آخرین خبر

انواع اعتياد و روش هاي تشخيصي

مخدرهاي ديجيتالي (Digital Drugs) يا مخدرهاي شنيداري و مخدرهاي صوتي يا روان گردانهاي صوتي مفهوم استفاده از موسيقي اي است که از ضربانهاي دوگوشي، ضربانهاي تک شدتي يا ضربانهاي تک آوايي استفاده مي کند تا اثري مانند اثرات مخدرهاي معروف مثل ماريجوانا، کوکائين، اکستازي يا سيلدنافيل بگذارد.
برخي وب سايتها ادعا ميکنند که چنين مخدرهايي را ايجاد کردهاند اما تحقيقات نشان ميدهد که مخدرهاي ديجيتالي بيشتر يک جو رسانهاي و شايعه هستند،گرچه بعضي محققين نگرانند که در آينده مخدرهاي ديجيتالي ممکن است موجب مشکلاتي بشوند. سازمان بهداشت جهاني اعتياد را چنين تعريف ميکند: حالتي مضر براي فرد و اجتماع که به طور متناوب يا مزمن به وسيله مصرف مستمر ماده تخدير کننده طبيعي يا مصنوعي ايجاد ميشود. خواص مواد مذکور عبارتند از:
1- ميل و احتياج به مصرف ماده مخدر و تهيه آن به هر صورت ممکن، 2- گرايش به اضافه کردن آن هر روز بيشتر، 3- انقياد رواني و گاهي جسمي در نتيجه استعمال مواد مخدر.
اعتياد به مواد مخدر، حالت وابستگي يا عادت مرضي در به کار بردن مواد سمي تحريک کننده يا آرام بخش دستگاه عصبي ايجاد ميکند که به صورت مطبوع حس دروني و وضع عاطفي را تغيير ميدهد. در مقطع زماني فعلي بيشتر مراجع رسمي و علمي نسبت به عملياتي بودن ايده مخدرهاي ديجيتالي ترديدهاي جدي وارد کرده و بيشتر اين موضوع را يک فضاسازي رسانهاي ميدانند تا يک موضوع علمي واقعي. در بررسي مرکز پژوهش هاي مجلس با توجه به اظهارات متخصصان مغز و اعصاب و کارشناسان اداره مبارزه با مواد مخدر آمريکا، امارات متحده عربي، عربستان و ايران و مطالعه ميداني و مصاحبه با خبرگان عنوان شد که مخدرهاي ديجيتالي داراي اثراتي که در تعريف مخدر از سوي سازمان بهداشت جهاني ذکر شده نيستند. يعني گرايش به استفاده از اين آهنگ ها به وجود نميآيد و حتي رغبت لازم براي گوش سپردن کامل را نيز ايجاد نميکنند؛ لذا ايده مخدرهاي ديجيتالي در حال حاضر عملياتي نيست.
فارغ از مواد مخدر شناخته شده و سنتي،  ورود محرکهاي مختلف همچون  crack، شيشه، LSD ،Mushroom، گل، ماري جوانا  و …  مدتي است که نوع جديدي از مخدرها و محرک هاي نوظهور پا به بازارهاي جهاني گذاشته اند و کاملا با انواع شناخته شده اين مواد متفاوت هستند؛ محرکها و مخدرهايي که در انواع و آثار مختلف، به صورت ديجيتالي توليد شده و در دنياي مجازي دست به دست ميشوند؛ محرکها و مخدرهايي که از طريق امواج صوتي، همان تاثير مخدرهاي سنتي و گاها قوي تر از آن را براي مصرف کنندگانشان به ارمغان مي آورند؛ امواجي که اين روزها بازار خوبي در کشورهاي غربي و حتي عربي براي خود دستوپا کردهاند و به عنوان «مخدرهاي ديجيتالي» در ميان جوانان شناخته ميشوند.
Digital Drug و I-DOSINGها بخشي از Binural Beats هايي هستند که اين روزها به مخدرهاي صوتي شهرت يافته اند؛ فايلهاي صوتي خاصي که ميتوانند با پالسهاي توليد شده با فرکانس هاي متفاوت براي هر گوش، تاثير خاصي بر بخشهاي مختلف مغز بگذارند و تجربه متفاوت مواد مخدر و محرک صنعتي و سنتي را در مغز به وجود آورند؛ اين اختلاف فرکانسهاي پخش شده در هرگوش ميتوانند اثر متفاوت هريک از مواد مخدر و محرک همچون کوکائين، ترياک، اسيد، مرفين، آدرنالين، کراک، هروئين، حشيش، ماريجوانا، ريتالين و بسياري از مواد ديگر و حتي الکل را در مغز مصرف کنندگان شبيه سازي کنند. اين درحالي است که حتي برخي از سايتهاي ارائه دهنده اين مخدرهاي ديجيتالي، با توجه به تاثير هريک از آنها، اين مخدرها و محرکها را در بخشهاي مختلف و مطابق با تاثير هريک از مخدرها و محرکهاي موجود، طبقه بندي کردهاند.
البته تاريخچه شناخت اثر شنيدن فرکانسهاي متفاوت از هر گوش، به سال 1839 برميگردد که «هاينريش ويلهلم داو» توانست اين اثر را کشف کند. ولي از اوايل قرن بيستم، پزشکان به تاثير اين فرکانسها در مباحث درماني و کنترل درد و خاصيت تسکيني آن دست يافتند. البته اين خاصيت بر اثر ايجاد ضربان ميان دو فرکانس صوتي پخش شده در هر گوش به وجود مي آيد به شرط آنکه اختلاف فرکانس، کمتر از 30 هرتز باشد.

همچنين با دستکاري اين ضربان و فرکانس ورودي به هريک از گوشها ميتوان اثرات مخدرها و محرکهاي مختلف را شبيه سازي کرد و برخيها مدعي آن هستند که اين اصوات ميتواند در کاهش وزن، ميزان يادگيري، تقويت حافظه و غيره نيز تاثيرگذار باشد.
مصرف اين مواد در سال 2013 در کشورهاي غربي به اندازهاي بود که حتي روزنامه واشنگتن پست هم در واکنش به اين موضوع، مطلبي را در اين خصوص منتشر کرد و به ادعاهاي والدين و برخي از مخاطبان اين مخدرهاي ديجيتالي پرداخت؛  البته گرچه در اين گزارش، دفتر مقابله با مواد مخدر آمريکا، عنوان کرده که تا آن زمان هيچ مستنداتي در خصوص تاثير مشابه اين مخدرهاي ديجيتالي با مخدرها و محرک هاي ديگر نيافته است، ولي در عين حال تاکيد دارد که در دست نبودن مستندات کامل اين ادعا، به اين معنا نيست که ميتوان اين مخدرهاي صوتي را گوش داد. اثرات مخرب استفاده از اين مخدرهاي ديجيتالي به اندازه اي بود که دفتر مبارزه با مواد مخدر ايالت اوکلاهاما در سال 2013 و بر اساس برخي گزارشات واصله به اين مرکز، نسبت به مصرف اين موارد هشدار داد؛ اين در حالي است که برپايه گزارشات کشورهاي عربي، موج استفاده از اين فايلهاي صوتي به اين کشورها رسيده و بسياري از جوانان عرب به دنبال تجربه اين مخدرهاي ديجيتالي هستند.
موضوع استفاده از مخدرهاي ديجيتالي به اندازهاي جدي است که حتي سايتهاي منتشر کننده اين مخدرها نيز با هشدارها و پيامهاي WARNING، نسبت به ورود به صفحات دانلود اين موزيکها و استفاده از آن براي افرادي که از مشکلات ذهني و روحي رنج ميبرند هشدار دادهاند و در فيلمهاي منتشر شده از آثار مصرف اين مخدرها نيز، تاثيرات خطرناک استفاده از آنها کاملا آشکار است.

جاي اميدواري است که استفاده از اين مخدرهاي ديجيتالي، هنوز در کشورمان به صورت فراگير در ميان جوانان باب نشده است ولي آگاهي بخشي به خانوادهها و جوانان و همچنين مسئولان امر باعث ميشود تا سياستهاي مناسب و قابل اطميناني در مبارزه با اين مخدرهاي جديد در پيش گرفته شود، چراکه بسياري از سايت هاي اينترنتي که اقدام به فروش و حتي امکان دريافت رايگان اين موزيک ها را براي مخاطبان مهيا کرده اند، در دسترس عموم قرار دارند و عدم توجه به فعاليت اين سايت ها و آزاد بودن دسترسي به آنها ميتواند لطمات جبرانناپذيري را وارد آورد.
در تازهترين شکل اعتيادهاي خطرناک، نوع جديدي از اعتياد موسوم به مخدر ديجيتالي به جان جوانان در غرب و بعضي کشورهاي ديگر افتاده که برخلاف مخدرهاي شايع مانند هروئين و قرصهاي توهمزا، با نام ديجيتال دراگ از نوع کشيدنيهاي شنيداري است و به سرعت در ميان جوانان معتاد به اينترنت درحال گسترش است. جوانان معتاد به اين نوع مخدر، با دست و پا کردن يک اتاق تاريک، يک هدفون و يک فايل صوتي خاص به صورت يک فايل MP3 با قيمتي بين 3 تا 30 دلار (که از طريق اينترنت قابل بارگيري است) شرايط را براي اين کار فراهم ميکنند. اين فايل صوتي که حاوي نوعي امواج صوتي مخرب است، مغز را تحت تاثير قرار ميدهد و شنونده را دچار سرخوشي، توهم، تشنج و حالتي غيرطبيعي ميکند. گفته ميشود بيش از 200 هزار جوان در ترکيه به اين نوع اعتياد مبتلا هستند و با توجه به تعداد بالاي کاربران اينترنتي در جهان، دنيا شاهد فاجعه جديدي ميان جوانان اينترنتي خواهد بود. مخدر ديجيتالي نوعي فايلهاي صوتي هستند که با ايجاد فرکانسهاي مختلف روي هر گوش تاثير خاصي روي مغز ميگذارند و تجربه مصرف مواد مخدر سنتي مانند ترياک، کوکائين، مرفين، آدرنالين و غيره را در مغز شنونده شبيهسازي ميکند. بايد جوانان با اطلاع از مضرات آن در اين زمينه واکسينه شوند.

اين نسل جديد از مخدرها که به صورت شنيداري هستند موجب ايجاد توهم و خيال پردازي و خوشحالي کاذب از طريق شنيدن موسيقي هاي مختلف مي شوند.

فرکانسها متخصص بالا بردن دوپامين مغز
از سال 88 اين موضوع در ايران مطرح شد، اما اطلاعات چندان زيادي درباره آن در اختيار نبود، اما نکته قابل توجه اين است که اين مخدرها فرکانسهايي هستند که ميتوانند ميزان دوپامين مغز را افزايش داده و موجب خوشحالي کاذب شوند.
عادت به مصرف و استفاده از هر چيزي اعتياد به آن را به دنبال خواهد داشت. گوش کردن طولاني مدت به اين فايلهاي صوتي اعتياد به همراه ميآورد. تا جايي که فرد مجبور ميشود هر نوع فعاليت اجتماعي را همراه با گوش کردن به اين فايلهاي صوتي انجام دهد زيرا به مرور ترشح دوپامين در مغز وابسته به شنيدن اين فرکانسها مي شود و در موارد عادي مغز ديگر قادر به ترشح دوپامين نيست. اين روزها بسياري از فايل هاي صوتي از اينترنت به صورت رايگان در اختيار جوانان قرار ميگيرد و فضاي مجازي را تبديل به يک ساقي بدون پول کرده است. بسياري از سايتهاي اينترنتي که اقدام به فروش و حتي تحويل رايگان اين موزيکها براي مخاطبانشان ميکنند باعث ترويج هر چه زودتر اين مخدرها ميشوند.

خواب، روياي ساختگي برخي از آهنگها
برخي از موسيقيها با تاثير بر قسمت خواب مغز ميتوانند فرد را به حالت خواب عميق و البته خطرناک ببرند. اين مخدرها از اين لحاظ مضرتر و خطرناکتر هستند که والدين بدون اطلاع از همه جا تصور ميکنند جوان خانواده در حال گوش دادن به موسيقي است در حالي که او دقيقا در حال دريافت مخدر از طريق گوش دادن به موسيقيهاي خاص است. برخي از اين موسيقي ها هم با تاثير بر قسمت خواب مغز، فرد را به حالت خواب موقت تا عميق و البته خطرناک ميبرد.  اين روزها موضوع روي آوردن جوانان به مواد مخدر و محرک، به موضوعي داغ براي نهادهاي فرهنگساز، امنيتي، انتظامي، قضايي و … تبديل شده؛ موادي که با تحريک بخشي از مغز، احساس کاذب سرخوشي و نشئگي را براي مصرف کنندگان آنها به ارمغان مي آورد و اين حس خوش و تحريک خاص مغز، به اندازهاي براي مصرف کنندگان لذت بخش است که آنها را وادار به تجربه استفاده مجدد از اين مواد کرده و پس از مدتي، اعتياد به مصرف اين محرکها و مخدرها را براي مصرفکنندگان آن ها به ارمغان ميآورد؛ موضوع اعتياد مصرف مواد افيوني، محرک و … به اندازهاي مصيبتبار است که امروزه بسياري از سرقتها، جنايتها، معضلات اجتماعي و خانوادگي، ريشه در مصرف اين مواد و اعتياد به مصرف آنها دارد.
در پايان بايد خاطرنشان کرد جاي اميدواري است که استفاده از اين مخدرهاي ديجيتالي، هنوز در کشورمان به صورت فراگير در ميان جوانان باب نشده است ولي آگاهي بخشي به خانواده ها و جوانان و همچنين مسئولان امر باعث ميشود تا سياستهاي مناسب و قابل اطميناني در مبارزه با اين مخدرهاي جديد در پيش گيريم؛ چراکه بسياري از سايتهاي اينترنتي که اقدام به فروش و حتي امکان دريافت رايگان اين موزيکها را براي مخاطبانشان مهيا کردهاند، در دسترس عموم قرار دارند و عدم توجه به فعاليت اين سايتها و آزاد بودن دسترسي به آنها ميتواند لطمات جبرانناپذيري را وارد آورد.

دلايل رد امکان ايجاد مخدر ديجيتالي
برخي متخصصان اعتقاد دارند که مخدرهاي ديجيتالي هرگز قابل توليد نخواهند بود. به عبارت ديگر برخي محققين که مطالعه ميداني و تجربي در اين زمينه انجام دادهاند حتي در اينکه در آينده بتوان چنين موضوعي را محقق کرد نيز ترديد دارند و سه استدلال را مطرح ميکنند. اولين استدلال اين است که امواجي که از مغز ساطع ميشوند در واقع معلول فعاليتهاي شيميايي مغز هستند و نه عامل فعاليتهاي شيميايي مغز، همانطور که يک بلندگو در اثر عبور جريان الکتريکي صداي بلند توليد ميکند با صداي بلند نميتوان به همان سادگي همان جريان الکتريکي را توليد کرد که به بلندگو وارد شده بود، اين مواد شيميايي هستند که در مغز موجب اتفاقاتي ميشوند که بعضي از اثرات آن به صورت امواج الکترونيکي قابل دريافت است و بازتوليد همان امواج نميتواند همان مواد شيميايي را به اندازه لازم براي مخدر بودن توليد کند. دومين استدلال اين است که مغز داراي مکانيزمهاي حفاظتي است که در مقابل عوامل خارجي مقاومت ميکند و تغييراتي که تلاش ميشود با ايجاد يک فرکانس صوتي به مغز القاء شود از سوي مغز واپس زده ميشود و مغز امواج ديگري را براي ايجاد تعادل منتشر ميکند که مانع از اثرگذاري اين امواج شود. تنها در صورتي ميتوان مغز را به صورت دائم مورد تأثير قرار داد که بخشي از آن تخريب شده و عملکردش تغيير يابد. سومين دليل بر رد امکان ايجاد مخدرهاي ديجيتالي اين است که مواد مخدر رايج علاوه بر مغز بر کليه بخشهاي سيستم عصبي و اعضاي بدن اثرگذارند و مخدرهاي ديجيتالي با شکل فعلي تنها قادر به متأثر کردن مغز هستند و نميتوانند ساير ارگانهاي بدن را تحت تأثير قرار بدهند.

کاربردهاي درماني نوروفيدبک
مغز انسان داراي قسمت هاي مختلف با عملکردهاي مختلف است. يکي از اين قسمتها قشر مخ است. قشر مخ مرکز فرآيندهاي عالي ذهن، محل ثبت احساس ها، آغاز اعمال ارادي، تصميم گيري و تدوين نقشه است. مغز انسان از تعداد زيادي سلول عصبي به نام نورون تشکيل يافته است. نورونها در سراسر بدن وجود دارند. ارتباط بين قسمت هاي مختلف مغز، و نيز ارتباط بين مغز و ساير قسمت هاي بدن از مسير اين سلولهاي عصبي و توسط پيام عصبي صورت ميگيرد.

در واقع مغز از طريق اين سلولها، پيامهاي مختلفي (پيام عصبي) را به قسمتهاي مختلف بدن فرستاده و پيامهايي نيز دريافت ميکند. ماهيت اين پيام عصبي در داخل يک سلول به صورت جريان الکتريکي (پتانسيل عمل) و در بين دو سلول به صورت نقل و انتقالات شيميايي (نوروترنسميتر) است. فعاليت الکتريکي نورونها در سطح جمجمه سبب شکلدهي فعاليت الکتريکي مغز با عنوان امواج مغزي ميشود. امواج مغزي انواع و کارکردهاي متفاوتي دارند و برحسب فرکانس به انواع مختلف تقسيم ميشوند (امواج سريعتر داراي فرکانس بيشتر و امواج آهسته داراي فرکانس کمترهستند). همه اين امواج در تمام اوقات وجود دارند اما در شرايط مختلف کارکردي، غلبه با موج خاصي است. امواج مختلف مغزي و کارکردهاي آن ها عبارتند از: موج دلتا، موج تتا، موج آلفا، موج SMR ، موج بتا و گاما.

دلتا (3-5/0 هرتز): دلتا آهستهترين موج مغزي است و در طي خواب عميق (بدون رويا) غلبه دارد و براي ترشح هورمون رشد و ترميم بافتهاي بدن مفيد است.
تتا (7-4 هرتز): يادگيري عالي، احــساس سکون و آرامــش، پذيرندگي زياد، برنامه ريزي مجدد ذهن، خيالپردازي، تفکر بدون خودسانسوري و خلاقانه، فراخواني خاطرات ناراحت کننده و رنجآور ذخيره شده در حافظه کارکردهاي موج تتا هستند.
آلفا ( 12-8 هرتز ): هنگامي که آرام هستيد و پردازش اطلاعات ذهني زيادي نداريد، هنگامي که چشمان خود را ميبنديد مغز شما امواج آلفاي زيادي به ويژه در ناحيه پسسري توليد ميکند. همچنين هنگام تفريح و لذت بردن از محيط اطراف غلبه با موج آلفا است. امواج آلفا در زمان و شکل مناسب سبب دستيابي به عملکرد بهينه، کاهش اضطراب، تقويت سيستم ايمني، تفکر مثبت، يکپارچگي ذهن و بدن، شهود، درون انديشي، تعادل هيجاني، احساس سرخوشي، آگاهي دروني و افزايش ترشح سروتونين ميشود.
SMR  (15-12 هرتز): امواج SMR باعث استحکام بخشيدن به ذهن و بدن، پردازش و تمرکز در آرامش، ايجاد هماهنگي بين محيط و فرد، کمک به خواب رفتن و تنظيم حرکات بدن ميشود.
بتا (37-14 هرتز ): کنشهاي پيچيده ذهني (مثل سخن گفتن، بحث کردن و…)، تفکر انتزاعي فوقالعاده، هشياري، تمرکز، پايداري هيجاني، محاسبات رياضي، و افزايش متابوليسم با غلبه موج بتا در مغز بروز ميکند.
گاما (38 هرتز به بالا): موج گاما، سازمان دهنده مغز و هماهنگ کننده و يکپارچه کننده اطلاعات از قسمتهاي مختلف بدن است. غلبه اين موج با حافظه خوب، سرعت انتقال زياد اطلاعات، پردازش سطوح بالاي اطلاعات و يادگيري مسائل پيچيده همراه است.

الکتروانسفالوگرافي کمي
با قراردادن تعدادي الکترود روي سر ميتوان اين امواج را دريافت، ثبت و سپس با استفاده از کامپيوتر تحليل کرد. QEEG وسيلهاي است که اين کار را انجام ميدهد. QEEG يا الکترو انسفالوگرافي کمي (Quantitative Electro Encephalograph) وسيلهاي براي ارزيابي و اندازهگيري امواج مغزي وخصوصيات مربوط به آنها است. در اين روش ارزيابي تعدادي الکترود (عموما 19 عدد) که روي کلاهي با نظم و قانون خاصي تثبيت شدهاند، روي سر قرار گرفته امواج مغزي را دريافت ميکنند.QEEG ، امواج مغزي را در حالتهاي مختلف چشم بسته، چشم باز و انجام يک تکليف شناختي مانند خواندن، ثبت کرده، سپس اين امواج به وسيله کامپيوتر، برحسب فرکانس تفکيک شده و براساس شدت فعاليت در رنگهاي مختلف نمايش داده ميشوند (تصاوير در قالب سرهاي رنگي که Brain Map ناميده ميشوند ارائه مي شوند) علاوه بر اين تصاوير، کامپيوتر، جداول و نمودارهاي ديگري نيز ارائه ميدهد که کاربردهاي خاص خود را دارند). مطابق با مطالعاتي که صورت گرفته اندازه امواج مختلف در مغز داراي استاندارد و حد نرمالي است که تنها براساس جنس و سن تغيير ميکند. به اين معني که براي داشتن عملکرد مناسب، هريک از امواج مغزي بايد داراي ميزان فعاليت خاصي باشند.

با مقايسه اندازه هاي به دست آمده از ثبت امواج در فرد با مقادير نرمال مشخص ميشود کدام يک از امواج و در کدام نقطه از سر داراي فعاليت نامناسب است. امواجي که فعاليت مناسب داشته باشند با رنگ سبز و امواج با فعاليت نامناسب با رنگهاي بنفش، نيلي، آبي (فعاليت کمتر از حد نرمال) ، زرد، نارنجي و قرمز (فعاليت بيشتر از حد نرمال) مشخص ميشوند. با بررسي اين نقشه ها و مقايس آنها با الگوي مرجع، ميتوان کارکرد مغز را بررسي و مطالعه کرد. از آنجا که هر يک از اختلالات و مشکلات ذهني و رواني بر اثر وجود اشکال در عملکرد مغز و در نتيجه کم و زياد شدن امواج مغزي بهوجود ميآيند، لذا QEEG مغزي که کارکرد طبيعي دارد با مغزي که دچار مشکل کارکردي شده است تفاوت دارد. با مقايسه اعداد بهدستآمده براي هر موج و نتيجه QEEG به دست آمده با وضعيت طبيعي ميتوان نوع مشکل را تشخيص داد.

اين دستگاه مقياسهاي ديگري هم براي ارزيابي کيفيت عملکرد دارد که عبارتند از:
– توان نسبي : نسبت بين امواج مختلف را اندازه ميگيرد. اگر موجي در مقايسه با امواج ديگر نسبت کمي داشته باشد تحت نفوذ و سلطه آن ها قرار خواهد گرفت و تأثير خود را بر عملکرد از دست خواهد داد.
– عدم تقارن (Asymmetry) : اختلاف ولتاژ بين نواحي مختلف را بررسي ميکند. آيا پالسهاي الکتريکي در نواحي مختلف مغز، براي داشتن عملکرد مناسب بيش از اندازه بزرگ يا بيش از اندازه کوچک هستند؟
– انسجام(Coherence)  : کوهرنس مشخص ميکند که مغز چه مقدار انرژي را بين قسمتهاي مختلف به اشتراک گذاشته است. اين مقياس بررسي ميکند که آيا مغز توانايي برقراري ارتباط مناسب با خودش را دارد يا خير. کوهرنس زياد نشانه آن است که بعضي قسمتهاي مغز آنچنان درهم گير کردهاند که براي قطع اين ارتباط و برقراري ارتباط با ساير قسمتهاي مغز توانايي مناسبي ندارند و کوهرنس کم نشانه آن است که منابع مغز از اتصال مناطق مختلف ناتوان هستند.
– فاز (Phase): سرعت حرکت سيگنالهاي الکتريکي در سطح سر را  تعيين ميکند. آيا سرعت حرکت انرژي الکتريکي مغز براي داشتن عملکرد بهينه مناسب است يا خير ؟
دهه 70 و 80، دهههاي ابداع و آزمايش QEEG بوده است. در آن زمان مؤسسه EEG پزشکي آمريکا (AMEEGA) و کميته متخصصان QEEG اعلام کردند که هماکنون QEEG ارزش کلينيکي و باليني دارد. QEEG  و نوروتراپي توسط مؤسسه روانشناسي آمريکا در حوزه روانشناسي و با برنامههاي درماني مناسب تاييد شدهاند.

کاربردهايQEEG:

تشخيص
در اصل QEEG براي تشخيص کجکاريهاي موضعي يا کلي مغز به کار ميرود. به وسيله  QEEG ميتوان بيماريهاي مغزي- عروقي، آسيبهاي مغزي، بيش فعالي (AD/HD)، اختلالات يادگيري، اضطراب، افسردگي، تومورهاي مغزي، صرع، اسکيزوفرني، دمانس و آلزايمر را با دقت 80 تا 90 درصد تشخيص داد.

تشخيص افتراقي
براي مطمئن شدن از وجود جراحات داخلي مغز، سکته، حملات قلبي  يا نارسايي ريهها که منجر به هيپوکسي مغز ميشود؛ زماني که تشخيص صرع يا تومورها مورد شک واقع شود؛ در مواردي که تشخيص اختلالات يادگيري و کمبود توجه مورد شک باشد؛ در مواردي که به وجود کجکاري مغز به علت سوءمصرف مواد ترديد وجود دارد؛ هنگاميکه تغيير در علائم اختلالات هوشياري (نارکولپسي، کما، حواسپرتي) يا عملکرد سيستم عصبي (سردرد، استفراغ و آفازي) ديده شده باشد.

درمان و پيگيري
پيگيري سندرم هاي ارگانيکي مغز؛ پيگيري نتايج شيمي درماني و پرتودرماني و ترک داروهاي روانگردان يا غيرمجاز؛ پيگيري بيماريهاي عفوني مانند آنسفاليت يا مننژيت؛ بررسي وضعيت بيمار پس از جراحي؛ تعيين داروهاي مؤثر با اثربخشترين دوز و کمترين عوارض منفي؛ در بسياري از موارد QEEG راهکارهاي درماني نيز ارائه ميدهد.

سنجش
با سنجش توانمندي هاي هنري، ورزشي و شناختي و ذهني مانند بهره هوشي (IQ)، تمرکز، توجه، ميزان هماهنگي ذهن و بدن و… QEEG مي توان به ارزيابي عملکرد مغز پرداخت و از آنجا که توانمنديهاي ذهني هر فرد با عملکرد مغزي او ارتباط مستقيم دارد، با استفاده از اين روش ميتوان برآوردي از اين توانمنديها بهدست آورد.

آزمايش اعتياد غير قابل اعتماد
مصرف مواد مخدر جزو ناهنجاري هاي اجتماع محسوب مي شود، بنابراين دور از انتظار نيست اگر مصرف کنندگان اين مواد که براي ازدواج يا حتي براي استخدام مراجعه مي کنند سعي در مخفي نگه داشتن آن کنند. اکثر متخصصان علوم آزمايشگاهي معتقدند اين مواد جزء بدن فرد نمي شود و مانند هر چيز ديگري که وارد بدن مي شود، به تدريج از بدن خارج مي شود. بنابراين اگر کسي به خودش فرصت دهد و از مصرف مواد خودداري کند، نتيجه آزمايش او منفي خواهد شد، به عبارت ديگر جواب منفي فقط نشان دهنده وضعيت فرد در چند هفته يا چند روز اخير است، بنابراين خانواده ها خصوصا در موارد ازدواج، نبايد با اتکا به اين آزمايش، مهر تاييد روي فرد بزنند و بررسي هاي رايج در عرف را رها کنند. يکي از آزمايش هاي سنتي اعتياد، آزمايش ادرار است که روش حتمي و دقيق نبوده و فرد مي تواند با استفاده از مصرف مواد شيميايي ويژه اي نتيجه آزمايش را تغيير دهد يا با ترقيق نمونه، سعي در پنهان کردن مصرف مواد وکسب نتيجه منفي در تست کنند، البته روش هاي ديگري براي آزمايش اعتياد وجود دارد که با اطمينان بالا مي توان از آن ها بهره گرفت.
درسال هاي اخير اعتياد يکي از دلايل اصلي طلاق و متلاشي شدن خانواده ها شده است. با توجه به اينکه معتادان به روش هاي از بين بردن مواد مخدر در خون آشنايي کافي دارند، توصيه مي شود در زمينه ازدواج، خانواده ها دقت لازم را داشته باشند و تنها به جواب آزمايش اعتياد اعتماد و اکتفا نکنند. تشخيص اعتياد از مواردي است که با آشنايي معتاد به راه هاي خنثي کردن آزمايش به سختي صورت مي گيرد و در بسياري از آزمايشگاه ها پرونده معتاداني که در آزمايش خون و ادرار خود تقلب کرده اند وجود دارد. در زمان حاضر تشخيص اعتياد به ترياک و مورفين و هرويين در دستور کار آزمايشگاه ها است، در حالي که با توجه به افزايش و تنوع مخدرها آزمايش تمامي مخدرها بايد در آزمايشگاه ها انجام گيرد. يکي از روش هاي مخفي کردن اعتياد، سم زدايي فوق سريع است. براساس برخي آگهي هاي ترک اعتياد، در صورت استفاده از شيوه هاي سم زدايي فوق سريع در طول چهار ساعت، 24 ساعت تا پنج روز اثري از مواد در بدن فرد ديده نخواهد شد. حال بايد پرسيد با وجود اين مراکز، خانواده ها چگونه مي توانند به آزمايش هاي ترک اعتياد افراد اعتماد کنند. با وجود مخالفت بسياري از کارشناسان درمان اعتياد با تبليغات برخي مراکز درماني، اين مراکز به صورت وسيعي تبليغات خود را انجام مي دهند در حالي که هيچ يک از ارگان هاي ذي ربط نظارت کافي بر عملکرد ترک اعتياد چهار ساعته ندارند.
به گفته کارشناسان، در واقع سم زدايي فوق سريع راهي براي گمراه کردن ديگران است و به خانواده ها هشدار داده مي شود که يکي از کاربردهاي سم زدايي فوق سريع، از سر گذراندن تست اعتياد براي مواردي از قبيل ازدواج است. در اغلب داروهاي شربت مانند که در عطاري ها موجود است و به عنوان ضد درد تجويز مي شوند ترکيبات ترياک به کار رفته است و از مصرف آن ها بايد پرهيز کرد. افرادي که در معرض استنشاق مستقيم دود ناشي از مواد مخدر هستند، تاحد زيادي در معرض آلودگي قرار دارند و ممکن است نتيجه آزمايش آن ها مثبت شود. هيچ تستي عاري از خطا نيست. به اين معني که مي تواند مواردي را به اشتباه مثبت تشخيص دهد و مواردي را نيز گزارش نکند. در مورد تست هاي مواد مخدر نيز چنين تداخلاتي وجود دارد، به طور مثال مصرف قرص ايبوبروفن (مسکن ضددرد) مي تواند به غلط تست حشيش را مثبت کند يا مصرف آنتي بيوتيک هايي خاص با تست هرويين و کوکايين تداخل دارد يا مصرف ضد دردها، آنتي هيستامين ها وآب نبات هاي سرد (قرص هاي مکيدني براي سرماخوردگي) مي تواند موجب مثبت شدن تست آمفتامين شود و ترکيبات بي حس کننده در دندانپزشکي نيز در تست کوکايين مشکلاتي را ايجاد خواهد کرد.

تست هاي نواري تشخيص اعتياد
يکي از راه هاي ساده براي تشخيص مصرف، سوءمصرف يا وابستگي به انواع مواد مخدر، انجام تستهاي ادراري است. اين تستها بر پايه تشخيص مواد، داروها يا متابوليتهاي آنها در ادرار عمل ميکند.
معمولا تستها به روشهاي مختلف انجام مي شود، اما تستهاي رايج موجود شامل موارد زير است:
1- تستهاي نواري سريع (Test strip/ Rapid test) که سريع و در مطب قابل انجام است.
2- تست کروماتوگرافي لايه نازک (Thin layer chromatography: TLC) که در برخي از آزمايشگاه ها انجام ميشود.
با توجه به رواج تست هاي نواري و وجود نگراني در زمينه موارد مثبت و منفي کاذب، در اين تحقيق به بحث درباره تست هاي نواري پرداخته مي شود.

تستهاي نواري

براي سنجش مورفين، حشيش، بنزوديازپينها، آمفتامين، متادون و… تستهاي نواري مجزا وجود دارد. اساس تشخيصي اين تستها وجود آنتيبادي مونوکلونال عليه ماده قابل سنجش است. بهعنوان مثال در مورد مورفين، از آنتيبادي مونوکلونال مورفين که از سرم موش تهيه شده است استفاده ميشود. چنانچه در نمونه ادرار مورفين يا متابوليتهاي آن وجود داشته باشد، با روش مهاجرت مويرگي به سمت بالا حرکت ميکند و با آنتيبادي موجود پيوند (باند) ميشود. در اين صورت خط رنگي در نوار ديده نخواهد شد و نتيجه تست مثبت گزارش ميشود. البته خط ديگري به عنوان شاهد وجود دارد که بايد در تمام حالات ديده شود.
براي مثبت شدن تست بايد ميزان حداقل (Cut-off) آن در نمونه موجود باشد. اين ميزان در مورد مورفين ng /ml 300، در مورد کانابيس ng/ml 50 و در مورد متآمفتامين ng/dl 1000 است.
براي انجام تستها، ادرار در هر زماني از شبانهروز جمع شود اشکالي ندارد. چنانچه ادرار در دماي 2 تا 8 درجه سانتيگراد نگهداري شود، تست تا 48 ساعت بعد هم قابل انجام است. براي زمان طولانيتر، نمونه بايد فريز شود و تست بعد از آب شدن نمونه انجام شود.

علل اختلال در آزمايش
شايعترين علل بروز اختلال در نتيجه تستهاي نواري شامل موارد زير است:

خطا در نمونه گيري:
يکي از مهمترين دلايل بروز نتيجه منفي (که هيچ ربطي هم به روش انجام تست ندارد) بروز خطا در نمونهگيري است. معمولا عليرغم حضور نمونه گير و مشاهده مستقيم، به جاي نمونه ي فرد مصرفکننده، نمونه ي فرد سالم از سرنگ و… در ظرف تخليه ميشود. در چنين مواردي که معمولا بيمار همکاري ندارد، کنترل درجه حرارت نمونه بلافاصله بعد از جمعآوري کمک خواهد کرد. در مواردي نيز نمونه اي غير از ادرار ارائه ميشود که متعاقبا توضيح داده خواهد شد.

خطاهاي تکنيکي:
نوار تست بايد بين 10 تا 15 ثانيه در ادرار نگه داشته شود. پس از آن قبل از خواندن جواب بايد بهمدت 5 دقيقه در يک سطح صاف غيرجاذب گذاشته شود. گزارش پاسخ سريع، بهويژه در يک دقيقه اول و بعد از 10 دقيقه، باعث پاسخ مثبت کاذب ميشود.

رقيقکننده ها:
هر عاملي که باعث رقيق شدن ادرار شود، با پايين آوردن ميزان Cut-off باعث پاسخ منفي کاذب ميشود. در اين موارد استفاده از نوارهاي کمکي براي سنجش کراتينين، نيترات و گلوتامات ادرار ميتواند رقت ادرار را نشان دهد. اين نوارها در موارد ارائه نمونه غيرادراري نيز کمک ميکند.

تغييرات PH:
اکثر تست ها به تغييرات PH بين 5 تا 9 مقاوم هستند. کاهش يا افزايش PH فراتر از محدوده فوق ميتواند سبب اختلال در پاسخ شود. ريختن خون، مايع مني (Semen)، جوهر ليمو، سفيدکننده ها (Bleach) و… در ادرار گاهي با تغيير PH ميتواند سبب اختلال شود. البته در اين موارد علاوه بر ايجاد تغييرات ظاهري در رنگ و بو… استفاده از نوارهاي سنجش PH کمک ميکند.

زمان رديابي مواد در ادرار
اکثر مواد تا 72 ساعت پس از مصرف در ادرار قابل شناسايي است. در موارد اعتياد مزمن و استفاده از مواد طولاني اثر مثل شيره، احتمال مثبت شدن تست در زمان طولانيتري پس از آخرين مصرف وجود دارد. زمان تقريبي رديابي مواد مختلف در ادرار بهشرح زير است:
حشيش: 1 روز تا 4 هفته، هروئين: 3 تا 4 روز، مورفين: 2 تا 3 روز، متادون: 2 تا 3 روز، آمفتامين: 1 تا 3 روز، کوکائين: 2 تا 4 روز، بنزوديازپين: 3 روز تا 3 هفته.

تداخلات دارويي
داروهاي حاوي کدئين سبب بروز نتيجه مثبت کاذب در تست مورفين ميشود که در تست کروماتوگرافي (TLC) قابل تشخيص است و در محل شاهد کدئين لکه ايجاد ميکند. فنوباربيتال، ديفنوکسيلات و دکسترومتورفان تاثيري در نتيجه تست نواري ندارند. همچنين مصرف 40 ميليگرم فورزمايد، عليرغم رقيق کردن ادرار، هيچ تاثيري در نتيجه تست مورفين و بروز منفي کاذب ندارد.
مصرف قرصهاي ضد حاملگي (کنتراسپتيوها) با دوز 4 عدد HD تا 36 ساعت سبب بروز منفي کاذب روي نتيجهي تستهاي نواري  و TLC ميشود. کنتراسپتيو LD تغييري در نتيجه ي تستها يا لکهاي در TLC ايجاد نميکند. ساير دستههاي دارويي رايج از جمله آميتريپتيلين، ديازپام و آنتيبيوتيکها مثل آموکسيسيلين نيز معمولاً تداخلي در شناسايي مورفين ايجاد نميکنند.

تشخيص اعتياد از روي نوار مغز
نواحي مختلف مغز در هنگام برقراري ارتباط با يکديگر مقداري جريان الکتريکي توليد مي کنند. اين جريان بسيار ضعيف بوده و مي تواند توسط الکترودهايي که بر پوست سر قرار مي گيرد ثبت شود.EEG  نوار مغزي است که اين جريان ها را ثبت و ضبط مي کند. با انجام يکسري محاسبات کامپيوتري رويEEG، مي توان آن را به QEEG تبديل کرد؛ که کارکرد مغزي فرد را به شکلي عيني نشان مي دهد. دامنه جريان الکتريکي ضعيفي که در مغز توليد مي شود، غالبا 42-1 هرتز است. اين دامنه فرکانسي تقسيم بندي شده دارد و به اسامي مختلف شناخته مي شود. امواج 4-1 هرتز، دلتا؛ 7-4 هرتز، تتا؛ 13-8 هرتز، آلفا؛ 21-13 هرتز، بتا؛ 32-20 هرتز، بتا2 و فرکانس 42-31 هرتز، گاما ناميده مي شود. هر کدام از امواج با رفتارها و حالت هاي احساسي خاصي رابطه دارند. مثلا موج دلتا با خواب و کما؛ موج تتا با تفکر خلاق و تفکر بدون خودسانسوري؛ موج آلفا با آرام بودن توأم با گوش به زنگي؛ موج بتا با تمرکز، تفکر و حفظ تمرکز؛ موج بتا2 با اضطراب و بيقراري؛ و موج گاما با پردازش شناختي و يادگيري رابطه دارند.
شواهد متعددي وجود دارد که مواد اعتيادآور علاوه بر علائم رفتاري مي توانند امواج مغزي را هم تغيير دهند. کاهش يا افزايش هر کدام از اين امواج حالات احساسي خاصي را ايجاد مي کند که فرد را وادار مي کند براي رسيدن به سطح بهنجار مجددا به مواد رو بياورد.  براي مثال وابستگي به متآمفتامين ها ميزان فعاليت موج هاي دلتا و تتا را در مغز افزايش مي دهد. افزايش فعاليت اين امواج با کند شدن فعاليت مغز رابطه دارد.
افزايش موج هاي دلتا و تتا در افرادي که دچار صدمات مغزي هستند نيز ديده مي شود. اين به آن معنا است که متآمفتامين ها قادرند تغييراتي را در ساختار مغز به وجود آورند که مشابه تغييرات مغز افراد مبتلا به ضربه مغزي است. از طرفي، افزايش فعاليت موج تتا با کاهش سرعت عمل و کاهش دقت و تمرکز در اين افراد رابطه دارد. تغييرات مشابهي در مغز افراد وابسته به کوکائين ديده شده است. کوکائين تغييرات پايداري در ساختار مغز به وجود مي آورد که حتي تا مدت ها پس از ترک پابرجاست.  مصرف کوکائين افزايش در فعاليت امواج بتا، تتا و آلفا را به دنبال دارد. افزايش فعاليت موج بتا مي تواند بيانگر ريسک عود در اين افراد باشد. افزايش موج تتا، با اثر ذهني مثبت نسبت به مواد و افزايش آلفا، با عصبي بودن رابطه دارد. وابستگي به اپيوئيدها مثل هروئين، فعاليت زمين هاي مغز را کند مي کند.  علاوه براين، افزايش موج بتا به همراه توليد مقادير زيادي موج دلتا و تتا باعث مي شود تا غلبه امواج کند در مغز پردازش مغزي را کُند کند. طوري که اين افراد در عملکردهاي شناختي مثل تصميم گيري و سرعت عمل در مقايسه با افراد عادي عملکرد معيوبي دارند.

نوروفيدبک و نحوه عملکردآن
مطالعات بسياري به بررسي اثربخشي نوروفيدبک در بهبود بيماران وابسته به مواد افيوني، محرک ها و الکل پرداخته اند.  نتايج اين مطالعات افزايش آرامش بيماران، کاهش استرس و کاهش نابهنجاري هاي روان شناختي را گزارش کرده است.  شواهد، حاکي از تأثير مثبت اين روش در کاهش علائم و عوارض اعتياد بوده است. اين روش تأثير قابل توجهي بر افزايش تمرکز، کاهش تکانشگري، آرامش رواني و کاهش استرس، کنترل هيجاني، بهبود زمان واکنش، بهبود دوره هاي خستگي مزمن و افزايش تحمل دارد.  در نهايت اين موارد منجر به افزايش عزتنفس فرد در امور روزمره مربوط به شغل، خانواده و روابط اجتماعي ميشود. همچنين مطالعه تيم تحقيقي بر روي بيماران سوءمصرف کننده مواد، نشان داده است که نوروفيدبک مي تواند ميزان بهبودي اين بيماران را تا دو برابر افزايش داده، ميزان عود را کاهش دهد، و بهبود معناداري در تمرکز و پردازش اطلاعات بيماران ايجاد کند. در مطالعات مرکز جامع مغز برتر،30 جلسه درمان نوروفيدبک، منجر به بهبود سلامت روان، نشانه هاي جسماني، اضطراب، افسردگي و کاهش شدت نشانگان خودبيمارانگاري، وسواس، حساسيت روابط بينفردي، پرخاشگري، روانپريشي و همچنين کاهش انتظار مثبت، تمايل به مصرف و ميانگين کل شدت ولع مصرف مواد و اصلاح الگوي نابهنجار QEEG بيماران وابسته به مواد افيوني شد.
اين بيماران در الگوي نابهنجار امواج آلفا و sensorimotor rhythm   SMR نيز بهبود قابل توجهي نشان دادند. با در نظر گرفتن پايه هاي نوروسايکولوژيکي مطرح ميتوان بهبود همزمان موج آلفا و سطح اضطراب بيماران دريافت کننده نوروفيدبک را، در ارتباط با يکديگر تبيين کرد. از سوي ديگر موج SMR است که نوروسايکولوژيست ها آن را اساس انگيزشي روان انسان مي دانند. اين موج نقش ويژه اي در آرامش جسماني، هماهنگي هاي حسي حرکتي، انگيزه و اميد به زندگي و هماهنگي و تنظيم هيجانات دارد. در اين تحقيق، درمان نوروفيدبک منجر به افزايش فعاليت موج SMR بيماران در QEEG شد. از سوي ديگر بهبود مقياس هاي افسردگي و علائم جسماني بيماران گروه آزمايش، مي تواند مرتبط با تغييرات موج SMR بوده و اين تأييدي دوباره است بر تعامل فعاليت مغز و حالات رواني. از نکات قابل توجه روش نوروفيدبک عدم بروز عوارض جانبي در آن است. اين روش بر خلاف مواد درماني و روشهاي عصب-روانشناختي ديگر که گاه عوارض دردناک و غيرقابل تحملي به همراه دارند هيچگونه پيامدهاي منفي نداشته و حتي چنانچه همراه با مواد درماني و ساير درمانها ارائه شود، عوارض منفي آنها را نيز رفع ميکند. عود اعتياد در اين روش بسيار کمتر از درمانهاي موادي به تنهايي است و معمولا فرد را نسبت به وضعيت پيش از اعتياد نيز ارتقاء ميدهد.

بهبود اعتياد با نوروفيدبک
اساس کار نوروفيدبک بر روي امواج مغزي بيمار است. در نوروفيدبک، حسگرهايي به سر بيمار وصل و از طريق آن ها فعاليت امواج مختلف مغزي دريافت ميشود. سپس، اين اطلاعات دريافتي، به شکل نمايش فيلم، موسيقي يا يک بازي کامپيوتري به بيمار ارائه ميشود. بيمار با توجه کردن به آن و به وسيله عملکرد مغز خود بازي را کنترل ميکند و در واقع امواج مغزي خود را به طور ناخودآگاه تنظيم ميکند. با تکرار اين فرآيند طي جلسات درماني، بيماري به صورت ريشهاي درمان ميشود و فرد به وضعيت طبيعي رواني و ذهني دست پيدا مي کند. روند برنامه درماني نوروفيدبک براي بيماران وابسته به مواد افيوني و محرکها و همچنين الکل، به اين ترتيب است که ابتدا با استفاده از پروتکل درماني ويژه اي، سطح انگيزش توجه، تمرکز و آرامش رواني بيمار افزايش پيدا مي کند.
سپس در مرحله دوم با اجراي پروتکل چشم بسته شنيداري به کنترل اضطراب و استرس بيمار، به ويژه خنثي کردن بار هيجاني خاطرات مربوط به مصرف مواد پرداخته ميشود.  اين برنامه درماني که به آموزش آلفا ـ تتا معروف است بيمار را قادر ميسازد تا بهتر بتواند موقعيتهاي استرسزا را که معمولا طي فرآيند درمان اعتياد رخ ميدهد و اغلب با عود و بازگشت مصرف مواد توسط بيمار همراه است، با موفقيت پشت سر گذارد. اساس عملکرد اين پروتکل در اين است که به بيمار اجازه ميدهد در حالت آرامش عميق قرار گيرد، فعاليتهاي ذهني خود را متوقف سازد و تنها به تصويرسازي ذهني بپردازد.  اين تصويرسازي در حالت آرامش شبيه به خواب انجام ميگيرد.
بيمار آموزش ميبيند چگونه آرام آرام با عبور از مراحل تصويرسازي، خاطرات و تجارب دردناکش را که منجر به شروع و ادامه مصرف موادش شده است تداعي کند و در عين حال حالت آرامش ذهني و رواني خود را حفظ کند. ادامه اين فرآيند باعث ميشود بار هيجاني خاطرات و تداعيهاي مربوط به مصرف مواد از آنها جدا شده و مغز فرد ياد بگيرد چگونه بدون مصرف و حضور مواد حالت آرامش طبيعي را در خود ايجاد کند. هرگاه بيمار به اين حد توانمندي برسد، هوس شديد مصرف موادش کنترل شده و مرکز لذت مغز دوباره ميتواند بدون حضور مواد از همان محرکهاي طبيعي و سالم جهت کسب حالت سرخوشي استفاده کند. در واقع گويا مغزدوباره احيا و ترميم ميشود و تجارب تلخ گذشته و بويژه وابستگي اش به حضور مواد براي دستيابي به لذت از او زدوده ميشود.

نحوه آموزش مغز
مغز قويا انطباقپذير و داراي ظرفيت بالايي براي يادگيري است.  مغز ميتواند ياد بگيرد که عملکرد خودش را هم بهبود بخشد و نواقص و بدکارکرديهاي خود را برطرف سازد. اما اين در صورتي است که مغزسرنخهايي درباره آنچه که بايد تغيير يابد دريافت کند. لذا با ايجاد اطلاعات براي مغز درباره بهترين حالت عملکردش و مجبور کردن مغز به انطباق يافتن با آن حالت، مغز اين کار را خواهد کرد. وقتي مغز در حال انجام کار خوبي در تنظيم خودش است و فرد هم هشيار است امواج مغزي الگوي خاصي را نشان ميدهد.  با استفاده از فيدبک فرد به چالش کشيده مي شود که به اين حالت هشيارانه عملکرد بهينه مغزش توجه کند و آن را تداوم بخشد.  به تدريج مغز همانطور که ساير چيزها را ياد ميگيرد، اين توانايي را نيز ياد ميگيرد و مانند ساير آموزشهايش، تمايل دارد که اين مهارت جديد را تکرار کند. به تدريج اين مهارت سالم، الگوي غالب عملکرد مغز فرد ميشود. از نگاه ديگر، مغز يک بيمار معتاد، مهارت خود را در ايجاد حالت لذت به شکل طبيعي و بدون کمک مواد بيروني از دست داده است.  همچنين نميتواند انتقالات شيميايي معمول خود را بدون مواد انجام دهد، بسياري از گيرندهها و سيناپس هاي طبيعي خود را از دست داده است و همانند بوته گياهي شده است که به جاي استفاده از ساقه ها و شاهرگ هاي حياتي خودش براي تغذيه، رشد، زنده ماندن و کارکرد مفيد، نيازمند تکيه زدن به سنگ و چوب است.
نوروفيدبک مانند ورزش و تمرين، مغز دچار کارکرد مختل را به فعاليت مجدد وا ميدارد و راه درست عملکرد، بدون تکيه زدن به مواد افيوني و محرکها و الکل و… را به وي ميآموزد.  از لحاظ نوروشيميايي هم نوروفيدبک بسياري از گيرندههاي دوپاميني و سيناپسهاي از بين رفته يا از کار افتاده مغز، بويژه در سيستم لذت و ليمبيک و هيپوکامپ را احيا کرده و با گذشت زمان عملکرد شيميايي و الکتريکي آن را به حالت طبيعي برميگرداند. از اين رو مي توان پس از يک دوره درماني نوروفيدبک شاهد رفع نابهنجاريهاي امواج مغزي بيمار، همچنين بهبود وضعيت روانشناختي بود. عامل اساسي در اين فرآيند تداوم تمرينها در مدت زماني طولاني براي تکميل يادگيري مغز است. در اين صورت به شرط مراقبت و کنترل اوضاع اين يادگيري هرگز پاک نخواهد شد و نخواهد گشت و همين عامل ماندگاري اثرات نوروفيدبک را فراهم ميسازد.

شناسايي معتادان به شيشه با نوار مغزي
پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي تهران با استفاده از روشهاي علوم شناختي اعصاب روشي را براي شناسايي و تشخيص افراد معتاد به شيشه عرضه کردند که قادر است حتي پس از 72 ساعت مصرف نکردن مواد، فرد معتاد را شناسايي کند.
علوم شناختي مطالعه همه فعاليت هاي مغز از زماني که چيزي را ديده و يا شنيده تا زماني که آن را به خاطر  سپرده ميشود است. اين علوم ميتواند براي بررسي علل ايجاد بسياري از بيماري ها مانند افسردگي، اضطراب، اسکيزوفرني و يا جنون به کاربرده شود. اين علوم ميتوانند براي بسياري از بيماريهاي جسمي نيز به پزشک کمک کند. يکي از سوالات اصلي از مبتلايان به زخم معده ميزان استرس آن ها است ضمن آن که در بهبود شرايط  بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس(MS) و يا انواع تومورهاي ميتواند موثر باشد.
مشکل اصلي در شناسايي و تشخيص معتادان به شيشه اين است که تست هاي بيولوژيکي به سرعت قادر به شناسايي اين افراد نيست؛ چرا که در صورتي که فرد 72 ساعت شيشه مصرف نکند با تست ادرار نميتوان اعتياد آن ها را تشخيص داد. وي با تاکيد بر حساسيت برخي از مشاغل يادآور شد: برخي از مشاغل مهم چون رانندگي بسيار اهميت دارد که آيا فرد تحت تاثير دارو قرار دارد يا خير از اين رو نياز به انجام تست هايي است که بتواند در شرايط عدم مصرف مواد، نشان دهد که فرد معتاد هست يا خير.
در اين مطالعه  يکسري تصاوير مرتبط با اعتياد و تصاوير افرادي که در حال مصرف بودند به صورت پشت سر هم و سريع به فرد نشان داده شد و از آنجايي که سرعت نمايش اين تصاوير بالا است عکس العمل فرد کاملا غير ارادي بروز کرد. واکنشي که فرد نسبت به اين تصاوير از خود نشان ميداد با استفاده از نوار مغزي ثبت شد. نوار مغزي فرد معتاد متفاوت از نوار افرادي بود که معتاد نبودند، و همچنين نوار مغز افرادي که ولع مصرف شيشه داشتند نوار مغزي متفاوتي از افرادي که تمايلي براي مصرف نداشتند، بود.
هر فعاليتي که فرد انجام ميدهد در مغز به صورت واکنشهاي شيميايي و فيزيکي نشان داده ميشود و نوار مغزي راهي است که با ثبت جريان الکتريسته مغز مي توان فعاليتهاي آن ها را مورد بررسي قرار داد در اين مطالعه روشي براي شناسايي افراد معتاد ارائه شد.

اعتياد عامل مهم در آسيب گسترده به مغز
عملکردهايي که به نواحي پيشاني مربوط ميشود يعني تنظيم و مديريت فعالانه هيجانات، مقاومت دربرابر خواسته ها، تصميم گيريهاي فعالانه، انتخاب بين گزينه ها و تمرکز و حفظ فعاليت هاي هدفمند، در افراد معتاد کمتر از بقيه افراد است. اعتياد به متآمفتامين ترکيبي از وابستگي و تخريب را به دنبال دارد و آسيب گسترده روي مغز ميگذارد. نتيجه مطالعه محققان تحت عنوان توانبخشي شناختي براي تخليه نفس در ميان معتادان به مواد مخدر نشان داد قشر مخ در افراد معتاد به متآمفتامين، کمتر است. از روي MRI مغز اين افراد و افراد سالم و مقايسه آن ها با يکديگر، به تفاوت هايي در دو نيم کره راست و چپ آنان پي برده شده که بيشتر اين تفاوت در نواحي پيشاني مغز است. همچنين قشر مخ در افراد معتاد کمتر شده و در نتيجه کارکرد اين ناحيه از مغز آسيب ديده است. افراد معتاد براي جبران آسيبهاي وارد شده به اين بخش از مغزو اختلال در عملکرد آن و يا به اصطلاح، مديريت تهيشدگي، بايد با آموزش، کسب مهارتها، ورزشهاي منظم، نگاه کردن به خود در آيينه و…، منبع خودفعال مغز را افزايش دهند تا در مواقع لزوم از آن استفاده کنند و از سويي از کاهش اين منبع يا خزانه جلوگيري کنند.

تشخيص اعتياد از روي مردمک چشم
انبساط و انقباض غيرطبيعي مردمک چشم، قرمزي و آبريزش چشم ها و آبريزش و گرفتگي بيني بدون سرماخوردگي، نشانه هاي اعتياد است. حرف زدن جويده جويده، سرفه و سردرد، کاهش وزن و بي توجهي به بهداشت فردي، از ديگر نشانه هاي اعتياد به مواد مخدر محسوب مي شود.
بي خوابي، چرت هاي بي موقع، خستگي و کوفتگي شديد و افزايش و کاهش ناگهاني اشتها، لزوما نشانه اعتياد فرزندان نبوده و در مواقعي وجود استرس و نگراني عامل اصلي اين علايم است. در مواقع ترديد نسبت به اين علايم، لازم است والدين به مدت دو هفته مستمر رفتارهاي فرزند را مورد توجه جدي قرار داده و سپس علت اصلي رفتار او را جويا شوند. در صورت برخورد با علايم نامبرده، توصيه مي شود والدين با پزشک مشورت کرده و از عدم وجود بيماري در فرزندانشان اطمينان کنند.

تست تشخيص اعتياد از روي رنگ چشم
پژوهشگران دانشگاه ورمونت برلينگتون روشي شگفت انگيزکشف کرده اند که به شناسايي خطر ابتلاي فرد به وابستگي دخانيات کمک مي کند. مطالعات منتشره نشان مي دهد افرادي که رنگ چشم روشن تري دارند نسبت به افرادي که رنگ چشم آن ها تيره تر است، در خطر ابتلا به وابستگي به دخانيات قرار دارند و بيشترين خطر در افراد با چشم هاي آبي رنگ وجود دارد.
بر اساس آمار موسسه ملي سوءمصرف الکل و الکليسم حدود 16 و 6 دهم ميليون افراد بزرگسال و جوانان حدود 700 هزار نفر در ايالات متحده در سال 2013 به دليل نوعي اختلال در مصرف دخانيات از بين رفتند. هر ساله نزديک به 88 هزار نفر به  علت مصرف الکل مي ميرند و آن را سومين علت قابل پيشگيري منجر به مرگ در ايالات متحده مي دانند.

 ارتباط ژنتيکي بين رنگ چشم و اعتياد به دخانيات
براي يافتن اين اطلاعات محققان اطلاعات 10 هزار نفري را که حداقل داراي يک بيماري رواني، از جمله افسردگي، اسکيزوفرني، اختلال دوقطبي واعتياد به  مواد مخدر و يا وابستگي به سيگار تشخيص داده شده بودند ،مورد بررسي قرار دادند.
محققان اين مطالعه معتقدند با وجودي که اين اختلالات و تشخيص آن ها پيچيده است اما محرک هاي محيطي و ژن ها در اين بيماري ها بي تاثير نيستند. و در نهايت بعد از 3 بار تکرار انجام آزمايش دريافتند افراد با چشمان روشن تر بيشتر در معرض خطر قرار دارند.  محققان در اين مطالعات اثر سن، جنسيت، قوميت و موقعيت جغرافيايي را هم بررسي کردند. محققان اين گروه معتقدند: مکانيسم هاي زير بنايي ارتباط ميان رنگ چشم و وابستگي به دخانيات نامشخص است و براي درک بهتر اين  ارتباط مطالعات بيشتري نياز است. با اين حال، آن ها نشان مي دهند که بين  ريشه ژنتيکي اعتياد و نيز ساير اختلالات رواني ارتباطي وجود دارد.

تشخيص اعتياد از روي عنبيه
رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ اظهار داشت، هر9 پايگاه مبارزه با مواد مخدر به دستگاه تشخيص هويت از روي عنبيه مجهز شده اند. استفاده از اين روش آمار دقيقي از تعداد معتادان ارائه مي کند. بزرگ ترين مشکل پليس مبارزه با مواد مخدر ثبت اطلاعات جعلي ارائه شده از سوي متهمان مواد مخدر است. با تجهيز همه پايگاه هاي 9 گانه پليس مبارزه با مواد مخدر پايتخت به دستگاه تشخيص هويت از راه عنبيه چشم، آمار ارائه شده از معتادان و خرده فروشان مواد واقعي ثبت مي شود.
وي با اعلام اينکه تشخيص هويت معتادان دستگير شده در اجراي طرح هاي ضربتي همواره يکي از بزرگترين دغدغه هاي ماموران پليس مبارزه با مواد مخدر است، افزود: معتادان دستگير شده به خاطر استفاده مکرر از مواد سر انگشتان خود را از دست داده اند در نتيجه ثبت اطلاعات آن ها با استفاده از بانک اثر انگشت غير ممکن است. معتادان هر بار در زمان دستگيري خودشان را به يک هويت معرفي مي کردند که همين باعث ثبت اطلاعات غير واقعي و غير قابل استناد مي شد. با تجهيز همه پايگاه ها به ثبت اطلاعات از طريق عنبيه چشم در حال حاضر اطلاعات ثبت شده واقعي است.
دانلود نرم افزار تست مصرف مواد مخدر از روي چشم
Eye Scan Testing v1.0.14  يک راه حل با تکنولوژي بالا براي تست مواد مخدر است، با تکنولوژي و سيستم پيشرفته که فرد مي تواند از دستگاه تلفن همراه خود دسترسي داشته باشد. اين يک روش باليني ثابت شده و تست شده از تشخيص مصرف مواد مخدر است. اين برنامه به طوري ساخته شده است که هر کس به آساني بتواند از آن استفاده کند. اگر هميشه در مورد کسي که مواد مخدر مصرف مي کند دلواپس هستيد، چه فرزند، چه کارمند، چه يک دوست يا همسر باشد اين برنامه مي تواند مفيد باشد.
با اين برنامه مي توان افراد را براي تست مصرف ماري جوانا، کوکائين، هروئين و برخي از داروهاي تجويزي اسکن کرد. سازندگان اين برنامه اعتقاد دارند که اين برنامه پتانسيل آن را دارد که دنياي فرد را تغيير دهد، زندگي ها را نجات دهد و شانس زندگي دوم به افراد بدهد. اين برنامه همچنين يک منبع فوق العاده براي کشورهايي که مصرف ماري جوانا را براي استفاده هاي تفريحي در کشورهاي خود قانوني کرده اند است.
اين برنامه به هر کسب و کار و يا سازمان کمک خواهد کرد تا بتوانند از محيط کار بدون مواد مخدر اطمينان حاصل کنند و به والدين کمک مي کند تا مطمئن شوند فرزندانشان از مواد مخدر کنترل شده يا کنترل نشده استفاده نمي کنند. اين نرم افزار يک منبع فوق العاده است و مي تواند براي پيش تست مواد مخدر استخدام و تست مواد مخدر تصادفي، حتي به صورت روزانه مورد استفاده قرار بگيرد.

تشخيص اعتياد با دستگاه
محققان موفق به توسعه نخستين تست دارويي قابل حمل شدند که اگر کسي مواد مخدر استفاده کرده باشد، ميتواند در کمتر از 10 دقيقه آن را تشخيص دهد. نکته جالب توجه در اين رابطه اين است که دستگاه ميتواند زمان و مقدار، نوع و حتي ميزان مواد مصرف شده را تشخيص دهد.
اين دستگاه کم حجم، سبک و قابل حمل است و اين ويژگيها موجب ميشود اين دستگاه در همه شرايط و اماکن در اختيار باشد. شيوه کار اين دستگاه به اين گونه است که از روي عرق دفع شده از بدن استفاده ميکند به اين ترتيب که انگشت فرد مورد نظر را بر روي کيت مخصوص قرار ميدهند و دستگاه بر اساس عرق موجود روي انگشت تشخيص ميدهد که فرد ماده مخدر مصرف کرده است يا خير.

تشخيص اعتياد با بررسي نفس فرد بجاي آزمايش ادرار
محققان روش جديدي را يافته اند که به وسيله آن مي توان بدون نياز به آزمايش ادرار و تنها با کمک يک تست تنفسي اعتياد فرد به بسياري از مواد محرک و يا مخدر غير قانوني را تشخيص داد. فعلا تشخيص مصرف اين مواد معمولا از راه آزمايش ادرار و از راه جستجوي اين مواد در ادرار فرد مشکوک به مصرف اين مواد است. در اين روش جديد با استفاده از تکنيک chromatography-mass spectrometry مي توان اعتياد به آمفتامين ها، متامفتامين ها، ماري جوانا، کوکائين و هروئين را تشخيص داد. با استفاده از اين تکنيک قطرات بسيار ريز معلق در هواي بازدمي بيمار جمع آوري شده و مواد مخدري که طريق عروق خوني ريه به درون آن ها رفته جمع آوري و جستجو مي شود. محققان اعتقاد دارند از اين روش مي توان در تشخيص سريع اعتياد به مواد مخدر در صحنه مثلا در حوادث رانندگي استفاده کرد.

تشخيص اعتياد از طريق بزاق دهان
شرکت هاي دانش بنيان توانايي توليد کيت هاي تشخيص اعتياد را دارند که از طريق اين کيت مي توان با استفاده از چند قطره بزاق دهان فرد به اعتياد آن پي برد. نظارت و کنترل براي پيشگيري از اعتياد کافي نيست. اين کيت قيمت يک پنجم نمونه هاي خارجي و وارداتي را دارد و مي توان از آن براي مقابله و پيشگيري از اعتياد در محيط هايي همچون دانشگاه ها، مدارس، اداره ها و پادگان ها از آن استفاده کرد. خانواده ها با استفاده از اين موضوع مي توانند آگاهي يابند که تا چه ميزان فرزندانشان در معرض اعتياد به مواد مخدر هستند.
بخشي از اعتياد، بيماري بوده و بايد درمان شود و بخشي به دليل تفنن فرد را به بحران فردي و اجتماعي مي رساند، بنابراين آن بخشي که به صورت بيماري بوده به روش ژنتيکي قابل تشخيص است و مي توان گفت از طريق علم ژنتيک مي توان به اين موضوع که چه افرادي مستعد به اعتياد هستند را پيدا کرد. طرحي براي ارتباط ژنتيک با اعتياد در دستور کار است و نتايج اوليه علمي در اين زمينه وجود دارد و تحقيقات بيشتر در اين زمينه همچنان ادامه دارد و اميد آن مي رود که با بررسي هاي بيشتر به موفقيت هاي زيادي در اين زمينه دست يافت.
علم ژنتيک بحث هاي زيادي در رابطه با اعتياد دارد و بايد براي کاهش گرايش به مواد مخدر به رويکردهاي علمي توجه بيشتري کرد، اين مسئله جداي موضوعات اجتماعي و فرهنگي پيشگيري از اعتياد است که از اين حوزه ها نيز نبايد غافل ماند. علم ژنتيک مي تواند دريچه اي بزرگ در جهت پيشگيري از اعتياد در کشور باشد ولي اين مسئله مستلزم آمادگي براي پذيرش آن است. در حال حاضر مقاله هايي در اين رابطه ارائه شده است که ظرفيت سنجي ژنتيکي افراد را در گرايش به اعتياد بسنجد، چرا که برخي به لحاظ ژني بيشتر مستعد اعتياد بوده و با به وجود آمدن شرايط اعتياد به اين بلاي شوم فردي و اجتماعي روي مي آورند. در صورت به نتيجه رسيدن اين تحقيقات علمي مي توان به ميزان زيادي از اعتياد در جامعه پيشگيري کرد، همچنين در حال حاضر اين طرح به صورت مشترک با اساتيد دانشگاه تربيت مدرس و بقيه الله انجام شده است و پس از اجراي طرح به صورت پژوهشي مي توان از نتايج آن در کل جامعه بهره مند شد.
اين طرح  مي تواند به خانواده ها آگاهي دهد که فرزندان آنان چقدر در معرض خطر هستند.

تشخيص اعتياد از موي بدن
مو يکي از ارگان هاي دفعي در بدن است. موادي که در بدن هستند مي توانند وارد مو شده و با چيده شدن مو اين مواد نيز دفع مي شوند. پزشکان با علم به اين موضوع از آن براي کارهاي تشخيصي استفاده مي کنند، يکي از اين موارد آزمايش مواد مخدر و دوپينگ است.
همانطور که گفته شد، در ميان روش هاي متعددي که براي آزمايش مواد مخدر مورد استفاده قرار مي گيرند آزمايش اعتياد با نمونه مو (hair drug test) يک روش موثر، دقيق و در عين حال ساده است. نکته جالب آن که اين تست مي تواند تا 90 روز پس از مصرف، مواد مخدر را درکورتکس مو نشان دهد (بر خلاف ساير روش ها که حداکثر تا چند روز اين قابليت را دارند). در اين روش تقريبا تمامي مواد مخدر اصلي مانند ماريجوآنا، متا مفتامين PCP ،کوکايين و… قابل شناسايي هستند. والديني که نگران فرزندان خود هستند مي توانند حتي بدون آگاهي آن ها، مو را از روي بالش آن ها جمع کنند و براي آزمايش بدهند. البته اين تست گران تر از تست ادرار و بزاق وساير تست ها است است ولي دقت آن تا 10 برابر بيشتر است و به همين علت مورد توجه بسيار قرار گرفته است. نکته قابل توجه اين است که در صورت نبودن موي سر، موهاي بدن هم قابل استفاده هستند و شامپوها و مواد شوينده تاثير خاصي بر نتيجه ندارند.

افزايش دقت آزمايش تشخيص اعتياد
به کمک فناوري نانو

محققان دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد با همکاري محققاني از دانشگاه فردوسي و سازمان پزشکي قانوني، موفق شدند با بهرهگيري از فناوري نانو دقت آزمايش تشخيص اعتياد را افزايش دهند. نتايج اين پژوهش آزمايشگاهي کمک ميکند سوابق واقعي افراد نسبت به مصرف مواد مخدر با دقت بالاتري شناسايي شود.
آزمايش اعتياد يکي از آزمايشهاي مهم در بسيار از ارگانهاي حساس و همچنين يکي از آزمونهاي ضروري پيش از ازدواج است. روشهاي متفاوتي جهت تشخيص و شناسايي مواد مخدر در بدن مورد استفاده قرار ميگيرد. در اغلب اين آزمايشها از نمونههاي فاز مايع مانند ادرار و خون استفاده ميشود. اين روش ها داراي عيوبي است که گاهي اوقات مشکلاتي را به وجود ميآورد. ارائه روشهاي نوين و دقيق ميتواند تا حدود زيادي از بروز اين مشکلات جلوگيري کند.
در آزمايش تشخيص اعتياد از روي نمونههاي خون افراد، درصورتيکه فرد معتاد به مدت يک يا دو ماه مواد مخدر مصرف نکند، آزمايش اعتياد براي او منفي خواهد شد. در پژوهش حاضر، با سنتز نانوذرات مغناطيسي و استفاده از آن در آزمايش تشخيص اعتياد عيب مذکور مرتفع شده است. با استفاده از اين روش ميتوان افرادي را که تا 6 ماه قبل از آزمايش از مواد مخدر استفاده کردهاند، شناسايي کرد. اين موضوع براي آزمايشهاي پيش از ازدواج و همچنين ارگانها و سازمانهايي که ميخواهند براي پستهاي حساس خود افرادي را استخدام کنند اهميت بالايي دارد. اين روش سريع و بسيار حساس است. نانوذرات آهن بر روي سطح خود داراي خلل و فرجي هستند که مواد مخدر را با توجه به ويژگي ساختاري و گروههاي عامليشان روي سطح خود جذب ميکنند. در اين پژوهش از اين ويژگي استفاده شده و مورفين روي نانوذرات نشانده شده و با تکرار اين کار محلول از مورفين تغليظ شده است. سپس با استفاده از روش کروماتوگرافي مقدار مورفين تعيين شده است. تفاوت اساسي روش ابداع شده در اين پژوهش با روشهاي رايج تشخيص اعتياد، نحوهي نمونهگيري است. در واقع نمونه مورد استفاده در اين روش چند تار مو است که از محل پشت سر جدا شده و بهصورت محلول در ميآيد. سپس با کمک نانوذرات مغناطيسي آهن تغليظ شده و پس از انجام مراحل آمادهسازي به دستگاه کروماتوگرافي تزريق ميشود.

منابع:
https://parsnews.com
http://rhodium.blogsky.com
http://mehrnews.com
https://mashreghnews.ir

خانه


https://androidgozar.com
http://ilna.ir

سلامتی


http://vista.ir
https://tasnimnews.com
http://iranorthoped.com
http://irna.ir
دکتر رقيه حجفروش، مرکز درمان اعتياد هديهسلامت، رشت، ايران.

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور