اميدوارم فدراسيون اقتصاد سلامت، آينده بهتري را در حوزه ي سلامت رقم بزند

نویسنده: افسانه غفاري

پيشکسوتان، صاحبان فکر و انديشه از سرمايه هاي کشور و انباشته اي از دانش زمانه هستند که بايد از اين سرمايه گرانقدر جهت راهنمايي و تربيت جوانان استفاده کرد.
دكترعلي پرديس از قديمي هاي صنف و بزرگان تجهيزات پزشكي  است  كه نام وي را با اتحاديه بازرگانان تجهيزات پزشكي همواره در ذهن داريم. فرصتي دست داد تا در داروخانه دكتر پرديس واقع در خيابان قرني مهمان وي باشيم و همپاي صحبت هاي شيرينش به گذشته هاي دور سفر كنيم.

دكتر پرديس مدير عامل شركت طب آموز سينا و عضو هيات مديره اتحاديه بازرگانان تجهيزات پزشكي است. اودر سال 1317 در تبريز به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي خود را در همان تبريز گذراند. دكتر پرديس تعريف مي کند:
در آن روزگاران امكانات زندگي مثل امروز نبود و ما در سرماي سخت آن روزگاران تبريز، با پاي پياده به مدرسه مي رفتيم و بر مي گشتيم. البته اذعان مي كنم كه گاهي رفاه بالا نيز مانع ايجاد انگيزه براي تلاش مضاعف مي شود. ما نيز در آن دوره با تحمل مشقات زياد براي گذراندن تحصيلات، اين باور را داشتيم كه تحصيلات بايستي هدفمند باشد. لذا من به لحاظ علاقه به تعليم و تربيت و با آگاهي از اين که بلافاصله پس از فارغ التحصيلي، استخدام رسمي آموزش و پرورش خواهم شد، از همان دوره دبيرستان وارد دانشسراي مقدماتي شدم تا آموزگار شوم. اين نكته را هم اضافه كنم كه از طرف دانشسرا هم هزينه لباس و كتاب و هم ماهي 300 ريال كمك هزينه به ما داده مي شد و همين امرانگيزه اي براي ما ايجاد مي كرد كه دانشسرا را انتخاب كنيم. دوره دانشسرا دو سال بود و من تعهد داشتم كه پس از اتمام دوره، به مدت پنج سال در مناطق محروم خدمت كنم.  لذا سال 1335 به روستاي صوفيان در اطراف تبريز ماموريت يافته و مشغول تدريس شدم. در آن روزگاران در آن منطقه امكانات برق و لوله كشي نبود. صوفيان  روستايي سوت و كور در ميان كوه ها ي برف گرفته و سوز سرماي آذربايجان بود و من اکنون با يادآوري آن ايام بوي هيزم و پوست بادام سوخته را در بخاري خانه ام در صوفيان احساس مي کنم. در طول يک سال خدمتم در روستاي صوفيان، همزمان شروع به ادامه تحصيل در رشته علوم طبيعي كردم و بدون داشتن معلم و صرفا با مطالعه ي كتاب هاي رشته علوم طبيعي، موفق به كسب ديپلم در رشته علوم طبيعي شدم.
سپس به آذرشهر منتقل شدم و به مدت 4 سال در تنها دبيرستان اين شهر مشغول به تدريس علوم طبيعي شدم. براي من افتخار بزرگي بود كه تدريس را با مدرك ديپلم (با وجود متقاضيان با مدرک ليسانس و دکتري) در دبيرستان به عهده داشتم.
در آن سال ها دانشسراي عالي، دوره ليسانس 6 ساله اي (تابستاني) را براي كساني كه در دبيرستان تدريس مي كردند درتهران برگزار مي كرد. من هم براي كسب مدرك ليسانس، تابستان ها به تهران  مي آمدم و محل اسكان ما معمولا يك اتاق خالي مدرسه بود. من در اين دوره ها از لحاظ علمي و درسي فعاليت زيادي داشتم و جالب است بدانيد كه در طول مدتي كه من علوم طبيعي را در آن دبيرستان تدريس مي كردم، بالاترين ميزان قبولي هاي رشته پزشكي دانشگاه تبريز از بين محصلان من بودند.
با اين حال بعد از اتمام اين دوره به ما مدرك ليسانس داده نشد وگفته شد كه براي گذراندن باقيمانده واحد ها لازم است كه در تهران مستقر شويم. بدين ترتيب من به تهران آمدم و در دانش سراي عالي تربيت معلم مشغول به تحصيل شدم. اين دوره 4 سال طول كشيد و من پس از اتمام آن، مدرك ليسانس علوم طبيعي را دريافت كردم. با اين حال تعهد داشتم كه پنج سال در خارج از تهران خدمت كنم و كجا بهتر از تبريز شهر خودم.  لذا به تبريز بازگشتم و مشغول تدريس شدم. با اين حال با مدرك ليسانس فقط صد تومان به در آمد من اضافه شده بود و اين امر مرا راضي نمي كرد. تصميم به ادامه تحصيل در رشته داروسازي گرفتم. به دنبال اين تصميم در سال 1344 وارد رشته ي داروسازي شدم و همزمان در دبيرستان، شغل مورد علاقه ام يعني تدريس را ادامه مي دادم. در سال 1349 با مدرک دکتري فارغ التحصيل شدم. پس از چندي وارد فعاليت هاي دارويي شدم. در سال1352 به تهران منتقل شدم و در دبيرستان شاپور در تجريش مشغول به تدريس شدم و هم زمان در يك شركت دارويي استخدام شدم. در همان دوره بود كه داروخانه هاي بيمارستان هاي ايران مهر و كيان را تاسيس كردم. در سن 34 سالگي، تصميم به انتخاب همسر که مهم ترين تصميم زندگي انسان است گرفتم و ازدواج کردم. در سال 1360 به مدت چند سال مسئوليت واحد ژنريک شرکت هاي داروسازي جهت به ثمر رساندن سياست کلي معاونت  غذا و دارو در پياده کردن اصول ژنريک با برگزاري سمينارهاي علمي در مراکز استان ها بودم.

تعريف كنيد كه اصلا چگونه شد وارد حوزه تجهيزات پزشكي شديد؟
در سال 64 مديريت عامل شركت لابوتك را که در سال 1354 تاسيس شده بود به عهده گرفتم. فعاليت اين شركت در حوزه تجهيزات پزشكي و واردات آن بود و نمايندگي انحصاري چندين کمپاني خارجي معتبر را داشت. در آن دوره نمايندگي محصولات راديولوژي کمپاني Picker International و Protec آلمان، در خصوص محصولات NICU کمپاني Airshield Vickers امريکا، در زمينه مانيتورينگ علايم حياتي کمپاني Mennen Medical و پمپ هاي تزريق Graseby Medical را بر عهده داشتيم.
بعد از انقلاب به دليل محدوديت هاي ارزي و احساس ضرورت انتقال تکنولوژي، اقدام به طراحي و توليد سيستم هاي احياء نوزاد و انکوباتور و فتوتراپي در شرکت توسان که به همين منظور تاسيس شده بود، كرديم که مديريت آن نيز به عهده اينجانب بود.
در آن سال ها هنوز  دستگاه MRI در كشور ما وجود نداشت و من به فكر افتادم كه هم خود دستگاه MRI و هم دانش آن را وارد كشور كنم. با مطالعه و تحقيق در اين باره  و پس از كش و قوس هاي فراوان، اولين MRI در سال 1370در شهرستان رفسنجان با مشاوره من و با استفاده از ارز صادرات پسته نصب شد. پس از آن به فكر وارد كردن دستگاه سنگ شكن كليه افتادم و پس از تلاش فراوان و زمينه سازي، بالاخره اولين دستگاه سنگ شكن كليه را از كمپاني تكنومد فرانسه وارد ايران كردم و در بيمارستان هاي توحيد سنندج و بيمارستان ولي عصر تهران نصب و راه اندازي كرديم. به دنبال آن در صدد برآمدم تا دستگاه سنجش تراكم استخوان را نيز از يك كمپاني  هلند ي وارد كشور كنم و بيش از 8 سال اطلاعات علمي و فني را در اختيار دانشگاه ها قرار مي دادم.
بعد از اين دوره من عملا متوجه شدم كه فعاليت در زمينه دستگاه هاي High Tech  داراي ريسك بالايي است و شرايط و بودجه دانشگاه ها نيز عملا چنين اجازه اي را به ما نمي دهد كه هزينه هاي بالا يي را به دانشگاه ها تحميل كنيم. لذا من شركت لابوتك را  منحل كرده و در سال 1379 شركت طب آموز سينا را تاسيس كردم و نمايندگي ها را نيز تغيير دادم. در آن دوره بيمارستان ها در زمينه دستگاه هاي  بلادگاز دچار مشكل بودند و من به توصيه پزشكان، نمايندگي کمپاني اشوايلر آلمان را که مخترع سيستم کاليبراسيون مايع به جاي گاز است، اخذ كردم و در حال حاضر عمده فعاليت ما ارائه خدمات پس از فروش در اين زمينه براي مراکز درماني است.
همچنين در جهت رفع وابستگي به واردات پمپ هاي تزريق دسفرال بيماران تالاسمي، اقدام به طراحي و توليد پمپ هايي با استاندارد Grasbey Medical   کرديم.

چه شد كه وارد اتحاديه بازرگانان تجهيزات پزشكي شديد؟
از زماني كه به همت جناب آقاي معظمي اتحاديه بازرگانان تجهيزات پزشكي  تاسيس شد، من به عنوان دبير اتحاديه در كنار همه دوستان و همكاران، افتخار همکاري را دارم و اميدوارم كه به ياري و هم انديشي صاحبنظران و نخبگان اين حوزه، زمينه اي فراهم شود كه  دانش ملي در داخل كشور مورد استفاده قرار گيرد. جا دارد خبر مهم ديگري را هم اعلام كنم و آن اينكه خوشبختانه اخيرا تشكلي  به صورت گسترده تر و شامل كليه تشكل هاي  حوزه تجهيزات پزشكي و دارويي اعم از توليد و واردات و صادرات ، تحت عنوان فدراسيون اقتصاد سلامت  در اتاق بازرگاني ايران به وجود آمده و اساس نامه آن نيز تدوين شده است واميد دارم با تدابيري كه در اين فدراسيون انديشيده مي شود، شاهد آينده بهتري  در حوزه ي سلامت کشور باشيم و اين تشكل به افزايش همدلي بين توليد كنندگان و وارد كنندگان  بيانجامد و تصميم هاي اين فدراسيون، در برگيرنده منافع همه ي گروه هاي صنفي حوزه سلامت باشد.

چه توصيه و نصيحتي براي دانشجوياني كه وارد اين رشته مي شوند، داريد؟
توصيه من به جواناني كه وارد اين رشته مي شوند اين است از آنجايي كه رشته مهندسي پزشكي بسيار گسترده است، دانشجويان بايد با اهداف عالي تر وارد اين حوزه شوند و تا جايي كه ممكن است سطح علمي خود را بالا ببرند تا در امر توليد تکنولوژي و خلاقيت  و جذب سرمايه هاي علمي و فني در کشور موفق باشند.