست.»
مشکل اینجاست که کادر درمان و پرستاران که در شرایط کرونا، ساعت‌ها دور از خانه و فرزند، در میدان مین، کار‌ می‌کنند، برای گرفتن حق و حقوق خود باید اعتصاب کنند، جیغ بزنند و جلو همین مجلسی که نامه رئیس کمیسیون از آنجا ارسال شده، گرد آیند، شعار بدهند و متفرق بشوند.
آیا متخصصان و فوق تخصص‌ها که در همین نامه، از خروج آن‌ها از عضویت هیات علمی دانشگاه‌ها، اظهار نگرانی شده است، صرفا بابت نابرابری افزایش حق ویزیت با تورم، ناراضی‌اند و منتظر وام 4 تا 12 درصدی‌اند یا از بی‌اعتنایی به شان علمی و نظر کارشناسی خود در حوزه سلامت ناراضی‌اند؟ در همین ماجرای همه‌گیری کرونا، جامعه علمی کجای تصمیم گیری برای مدیریت بحران بود و مقامات سیاسی و بالادستی کجا؟ کدام گوش شنوا، هشدارهای جامعه پزشکی را شنید؟ چه نهاد و سازمانی مسئولیت موج‌های پیاپی اوج گیری کرونا و مرگ و میرها را پذیرفت؟ جامعه پزشکی و کادر درمان سنگ زیرین آسیاب این یکی دو سال وحشت بوده‌اند. آن‌ها زیر آوار تبعات تصمیم‌گیری غیر‌کارشناسی، از نفس افتاده‌اند. آن‌ها در میدان مین جان به کف به هموطنان بلا دیده خدمت رسانده‌اند، نه برای آن حقوق یا وام چند درصدی، بلکه به پاس حرمت جان انسان‌ها و قسمی که خورده‌اند، پای کار بوده‌اند و امروز اگر می‌روند، در واقع رانده شده‌اند.
پزشکان هم مانند بقیه مردم‌اند و کم و بیش با دل شکسته و به همان دلایلی مهاجرت می‌کنند که بیش از چهار میلیون ایرانی مهاجرت کرده‌اند. اگر قرار باشد برای مهاجرت پزشکان چاره‌جویی کنیم، باید این مساله در چارچوب کوچ چند میلیونی ایرانیان، یکجا و صادقانه بررسی شود.
مدیر مسئول
صائب ماکویی

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور