آخرین خبر

از مهندسان پزشکي خارج نشين چه خبر؟ رشته مهندسي پزشکي در ايران جا افتاده تر از کاناداست

نویسنده: مهندس نيلوفر احمدي مرزدشتي niloofar.ahmadi@srbiau.ac.ir

 

سازمان همکاري اقتصادي و توسعه (OECD) اطلاعاتي را در رابطه با شهروندان 25 تا 64 ساله کشورهاي عضو خود منتشر کرده است. در اين اطلاعات به نام 10 کشور از جمله کانادا اشاره شده است که بيشترين جمعيت تحصيل کرده را دارند. بنا به اين گزارش، حدود 51 درصد از جمعيت کانادا، يعني 40 درصد از بزرگسالان اين کشور، داراي تحصيلات عالي هستند و کانادا در سال هاي اخير بدون اينکه از نظر هزينه تحصيلات در صدر فهرست کشورهاي جهان باشد، از نظر تعداد تحصيل کردگان مقام اول را به خود اختصاص داده است. بودجه اي که کانادا صرف تحصيلات مردم مي کند حدود 5/2 درصد توليد ناخالص داخلي است. تنها 6/6 درصد از دانشجويان تحصيلات عالي از کشورهاي ديگر به کانادا آمده اند. به همين علت بر آن شديم که به سراغ يکي از دانش آموختگان ايراني اين کشور برويم و از چند و چون قضيه و اين که اوضاع تحصيل در آنجا در عمل چگونه است بپرسيم.
اين بار با يکي از فارغ التحصيلان مقطع کارشناسي در رشته مهندسي پزشکي به گفتگو نشستيم. چالش هايي که دانشجويان مقطع کارشناسي دارند با ديگر مقاطع تحصيلي بسيار متفاوت است و آنچه که پيش تر در گفتگوها صورت مي گرفت مصاحبه با افرادي بود که مقاطع تحصيلي بالاتري را طي کرده بودند و اين امر موجب مي شد که بسياري از ديدگاه ها، مشکلات و نقطه نظرات مقاطع تحصيلي پايين تر (کارشناسي و کارشناسي ارشد) از ديد خوانندگان ماهنامه و ديگر مسئولان مهندسي پزشکي دور بماند. اين گفتگو را با آتنا محمدي با وجود اختلاف زماني هشت ساعت و نيم بين کشور ايران و کانادا از طريق ارتباط مجازي انجام داديم که مي خوانيد:

من همراه خانواده ام در سال 1386 به کانادا رفتيم و در استان تورنتو ساکن شديم. زبان رسمي اين کشور انگليسي است و من در آن زمان اين زبان را خوب بلد نبودم و پيش دانشگاهي ام را نيز تمام نکرده بودم. به همين دليل نمي توانستم مستقيم به دانشگاه بروم. لذا حدود يک سال و نيم به کالج زبان رفتم و سپس وارد دانشگاه شدم. در آن زمان از اين قضيه مطمئن بودم که مي خواهم رشته مهندسي بخوانم. چون در ايران رشته ي رياضي فيزيک خوانده بودم و رياضي خوبي داشتم که لازمه ي رشته هاي مهندسي بود. من تحقيقات زيادي در زمينه انتخاب رشته دانشگاهي نکردم اما با چند نفري صحبت کردم که عنوان داشتند رشته مهندسي پزشکي رشته جديدي است و ممکن است در آينده بازار کار خوبي داشته باشد و از سوي ديگر تا حدود زيادي به رشته پزشکي مرتبط است. من هم بدون هيچ اطلاعات قبلي به ورود در اين رشته اقدام کردم و مورد پذيرش قرار گرفتم. در کشور کانادا ورود به دانشگاه سخت نيست اما خروج از دانشگاه بسيار سخت تر است.
دانشگاه من رايسون (Ryerrson University) نام داشت. فکر مي کنم در آن زمان فقط دانشگاه ما داراي اين رشته بود. اما در حال حاضر در دانشگاه واترلو (Waterloo University) نيز اين رشته تدريس مي شود. البته اين دانشگاه در شهر ديگري است. از ديگر دانشگاه هايي که اين رشته در آن ها تدريس مي شود مي توان به يو آف تورنتو (University of Torento) و مک مستر (McMaster) اشاره کرد.همچنين در تورنتو، 12 دانشگاه در زمينه رشته مهندسي پزشکي وجود دارد که براي کسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به لينک زير رجوع کنيد.
http://www.cmbes.ca/index.php?option=com_content&view=article&id=59&Itemid=107

در دانشگاهي که من درس خواندم حدود شش الي هفت سال است که اين رشته تدريس مي شود و من جزو سومين دوره فارغ التحصيلان اين رشته در دانشگاه هستم. فکر مي کنم قدمت مهندسي پزشکي در ايران نسبت به کانادا بيشتر باشد.
در سال اول دانشگاه، ما تقريباً با تمام رشته هاي مختلف در يک کلاس بوديم و فقط در ترم دوم يک واحد متفاوت داشتيم. در سال دوم تفاوت درس ها بدين صورت بود که نيمي از دروس از رشته هاي ديگر مهندسي بودند و نيمي ديگر مرتبط با دروس تخصصي مهندسي پزشکي بود. در سال سوم و چهارم دروس با توجه به اينکه سيستم آموزشي کانادا با ايران متفاوت و زبان هم انگليسي بود شرايط براي من سخت تر بود. البته من در آن زمان اصلاً به فکر عوض کردن رشته نبودم اما الان که فارغ التحصيل شدم قصد دارم با دقت بيشتري به انتخاب رشته در مقطع کارشناسي ارشد بپردازم. مهندسي صنايع گزينه خوبي براي من است و از ماه آتي قرار است آن را ادامه دهم.
اين نکته را هم اضافه کنم که در دانشگاه ما دپارتمان رشته هاي مهندسي برق، مهندسي کامپيوتر و مهندسي پزشکي يکي بودند. اين رشته به حدي ناشناخته است که مسوولان دانشگاه براي کارورزي جاي خاصي نداشتند که به من معرفي کنند و بيشتر از کمپاني هاي الکتريکال و کامپيوتر براي کارورزي به ما معرفي کردند.
بااين حال در ايران رشته مهندسي پزشکي بيشتر جا افتاده است. البته شايد يکي از دلايلش اين باشد که به برداشت من در ايران معمولا رشته ها بدون نياز سنجي راجع به اينکه آيا به اين رشته نيازي وجود دارد يا نه وارد کشور مي شوند. اما در کشور کانادا به اين صورت نيست و شايد يکي از دلايل تازه تأسيس بودن رشته مهندسي پزشکي در کانادا اين باشد که دولت کانادا نياز به اين رشته را تا آن موقع حس نکرده بود. به همين دليل هنوز چارت درسي آن کامل جا نيافتاده است و من در سال اول و دوم يک سري دروس از دروس رشته مهندسي هاي ديگر را مجبور شدم بخوانم که هنوز درک نمي کنم چه ربطي به مهندسي پزشکي داشت؟
البته در همين جا عنوان کنم که در سال هاي قبل در ايران نيز چنين مشکلاتي وجود داشت. مثلاً در گرايش باليني دروسي تحت عنوان «ديناميک»، «استاتيک» و «مقاومت مصالح» به اضافه دروس برق به دانشجويان تدريس مي شد در صورتي که هدف اين گرايش چيز ديگري بود و حتي اگر از استادي که اين دروس را تدريس مي کرد پرسيده مي شد که چرا بايد اين دروس را بخوانيم؟ جواب خاصي نداشتند. البته در سال هاي بعدي چارت هاي قوي تري براي دانشجويان تعريف شد که گرايش هاي مهندسي پزشکي را از هم متمايزتر مي کرد و با هدف گرايش ها انطباق بيشتري داشت. اما همچنان چنين مشکلاتي در چارت هاي درسي باقي است که اميدوارم با همت مسئولان در سال هاي آتي به طور کامل برطرف شود.

اصولا چند واحد درسي بايد براي مدرک کارشناسي گذرانده شود؟
هر دانشگاهي فرمول خاص خود را دارد اما تقريباً بايد 45 کرس حداقل گذرانده شود که در دانشگاه ما هر کرس را يک واحد حساب مي کنند. البته در هر دانشگاهي اين واحدها متغيرند. من حدوداً 45 تا 47 تا کرس را گذراندم تا در مقطع کارشناسي فارغ التحصيل بشوم.

مي توانيد اسم بعضي از دروسي را که گذرانديد عنوان کنيد؟
بله سيگنال انالايسيز، اينسترومنتيشن، متلب و سيگنال 1 و 2 که بچه هاي برق هم مي خواندند.
ناگفته نماند که در دروس مهندسي پزشکي در ايران درسي به عنوان متلب ارائه داده نمي شود و در پروژه درسي که سه واحد نيز است اکثر اساتيد پروژه هايي مرتبط به متلب به دانشجويان مي دهند که اين امر موجب گيج شدن دانشجويان مي شود. خيلي از اين دانشجويان به علت وقت کم براي يادگيري متلب پروژه هايشان را به افرادي مي دهند که آن را انجام دهند و به ازاي آن پولي دريافت مي کنند که اين امر يکي از معضلاتي هست که گاهي دامنگير دانشجويان سال آخر رشته مهندسي پزشکي است و چه خوب مي شد که مسئولان با قراردادن آموزش متلب در چارت درسي و اجباري کردن آن براي دانشجويان، آن ها را در انجام امور خودشان خودکفاتر کنند و دست افراد سود جويي را که هدفي جز اکتساپ پول ندارند؛ کوتاه سازند.

گرايش شما در مقطع کارشناسي چه بود؟

ما تقريبا در مقطع کارشناسي هيچ گرايشي نداريم. انتخاب گرايش در کانادا در مقطع کارشناسي ارشد صورت مي پذيرد که فرد علايق خودش را در دوره کارشناسي کشف کرده باشد و با انتخاب آگاهانه به سمت آينده گام بردارد. براي کارشناسي ارشد گرايش هايي مانند: باليني، بايومتريال، بايومکانيک، بايوالکتريکال، مهندسي توانبخشي، تصويربرداري پزشکي، بايوانفورماتيک و … وجود دارد. در کشور کانادا بيشتر افراد که در مقطع کارشناسي ارشد رشته مهندسي پزشکي را دنبال مي کنند در رشته تصويربرداري پزشکي ادامه تحصيل مي دهند.

آيا در دانشگاه شهريه مي پردازيد؟
بله همه در اينجا براي تحصيل در دانشگاه شهريه مي دهند و اگر دانشجوي بين المللي باشيد بايد دو برابر شهريه بپردازيد. شهريه سال اول و دوم من حدود 7000 تا 8000 دلار بود. اما سال سوم و چهارم کمي گران تر شد. ولي اگر نمرات بالا باشد دانشگاه کمک هزينه اي بنام «اسکالر شيپ» به دانشجو اعطا مي کند. من در همان اول ورود به دانشگاه حدود 2500 دلار اسکالر شيپ از دانشگاه گرفتم. همچنين 5000 دلار نيز از محل ديگري به من تعلق گرفت. چرا که در کانادا شرکت هاي بزرگ به دانشجويان کمک هزينه تحصيلي مي دهند.

معدل و نمرات شما به چه صورت بود؟
نمره ها در اين جا بدين صورت است که از 90 تا 100 به شما A+ مي دهند و به همين ترتيب… .
من نمره هاي سال اول و دومم خوب نبود. اما در سال هاي بعد نمراتم بسيار خوب شد. حتي در سال چهارم در ليست شاگردهاي ممتاز دانشگاه بودم. در اين جا اساتيد بر اساس نمرات بالا کار تحقيقاتي به دانشجو ارايه مي دهند. بنابراين نمره بسيار مهم است. معدل کل من نيز 3/5 از 4/3 شد.

به طور کلي اگر بخواهيدسيستم آموزشي ايران را با کانادا مقايسه کنيد کدام بهتر است؟
سيستم آموزشي ايران خيلي بهتر است. دروس در دوره دبيرستان خيلي بهتر از کانادا تدريس مي شود و دانش آموزان دروس پايه را بهتر ياد مي گيرند. در اين جا دروس دوره ابتدايي تا دبيرستان خيلي جدي نيست. اما اين روال در دانشگاه کاملا متفاوت است.

بازار کار مهندسي پزشکي در کانادا به چه صورت است؟
براي رشته ي مهندسي پزشکي در اين جا به دليل نو پا بودن بازار کار مناسبي وجود ندارد. در واقع چيزهايي که در دانشگاه به ما تدريس مي شود بعد از دانشگاه کارآيي چنداني ندارد اما در باقي رشته ها وضعيت به اين صورت نيست چراکه اين رشته ها شناخته شده هستند. البته فارغ التحصيلان مهندسي پزشکي بيشتر به مراکز تحقيقاتي نياز دارند. ولي من علاقه اي به کارهاي تحقيقاتي ندارم و بيشتر به کارهاي مديريتي علاقه مندم. شرکت هاي مهمي در زمينه مهندسي پزشکي اين جا وجود دارند از جمله ريهبيليتيشن سنتر (Rehabilitation center)و شرکت مارس (MARS) که بيشتر جنبه تحقيقاتي دارند.
آتنا محمدي مي افزايد: به طور کلي بازار کار مهندسي پزشکي در حوزه صنعت خوب نيست. چون در اين جا توليد وجود ندارد و اکثرا کمپاني هاي آمريکايي محصولات را توليد کرده و به کانادا ارسال مي کنند. البته در آمريکا بازار کار خوبي وجود دارد. يکي ديگر از قطب هاي مهندسي پزشکي در جهان به غيراز آمريکا، کشور آلمان است. اما کشور کانادا در زمينه مهندسي پزشکي بيشتر کشور مصرفي است تا توليد کننده.

اساتيد شما در زمينه مهندسي پزشکي چه کساني بودند؟
اساتيد من هيچ يک دکتري مهندسي پزشکي نداشتند و بيشترشان استاد هاي برق و کامپيوتر بودند. استاد هاي ايراني هم داشتيم مانند دکتر جواد عليرضايي، دکتر امير يزداني و کامران راحمي فر که از آن ها تشکر مي کنم.

پروژه کارشناسي شما در چه زمينه اي بود؟
پروژه سال آخر من در اين زمينه بود که، وقتي از ستون فقرات عکس برداري مي کنند؛ برنامه اي با متلب مي نوشتيم که استخوان را از گوشت جدا مي کرد. در واقع نويز ها را مي گرفت و بررسي مي کرد که استخوان چه مشکلاتي دارد. آيا ستون فقرات کج است؟ يا خير؟

آيا مسابقاتي در زمينه اختراعات پزشکي در دانشگاه شما برگزار مي شود؟
بله معمولا در هر دانشگاهي در کشور کانادا در زمينه مهندسي مسابقاتي برگزار مي شود و کساني که ايده اي نو دارند ارائه مي دهند و دانشگاه از اين ايده ها حمايت مالي مي کند. البته من هنوز در اين مسابقات شرکت نکرده ام.

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه‌ی این ماه

wfn_ads

گزارش های کوتاه ماهنامه

wfn_ads
ماهنامه مهندسی پزشکی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور