«صنایع پزشکی بهدیس تجهیز کسری» که پیش از این با نام «صنایع پزشکی خاكباز» فعالیت میکرد، شرکتی تولیدی در زمینه تجهيزات بيمارستاني است. این شرکت که فعالیت خود را از سال ۱۳۶۰ آغاز کرده است، انواع تختهای تمام اتوماتیک، CPR، امدادی و ترالیهای امداد، استیلجات چهارگانه بیمارستانی و همچنین تجهیزات جانبی محصولات را تولید میکند.
آنگونه که «رحمان خاکباز» مديرعامل شرکت صنايع پزشکي بهديس تجهيز کسري به ماهنامه مهندسي پزشکي و تجهيزات آزمايشگاهي گفته است، اين شرکت بيش از 100 نوع کالاي مختلف توليد ميکند که تخت يک نوع آن به شمار ميرود که خود آن انواع مختلفي دارد. در مصاحبه پيش رو با مديرعامل شرکت بهديس تجهيز کسري، به مسيري که اين شرکت پيموده تا به جايگاه کنوني خود برسد، نگاهي خواهيم داشت.
چگونه و چه سالي اين شرکت را تاسيس کرديد؟
از قديميهاي حوزه تجهيزات پزشکي به شمار ميرويم که کارمان را از صفر و البته اتفاقي شروع کرديم. در واقع پيش از ورود به حوزه توليد تجهيزات پزشکي در کار توليد کابينت و مبل بوديم. يکي از سفارشاتي که در دهه 60 دريافت ميکرديم، تعميرات مبلهاي بيمارستانها بود تا اينکه بيمارستان «تهران کلينيک» سفارش تعمير روکش تختهاي معاينه را به ما داد. با ديدن کيفيت کارمان، سفارش ساخت تختهاي معاينه را دادند و همين امر زمينه ورود ما به حوزه توليد تجهيزات پزشکي شد. به مرور کار را با شراکت برادرانم توسعه داديم و چند فروشگاه نيز در خيابان جمهوري داير کرديم.
در روند پيشرفت خود چه پستي و بلنديهايي را پشت سر گذاشتيد تا به اينجا رسيديد؟
کارمان را از کارگاهي بسيار کوچک در زيرزمين خانهمان شروع کرديم. هر روز از 6 صبح تا 11 شب در کارگاه کار ميکرديم. اجناس که آماده ميشدند، آنها را در کوچه رنگ ميزديم و همانجا کنار ديوار ميچيديم تا خشک شوند. با وجود اينکه در شرايط دشوار و با امکاناتي اندک توليد ميکرديم، اما بازار خوب بود و همه توليداتمان سريع به فروش ميرسيد و حتي گاهي براي پاسخ به سفارشها با مشکل کمبود جنس نيز مواجه ميشديم. به مرور زمان توانستيم دفتري در بازار جمهوري بخريم و همزمان کارخانهاي 700 متري در خيابان فداييان اسلام ايجاد کنيم. کار که گسترش يافت ضمن خريد فروشگاهي در خيابان جمهوري، کارخانهاي وسيعتر در شهرک صنعتي شمسآباد در سولهاي 3 هزار متري احداث کرديم. بهطورکلي با همه پيشرفت و توسعهاي که در کار خود داشتهايم، با توجه به شرايط اقتصادي بيثبات کنوني کشور، برداشتن گامهاي بزرگتر ريسک است. هيچ چشمانداز روشن و مشخصي وجود ندارد تا بتوانيم بر اساس آن برنامهريزي و تصميمگيري کنيم و اکنون ماندهايم که چه رويکردي را در پيش بگيريم.
عمدهترين مشکلاتي که با آن روبهرو هستيد شامل چه مسائلي ميشوند؟
تامين مواد اوليه از جمله مسائل و مشکلات اساسي ما به شمار ميرود. در گذشته هر شش ماه يکبار مواد اوليه مورد نياز خود را تامين و انبار ميکرديم، اما اکنون با توجه به بيثباتي بازار و قيمتها جرأت انجام اين کار را نداريم. چراکه مشخص نيست اگر امروز مثلا آهن را به A ريال بخريم، فردا به دنبال نوسانات بازار قيمت آن کاهش نيابد. اگر اينگونه شود، ضرر سنگيني را بايد متقبل شويم زيرا اکنون قيمت آهن کيلويي 17 هزار تومان است که در مقياس 30 تن رقم قابل توجهي ميشود. بنابراين به جاي خريد هر شش ماه يکبار مواد اوليه، مقداري بيشتر از ميزان مورد نياز براي سفارشات دريافتي مواد را تامين ميکنيم. با اين حال در فاصله دو هفتهاي که زمان ميبرد سفارش مشتري را تحويل بدهيم، قيمتها نوسان پيدا ميکند. بارها شاهد بودهايم که مشتريان با وجود اطلاع از قيمت روز و دريافت پيش فاکتور از ما، نآن نسبت به قيمت محصول سفارشيشان نسبت به قيمت لحظهاي بازار اعتراض کردهاند. چراکه در فاصله اين دو هفته قيمت آهن کاهش يافته و در نتيجه قيمت محصول نهايي نيز کم شده است. مشتريان که عمدتا بيمارستانها و مراکز درماني دولتي هستند، زير بار اين مسئله نميروند که قيمت آهن زمان سفارش آنها گران بوده است و ما نيز با همان رقم محصولات مورد نيازشان را توليد کردهايم. آنها به هيچ عنوان نميپذيرند که اين نوسان قيمتها دست توليدکننده نيست و خود او نيز از آن متضرر ميشود. در نتيجه ناچار ميشويم براي لغو سفارش و جلوگيري از ضرر صددرصدي، محصولات را به جاي قيمت واقعي با قيمت روز به آنها بدهيم.
با همه اين مشکلات هميشه سعي کردهايم محصولاتي با کيفيت توليد و به بازار عرضه کنيم. همين مسئله نيز رمز ماندگاري طولاني مدت ما در بازار تجهيزات پزشکي بوده است. زيرا توليدکننده جنس بيکيفيت به مرور مشتريهاي خود را از دست خواهد داد و مدت حضورش در بازار کوتاه خواهد بود.
کيفيت محصولات ما، گواه و تبليغي براي کارمان بوده است. چرا که هميشه بر اين باور بودهايم که بيشترين سود زماني حاصل ميشود که بيمار در راحتي کامل و آرامش قرار دارد. به همين دليل نيز بود که تا چهار سال پيش هيچگونه تبليغاتي نداشتيم و حضور در نمايشگاه ايران هلث تنها تبليغ ما به شمار ميرفت که آن هم ابتدا هر چهار سال و بعد هر دو سال يکبار برگزار ميشد.
البته از سوي ديگر، نداشتن تبليغات يکي از ضعفهاي ما به شمار ميرود چراکه موجب ميشود کمتر از آنچه که بايد ديده شويم. بنابراين تصميم گرفتيم که از بين مجلات و رسانههاي مختلف تبليغاتي، ماهنامه مهندسي پزشکي و تجهيزات آزمايشگاهي را براي چاپ تبليغ خود انتخاب کنيم. دليل اين انتخاب نيز تبليغات شرکتهاي مطرح و بزرگ تجهيزات پزشکي در اين ماهنامه، کيفيت مطالب و مقالات آن، تيراژ و کيفيت کاغذ چاپي بوده است.
دولت در اين زمينه از توليدکنندگان حمايت نميکند؟
تعيين قيمت فلزات در بورس دست دولت است. تا سال گذشته سياست دولت دريافت مالياتهاي سنگين از توليدکنندگان بود، اما اکنون همه چيز را در بورس سرشکن کرده است.
اولين مقصد صادراتي شما کدام کشور و چه زماني بود؟
از سالهاي بسيار دور صادرات به عراق را شروع کرديم. تفاوت ما با شرکتهاي همسطح خودمان در اين است که از دهه 70 در خيابان جمهوري که معروف به بازار تجهيزات پزشکي است، مغازه داشتيم و همه ما را ميشناختند. حضور در خيابان جمهوري موجب آشنايي عراقيها با محصولات شرکت ما شده بود و تبديل به مشتريان ما شدند. بنابراين شرکت بهديس تجهيز کسري جزو اولين شرکتهايي به شمار ميرود که به عراق صادرات انجام داده است. آن زمان نيز برخلاف امروز، هيچ محدوديتي وجود نداشت و خريد و فروش به راحتي انجام ميشد.
به چه کشورهاي ديگري صادرات داريد؟
با افزايش قيمت دلار، کشورهاي ديگر به جاي خريد تجهيزات پزشکي از چين به خريد اين محصولات از ايران تمايل پيدا کردهاند. زيرا توليدکنندگان ايراني براي جلوگيري از تعطيلي و خواب کارخانهها، اجناس خود را با حداقل سود ميفروشند. بدين ترتيب علاوه بر عراق، مشترياني از کشورهاي همسايه مانند گرجستان، ارمنستان و افغانستان داشتيم. حتي اين پيشنهاد را از گرجستان دريافت کرديم که محصولات ما را مونتاژ نشده خريداري کنند و در کارخانه خود مونتاژ کنند و به نام برند خودشان بفروشند. ما نيز از اين پيشنهاد استقبال کرديم. مسئلهاي که بود آنها تمايل داشتند از طريق سفارت و اتاق بازرگاني کار کنند، اما به خاطر تحريم و مشکلاتي که براي آنها به وجود آمد، موضوع منتفي شد. حتي از اروپاي شرقي نيز پيشنهاد همکاري مشابهي داشتيم. بنا بود چنين سيستمي را در اتريش پياده کنند و از آنجا محصولات ما را با برند خودشان به اروپاي شرقي صادر کنند. اين پيشنهاد نيز به دليل مشکل تحريم ايران به سرانجام نرسيد. زيرا معاملات با ارقام بسيار زيادي انجام ميشد و امکان مبادله پول نقد نبود و بايد از طريق اتاق بازرگاني انجام ميشد که آنها نيز حمايت نکردند.
درعينحال هماکنون جز عراق هيچ گزينه ديگري براي ما وجود ندارد؛ زيرا تنها صادارتي که ميتوان آسانتر انجام داد به اين کشور است که خودشان براي خريد محصولات نماينده به ايران ميفرستند. ما نيز جنس را از کارخانه درون کانتينر بارگيري کرده و پلمپ ميکنيم و به مرز مريوان ميبريم. از آنجا خودشان ماشين ميگيرند و همه مسئوليت آن نيز با خودشان است چون اعتمادي به ايرانيها ندارند. البته به اين شيوه معامله هم نميتوان صادرات واقعي ناميد؛ زيرا با وجود اينکه جنس را صادر و ارزآوري ميکنيم، ماليات و ارزش آن را ميپردازيم درحاليکه توليدکنندهاي که از طريق اتاق بازرگاني صادرات انجام ميدهد، نه تنها ماليات و ارزش افزوده نميپردازد بلکه ميتواند وام هم بگيرد.
دليل تمايل زياد عراقيها به بازار تجهيزات پزشکي ايران چيست؟
عراقيها به خوبي ميدانند که اقتصاد ايران خوابيده است و توليدکنندگان ايراني چارهاي جز فروش محصولات خود با چنين شرايط و قيمتهاي کمي به آنها ندارند؛ بنابراين محصولات ايراني را مفتخري ميکنند و حتي برخيها نيز توليدات ايراني را از عراق به کشورهاي ديگر صادر ميکنند و سود زيادي ميبرند. علاوه بر اين در عراق تعداد زيادي دلال تجهيزات پزشکي فعاليت ميکنند که از اين راه سودهاي سرشاري ميبرند. به گفته خودشان دليل اينکه از ايران خوب خريد ميکنند اين است که قيمت محصولات تجهيزات پزشکي ما براي آنها پولي به حساب نميآيد؛ درحاليکه اگر همان جنس مشابه را از چين بخرند بيشتر از اينها بايد هزينه کنند. اين مسئله نشان ميدهد که ايران چقدر از نظر اقتصادي ضعيف است که با چنين شرايطي در معاملات خارجي خود روبهرو ميشود.
آيا دفتر نمايندگي در کشورهاي ديگر داريد؟
بايد در کشوري دفتر نمايندگي داير کرد که حرفي براي گفتن داشته باشيم. همانطور که گفتم فقط ميتوان به کشورهاي عراق، ارمنستان، افغانستان و گرجستان صادرات داشت و دفتر نمايندگي داير کرد. اين بين بازار تجهيزات پزشکي عراق داغ است و برخي از کشورها در آنجا دفتر نمايندگي دارند و کارشان نيز خوب پيش ميرود. ما نيز بنا بود در عراق يک شرکت داير کنيم، اما پس از انجام يکسري تحقيقات و مطالعات متوجه شديم فعلا به صلاح نيست؛ زيرا هنوز امنيت لازم برايمان وجود ندارد از طرفي دولت نيز حمايتي از ما نميکند و اجناسمان را بيمه نخواهد کرد. بنابراين فعلا بهترين روش اين است که جنس را به عراقيها بفروشيم و لب مرز تحويلشان بدهيم زيرا هدف ما فروش توليداتمان است. از آنجا که زيربناي توليد ايران به دليل کيفيت بسيار کمِ يکسري از مواد اوليه و نداشتن برخي از قطعات الکترونيکي مشکل دارد، در در کوتاهمدت نميتوانيم با کشورهاي پيشرفته رقابت کنيم.
چقدر از دولت بابت فروش توليداتتان طلب داريد؟
نه تنها شرکت ما بلکه ساير شرکتها نيز مطالباتي چندين ساله از دولت دارند. 70 درصد مشتريان محصولات ما بيمارستانها و مراکز دولتي هستند و متاسفانه مجبور به کار با آنها هستيم. اواخر سال 98 با مراکز درماني و دانشگاههاي علوم پزشکي براي وصول مطالبات مربوط به سال 96 تماس گرفتيم، اما باز هم به نتيجه نرسيديم. گفتند نزديکترين زمان براي پرداخت بدهيشان با اوراق 1403 است يعني هفت سال انتظار براي دريافت طلب اجناس فروخته شده. واقعا چيزي نميتوان گفت و دستمان نيز به جايي بند نيست و چاره ديگري هم نداريم. اگر همين الان طلب ما را با 30 درصد بيشتر نيز بپردازند باز هم ضرر کردهايم.
البته نکتهاي که درباره اوراق وجود دارد اين است که سالي 20 تا 30 درصد به ارزش اين اوراق افزوده ميشود. اين اقدام روش خوبي به شمار ميرود، اما اينکه يک توليدکننده بنا باشد از تمامي مراکز درماني و بيمارستاني دولتي به جاي پول نقد، اوراق بگيرد ديگر سرمايه در گردشي نخواهد داشت که به توليدش ادامه بدهد. از سوي ديگر اوراقها دو نوع هستند؛ يک نوع حق واگذاري دارد و نوع ديگر را نميتوان واگذار کرد. اوراقي که حق واگذاري دارند را ميتوان در برخي از بانکها مانند بانک مهر، واگذار کرد؛ بدين ترتيب که بانک سود سالانه 30 درصدي را براي خودش برميدارد و اصل پول را پرداخت ميکند. مشکل در مورد اوراقي است که نميتوان آنها را واگذار کرد زيرا تا زمان سررسيد اوراق که سه، چهار سال ديگر است بايد منتظر ماند و اعتباري هم نيست که در آن تاريخ نقد شوند. حتي اين احتمال نيز وجود دارد که هنگامي که اوراق نقد ميشوند ارزش پول کاهش يافته باشد. ما نيز مدتي پيش بدون اطلاع از اين موضوع اوراق 1401 بدون حق واگذاري را به جاي طلبمان دريافت کرديم.
در بحران کرونا و به دنبال آن تعطيلي اصناف و خواب بازار، وضعيت توليد و فروش چگونه است و با چه مشکلاتي روبهرو شدهايد؟
پيش از عيد و در روزهاي نوروز، در مجموع بيش از 2 هزار سفارش تخت دريافت کرديم. تحويل اين ميزان سفارش، ميتوانست سوددهي خوبي برايمان داشته باشد و ميتوانستيم يکسري نيازهايمان از جمله تجهيز بهروز دستگاههاي کارخانه را برآورده کنيم، اما با کمبود مواد اوليه روبهرو بوديم. موجودي مواد اوليه انبارمان به اندازه ساخت اين ميزان سفارش نبود. از سوي ديگر بيثباتي بازار نيز خريد مواد اوليه را پرريسک کرده است. براي نمونه قيمت آهن در شب عيد به کيلويي 17 هزار تومان رسيد که از خريد آن صرفنظر کرديم؛ زيرا نميدانستيم بناست چه اتفاقي بيفتند و در اين شرايط معلوم نيست امکان توليد يا فروش توليدات وجود داشته باشد. نوسانات قيمت آهن يک مورد است و مشابه همين وضعيت را در ساير مواد اوليه همچون پيچ، فولاد، رنگ و… نيز شاهديم. در مجموع به دليل همين مسائل نتوانستيم مواد اوليه بخريم و توليد کنيم.
نکته ديگر اين است که اکنون گفته ميشود که بازار تجهيزات پزشکي به دليل شيوع بيماري کرونا خوب است درحاليکه اينگونه نيست. فقط مقداري در حوزه بازار تخت بيمارستاني وضعيت مناسب بود که آن هم به حد نصاب رسيده است. از سوي ديگر با تمام شدن بيماري کرونا، بازار تجهيزات پزشکي افت خواهد کرد زيرا خريد بيمارستانها کمتر خواهد شد. همچنين پيشبيني ميشود که حداقل تا يک سال آينده نيز به دليل بيماري کرونا، امکان صادارت وجود نداشته باشد زيرا بايد اين بيماري در همه کشورها مهار شده باشد تا امکان مبادلات تجاري فراهم شود.
واردات تجهيزات پزشکي نيز با مشکل روبهرو شده است. براي نمونه پاکستان بازار تجهيزات پزشکي جراحي ايران را در دست دارد که با شيوع کرونا مبادلات خود را قطع کردند. در چنين شرايطي با کمبود کالا مواجه خواهيم شد بنابراين بهطورکلي شيوع بيماري و افت اقتصادي کنوني شرايط را بسيار دشوار کرده است. اکنون هم که خريدهايي در برخي از حوزههاي تجهيزات پزشکي در بحث درمان کرونا انجام ميشود را دولت هزينه نميکند. خيران وارد ميدان شدهاند و همه سفارشات را آنها داده و هزينهاش را نيز نقد پرداخت کردهاند. اگر خيران نبودند حداقل در کار ما تاثير بسيار منفي ميگذاشت در حدي که بايد تعديل نيرو ميکرديم.
هماکنون چه تعداد نيرو در شرکت و کارخانه شما مشغول به کار هستند؟ آيا با توجه به شرايط دشوار اقتصادي تاکنون ناچار به تعديل نيرو شدهايد؟
در مجموعه ما 30 نيرو مشغول به کار هستند و هرگز راضي نبودهايم که کارگري را تعديل کنيم. از دو سال پيش مدام در شرکت بحث تعديل نيرو مطرح ميشد، اما شرايط کارگران را در نظر گرفتيم و گفتيم به فرض پنج کارگر را هم اخراج کرديم، تاثير چنداني در شرايط کلي شرکت نخواهد گذاشت. چراکه در مجموع بتوانيم 20 ميليون تومان را ذخيره کنيم، اما زندگي آن کارگر به شدت تحت شعاع قرار ميگيرد و با توجه به شرايط اقتصادي کنوني ممکن است نتواند کار جديدي پيدا کند. با توجه به اين مسائل تصميم گرفتيم نيرويي را تعديل نکنيم. همين موضوع نيز موجب شده است که برخلاف شرکتهاي همکار، به سمت خريد دستگاههاي پيشرفتهاي همچون CNC نرويم و به همان دستگاههاي موجود خود اکتفا کنيم؛ زيرا بهکارگيري اين دستگاهها ضمن اينکه سوددهي بيشتري را به دنبال دارد، نياز به استفاده از نيروي انساني را کمتر ميکند. چراکه دستگاه CNC ميتواند به اندازه پنج نيروي انساني در تيراژ زياد و زمان کم کار کند.
چه اقدامات انگيزشي براي نيروي انساني داريد؟
يکي از اقداماتي که براي نيروهايمان انجام دادهايم اين بوده است که شرايطي را فراهم کرديم تا خانهدار شوند. بدين ترتيب که به آنها وام ميداديم منتها مشروط بر اينکه خانه مناسب خود را معامله کنند بعد شرکت هر ماه مبلغي را به عنوان کمک هزينه خريد خانه به افراد پرداخت ميکرد. از اين راه خيلي از نيروهايمان صاحبِ خانه شدند و حداقل ديگر اجاره خانه نميدهند. همچنين ساليانه به مناسبتهاي مانند ماه رمضان و عيد نوروز بستههاي حمايتي به نيروهايمان ميدهيم. حتي شرکت در خريد جهيزيه دختران نيروهايش نيز کمکهايي کرده است.
چه جايگاه آرماني براي آينده شرکت متصور هستيد؟
ادامه و حفظ روند کنوني با توجه به شرايط موجود به نظرمان بهترين کار ممکن است. البته در زمينه توليد ترالي حرف براي گفتن داريم زيرا اولين توليدکننده ترالي ABS در ايران هستيم. صفر تا 100 توليد اين ترالي را خودمان انجام ميدهيم و به تازگي نيز آن را با نمونه روز جهاني بهروز کردهايم و اکنون در ايران کسي نميتواند در اين حوزه با ما رقابت کند. حتي کيفيت اين محصول به اندازهاي است که جزو محصولاتي بود که گرجستان و اروپاي شرقي خواهان خريد آن و صادراتش بودند، اما به دليل تحريمها نميتوان با آنها کار کرد.
ما به دنبال الگوبرداري از محصولات روز دنيا و شناسايي ايرادات آنها هستيم تا با برطرف کردن اين نواقص، نمونه ايراني بهتر و کاملتري را توليد و عرضه کنيم. معتقديم اگر يک شرکت آمريکايي ميتواند کالايي را توليد کند، ما نيز حتما ميتوانيم بهتر از آن را توليد کنيم. هدف ما توليد اجناس با بهترين کيفيت و کاربرد است بهگونهاي که کشورهاي پيشرفته از آن الگوبرداري کنند.
چه توصيهاي به دانشآموختگان مهندسي پزشکي داريد؟
دو سال پيش يکي از پسرانم به نام مصطفي در سايت ديوار اعلام کرد افراد علاقهمند به کار مهندسي پزشکي در صورت تمايل ميتوانند به شرکت مراجعه کنند و آموزش ببينند. در اين راستا افراد زيادي مراجعه کردهاند و تقريبا همه آنها نيز به دنبال استخدام در بيمارستانها و کار با دستگاهها بودهاند. همه آنها را راهنمايي کرده است و بسياري از آنها گوش داده و کار را ادامه دادهاند. بدين ترتيب که صفر تا 100 کار را در حد توان و علمش به صورت رايگان به آنها آموزش داده است. چند نفر آنها براي خودشان شرکت تاسيس کردهاند و بسيار موفق هستند چون خودشان خواستهاند. با همه اين تفاسير بهطورکلي يکي از ضعفهاي موجود در رشته مهندسي پزشکي اين است که از نظر فني بسيار ضعيف هستند. دانشآموختگان رشته مهندسي با وجود داشتن مدرک دانشگاهي مهارتي عملي چنداني براي شروع کار ندارند. در واقع يک مهندس پزشک بايد نسبت به عملکرد و اجزاي همه دستگاههاي تجهيزات پزشکي شناخت داشته باشد. بايد اين قدرت تشخيص را داشته باشد که آيا يک دستگاه قابليت استفاده مجدد را دارد يا خير. متاسفانه در بيمارستانها ميبينيم تخت وارداتي بسيار خوب و گراني را کنار گذاشته بودند تا اسقاط کنند فقط به خاطر اينکه از بالا دستور گرفته بودند و مهندس پزشکي بيمارستان نيز نه تنها قدرت عمل بلکه مهارت لازم براي عيبيابي و به چرخه بازگرداندن آن را نداشته است.
بنابراين مهمترين نکته اين است که مهندسان پزشکي بايد در اين زمينه مهارت کافي را به دست آورند و بعد وارد بازار کار شوند؛ بايد بخواهند تا بتوانند، در غير اين صورت اگر سرمايه چند ميلياردي هم داشته باشند موفق نخواهند شد.
دیدگاه ها